۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'شیخ مفید' به 'شیخ مفید ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
باب اول کتاب درباره تبیان بودن قرآن است. نویسنده در این باب به یازده روایت تمسک میکند و در پایان فصل مینویسد: این قرآن که تبیان کل شیء است بر پیامبر(ص) نازل شده پس علم ما کان و علم ما یکون نزد پیامبر(ص) است و مرجع تمامی معجزات، علم ما کان و ما یکون است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص54-45</ref> | باب اول کتاب درباره تبیان بودن قرآن است. نویسنده در این باب به یازده روایت تمسک میکند و در پایان فصل مینویسد: این قرآن که تبیان کل شیء است بر پیامبر(ص) نازل شده پس علم ما کان و علم ما یکون نزد پیامبر(ص) است و مرجع تمامی معجزات، علم ما کان و ما یکون است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص54-45</ref> | ||
باب دوم در بیان این است که منظور از «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب»(رعد: 43)، ائمه(ع) هستند. در این باب بیستویک روایت و در پایان هر روایت کرامت و معجزهای ذکر میشود<ref>ر.ک: همان، ص70-55</ref> | باب دوم در بیان این است که منظور از «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب»(رعد: 43)، ائمه(ع) هستند. در این باب بیستویک روایت و در پایان هر روایت کرامت و معجزهای ذکر میشود<ref>ر.ک: همان، ص70-55</ref> | ||
نویسنده در باب سوم به توضیح مصداق خزائن علم الهی که همان ائمه(ع) هستند پرداخته است. او در این باب، به دوازده روایت استناد کرده است و درنهایت، معجزهای مبنی بر قضاوت علی(ع) در مشاجره ملائکه از الاختصاص شیخ مفید بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، ص77-71</ref> | نویسنده در باب سوم به توضیح مصداق خزائن علم الهی که همان ائمه(ع) هستند پرداخته است. او در این باب، به دوازده روایت استناد کرده است و درنهایت، معجزهای مبنی بر قضاوت علی(ع) در مشاجره ملائکه از الاختصاص [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] بیان کرده است<ref>ر.ک: همان، ص77-71</ref> | ||
در باب چهارم روایاتی نقل میشود که ائمه(ع) دارای اسم اعظم الهی هستند. مؤلف برای اثبات این مطلب، به نُه روایت استناد میکند و در پایان این بخش، به بیان معجزهای از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به نقل از کتاب «الخصائص» سید رضی پرداخته است. علامه بحرانی در باب پنجم، در پی اثبات این نکته است که علم آسمان و زمین و ماکان و ما یکون و علم انبیا بلکه چیزی بیش از آن، نزد معصومین(ع) هست. او برای نشان دادن این امر به دوازده روایت استشهاد میکند و در پایان باب، معجزهای از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را به نقل از کشّی، بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص102-79</ref> | در باب چهارم روایاتی نقل میشود که ائمه(ع) دارای اسم اعظم الهی هستند. مؤلف برای اثبات این مطلب، به نُه روایت استناد میکند و در پایان این بخش، به بیان معجزهای از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به نقل از کتاب «الخصائص» سید رضی پرداخته است. علامه بحرانی در باب پنجم، در پی اثبات این نکته است که علم آسمان و زمین و ماکان و ما یکون و علم انبیا بلکه چیزی بیش از آن، نزد معصومین(ع) هست. او برای نشان دادن این امر به دوازده روایت استشهاد میکند و در پایان باب، معجزهای از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را به نقل از کشّی، بیان میکند<ref>ر.ک: همان، ص102-79</ref> | ||
باب ششم کتاب، در توضیح این مطلب است که امامان(ع) میتوانند هر وقت خواستند چیزی را بدانند و اینکه هرگاه خدا چیزی را خواست امامان(