پرش به محتوا

دراسات موجزه في الخيارات و الشروط: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:




«دراسات موجزة في الخيارات و الشروط»، كتابى است كه بنا به درخواست مركز تدوين كتب حوزه‌ى علميّه از آیت‌الله [[سبحانی تبریزی، جعفر|جعفر سبحانى]]، براى تدوين كتابى خلاصه و گويا در مورد خيارات و شروط آن، در سال 1422 ق، به زبان عربى، تأليف گرديده است.
'''دراسات موجزة في الخيارات و الشروط'''، كتابى است كه بنا به درخواست مركز تدوين كتب حوزه‌ى علميّه از آیت‌الله [[سبحانی تبریزی، جعفر|جعفر سبحانى]]، براى تدوين كتابى خلاصه و گويا در مورد خيارات و شروط آن، در سال 1422 ق، به زبان عربى، تأليف گرديده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۱: خط ۶۱:
مؤلف، صحت معامله را متكى به دو امر مى‌داند:
مؤلف، صحت معامله را متكى به دو امر مى‌داند:


1- عقلايى بودن.
#عقلايى بودن.
 
#مورد نهى واقع نشدن آن از سوى شارع.
2- مورد نهى واقع نشدن آن از سوى شارع.


اصل بودن لزوم در عقود:
اصل بودن لزوم در عقود:
خط ۷۷: خط ۷۶:
اقسام خيار: خيارات بر دو گونه‌اند:
اقسام خيار: خيارات بر دو گونه‌اند:


1- عامّه؛ يعنى خياراتى كه اختصاص به بيع ندارند، مثل خيار شرط، تخلّف شرط، غبن، عيب، تبعّض صفقه و رؤيت.
#عامّه؛ يعنى خياراتى كه اختصاص به بيع ندارند، مثل خيار شرط، تخلّف شرط، غبن، عيب، تبعّض صفقه و رؤيت.
 
#:خيار شرط، خيارى است كه به سبب اشتراطش در عقد، ثابت مى‌گردد؛ مثلاً اگر طرفين معامله شرط كنند كه براى هميشه يا يك مدّت طولانى خيار داشته باشند، اين شرط جارى خواهد بود.
خيار شرط، خيارى است كه به سبب اشتراطش در عقد، ثابت مى‌گردد؛ مثلاً اگر طرفين معامله شرط كنند كه براى هميشه يا يك مدّت طولانى خيار داشته باشند، اين شرط جارى خواهد بود.
#:بر خلاف خيارات ديگر، اين خيار اثر خود عقد نمى‌باشد، بلكه از سوى متبايعين شرط مى‌شود.
 
#:ادلّه‌ى صحت اين شرط عبارتند از: سيره‌ى عقلا، اخبار عامّه و اخبار خاصّه.
بر خلاف خيارات ديگر، اين خيار اثر خود عقد نمى‌باشد، بلكه از سوى متبايعين شرط مى‌شود.
#:خيار تخلف شرط، بدين صورت است كه طرفين معامله بيع خود را موكول به تحقق يك شرطى بكنند؛ مثلاً بگويند اگر حجاج امروز برسند من خانه‌ام را به تو مى‌فروشم.
 
#:خيار غبن در صورتى است كه جنس، به قيمتى بسيار بالاتر از قيمت متعارف به مشترى جاهل فروخته شود.
ادلّه‌ى صحت اين شرط عبارتند از: سيره‌ى عقلا، اخبار عامّه و اخبار خاصّه.
#:خيار عيب، خيار ديگرى است كه به قول مؤلف نيازى به تعريف ندارد ولى فقها براى معيوب بودن جنس حدودى را مشخص نموده‌اند.
 
#:خيار تبعض صفقه، به معنى تبعض عقد واحد است؛ براى مثال اگر مشترى دو كالا را در عقدى واحد خريدارى كند، بعد معلوم شود كه يكى از آن دو مربوط به شخصى ديگر غير از فروشنده است، مى‌تواند عقد را تثبيت كند يا فسخش نمايد.
خيار تخلف شرط، بدين صورت است كه طرفين معامله بيع خود را موكول به تحقق يك شرطى بكنند؛ مثلاً بگويند اگر حجاج امروز برسند من خانه‌ام را به تو مى‌فروشم.
#:آخرين خيار مورد بحث، در اين قسمت خيار رؤيت است؛ يعنى مشترى طبق تعريف بايع، جنسى را خريدارى كرده امّا بعد از مشاهده آن، متوجه مى‌شود جنس بر خلاف تعريف‌هاى بايع مى‌باشد، در اين صورت حق دارد آن بيع را فسخ كند.
 
#خاصّه؛ يعنى خياراتى كه اختصاص به بيع دارد، مثل خيار مجلس، خيار حيوان، خيار تأخير.
خيار غبن در صورتى است كه جنس، به قيمتى بسيار بالاتر از قيمت متعارف به مشترى جاهل فروخته شود.
#:خيار مجلس؛ يعنى اينكه طرفين معامله تا مجلسى را كه در آن معامله انجام شده ترك نكنند، حق دارند معامله را فسخ نمايند.
 
#:مؤلف، اين خيار را از ضروريات فقه اماميّه مى‌داند و توضيحات مفصّلى را درباره‌ى اين خيار ارائه مى‌نمايد.
خيار عيب، خيار ديگرى است كه به قول مؤلف نيازى به تعريف ندارد ولى فقها براى معيوب بودن جنس حدودى را مشخص نموده‌اند.
#:خيار حيوان: اين خيار هم مختص به اماميّه است و غير اماميّه كسى بدان قائل نشده.
 
#:[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] در تعريف اين خيار مى‌گويد: خيار حيوان، همان خيار مجلس است، نهايت امر اينكه در غير حيوان با افتراق و در حيوان با سپرى شدن سه روز منقضى مى‌شود.
خيار تبعض صفقه، به معنى تبعض عقد واحد است؛ براى مثال اگر مشترى دو كالا را در عقدى واحد خريدارى كند، بعد معلوم شود كه يكى از آن دو مربوط به شخصى ديگر غير از فروشنده است، مى‌تواند عقد را تثبيت كند يا فسخش نمايد.
#:خيار تأخير: درباره‌ى اين خيار اماميّه قائل به ثبوت و عامّه قائل به عدمش شده‌اند.
 
#:خيار تأخير در جايى است كه مشترى جنس معينى را در برابر ثمن معينى خريدارى كند، آن‌گاه نه آن جنس را قبض نمايد نه ثمن آن را تقبيض كند و بايع از او جدا گردد، در اين صورت تا سه روز، مشترى احق به آن است پس اگر سه روز گذشت و مشترى ثمن را حاضر نكرد، بايع بين فسخ بيع و مطالبه ثمن مختار است.
آخرين خيار مورد بحث، در اين قسمت خيار رؤيت است؛ يعنى مشترى طبق تعريف بايع، جنسى را خريدارى كرده امّا بعد از مشاهده آن، متوجه مى‌شود جنس بر خلاف تعريف‌هاى بايع مى‌باشد، در اين صورت حق دارد آن بيع را فسخ كند.
#:اقسام شرط: سوّمين مقصد كتاب درباره‌ى اقسام سه‌گانه‌ى شرط است كه عبارت است از: شرط فعل، شرط وصف و شرط نتيجه.
 
#:شرط فعل، شرطى است كه به فعلى از افعال مكلف تعلق دارد.
2- خاصّه؛ يعنى خياراتى كه اختصاص به بيع دارد، مثل خيار مجلس، خيار حيوان، خيار تأخير.
#:شرط وصف، به صفتى از صفات بيع شخصى، مانند حامله بودن حيوان و غيره تعلق مى‌گيرد. شرط نتيجه هم متعلق به غرض مى‌باشد كه از قبيل هدف فعل است.
 
#:شروط صحت شرط: براى صحت شرط يا شرط صحيح، شروطى ذكر شده كه [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] (ره) در ضمن بابى مستقل، به نه مورد از آنها اشاره كرده است.
خيار مجلس؛ يعنى اينكه طرفين معامله تا مجلسى را كه در آن معامله انجام شده ترك نكنند، حق دارند معامله را فسخ نمايند.
 
مؤلف، اين خيار را از ضروريات فقه اماميّه مى‌داند و توضيحات مفصّلى را درباره‌ى اين خيار ارائه مى‌نمايد.
 
خيار حيوان: اين خيار هم مختص به اماميّه است و غير اماميّه كسى بدان قائل نشده.
 
[[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] در تعريف اين خيار مى‌گويد: خيار حيوان، همان خيار مجلس است، نهايت امر اينكه در غير حيوان با افتراق و در حيوان با سپرى شدن سه روز منقضى مى‌شود.
 
خيار تأخير: درباره‌ى اين خيار اماميّه قائل به ثبوت و عامّه قائل به عدمش شده‌اند.
 
خيار تأخير در جايى است كه مشترى جنس معينى را در برابر ثمن معينى خريدارى كند، آن‌گاه نه آن جنس را قبض نمايد نه ثمن آن را تقبيض كند و بايع از او جدا گردد، در اين صورت تا سه روز، مشترى احق به آن است پس اگر سه روز گذشت و مشترى ثمن را حاضر نكرد، بايع بين فسخ بيع و مطالبه ثمن مختار است.
 
اقسام شرط: سوّمين مقصد كتاب درباره‌ى اقسام سه‌گانه‌ى شرط است كه عبارت است از: شرط فعل، شرط وصف و شرط نتيجه.
 
شرط فعل، شرطى است كه به فعلى از افعال مكلف تعلق دارد.
 
شرط وصف، به صفتى از صفات بيع شخصى، مانند حامله بودن حيوان و غيره تعلق مى‌گيرد. شرط نتيجه هم متعلق به غرض مى‌باشد كه از قبيل هدف فعل است.
 
شروط صحت شرط: براى صحت شرط يا شرط صحيح، شروطى ذكر شده كه [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]] (ره) در ضمن بابى مستقل، به نه مورد از آنها اشاره كرده است.


در اين‌جا مؤلف ضمن ذكر نام آنها توضيحاتى را در موردشان ايراد مى‌كند. شروط مذكور عبارتند از: مقدر بودن، سائغ بودن، عقلايى بودن، مخالف كتاب و سنت نبودن، مخالف مقتضاى عقد نبودن، مجهول نبودن، مستلزم محال نبودن، التزام به شرط در متن عقد و منجز بودن شرط.
در اين‌جا مؤلف ضمن ذكر نام آنها توضيحاتى را در موردشان ايراد مى‌كند. شروط مذكور عبارتند از: مقدر بودن، سائغ بودن، عقلايى بودن، مخالف كتاب و سنت نبودن، مخالف مقتضاى عقد نبودن، مجهول نبودن، مستلزم محال نبودن، التزام به شرط در متن عقد و منجز بودن شرط.
خط ۱۲۱: خط ۱۰۱:
احكام شروط: وقتى اصل شرط و شرايط آن تكميل شد، احكامى بر آن بار خواهد شد كه هفت حكم در اين‌جا به همراه توضيحاتى از سوى مؤلف ذكر شده است:
احكام شروط: وقتى اصل شرط و شرايط آن تكميل شد، احكامى بر آن بار خواهد شد كه هفت حكم در اين‌جا به همراه توضيحاتى از سوى مؤلف ذكر شده است:


1- خود اشتراط در عقود، صحيح است.
# خود اشتراط در عقود، صحيح است.
 
# وفاى به شرط واجب است.
2- وفاى به شرط واجب است.
# مجبور كردن مشروط عليه بر انجام آن جايز است.
 
# با وجود قدرت بر اجبار و عدم آن، خيار ثابت خواهد بود.
3- مجبور كردن مشروط عليه بر انجام آن جايز است.
# شرط متعذر چه حكمى دارد؟
 
# شرط صحيح، جايز است اسقاط شود.
4- با وجود قدرت بر اجبار و عدم آن، خيار ثابت خواهد بود.
# شرط فاسد چه حكمى دارد؟
 
5- شرط متعذر چه حكمى دارد؟
 
6- شرط صحيح، جايز است اسقاط شود.
 
7- شرط فاسد چه حكمى دارد؟


احكام خيار: مؤلف مى‌فرمايد: تا اين‌جا معناى خيار و اقسام عامّه و خاصه‌اش مشخص شد، حال بايد ديد خيار چه احكامى دارد كه بدين منظور به ذكر پنج حكم از احكام خيارات مى‌پردازيم كه عبارتند از:
احكام خيار: مؤلف مى‌فرمايد: تا اين‌جا معناى خيار و اقسام عامّه و خاصه‌اش مشخص شد، حال بايد ديد خيار چه احكامى دارد كه بدين منظور به ذكر پنج حكم از احكام خيارات مى‌پردازيم كه عبارتند از:


1- ارث خيار؛ يعنى آيا خيار حقى است كه به ارث مى‌رسد؟
# ارث خيار؛ يعنى آيا خيار حقى است كه به ارث مى‌رسد؟
 
# هر گونه تصرف صاحب خيار در آن چيز كه از وى منتقل شده، باعث فسخ مى‌گردد.
2- هر گونه تصرف صاحب خيار در آن چيز كه از وى منتقل شده، باعث فسخ مى‌گردد.
# تملك مبيع با عقد و انقضاى خيار حاصل مى‌شود.
 
# اگر عين، در زمان خيار از سوى كسى كه خيار ندارد تلف شود حكمش چيست؟
3- تملك مبيع با عقد و انقضاى خيار حاصل مى‌شود.
# خيار، با تلف شدن عين باطل نمى‌گردد.
 
4- اگر عين، در زمان خيار از سوى كسى كه خيار ندارد تلف شود حكمش چيست؟
 
5- خيار، با تلف شدن عين باطل نمى‌گردد.


خاتمه: خاتمه‌ى كتاب چنان‌كه قبلاً اشاره شد در مورد احكام مى‌باشد كه به معنى هر گونه فسخ يا ابطال عقد از سوى طرفين معامله است و با هر لفظى كه بر اين منظور دلالت كند، قابل وقوع خواهد بود.
خاتمه: خاتمه‌ى كتاب چنان‌كه قبلاً اشاره شد در مورد احكام مى‌باشد كه به معنى هر گونه فسخ يا ابطال عقد از سوى طرفين معامله است و با هر لفظى كه بر اين منظور دلالت كند، قابل وقوع خواهد بود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش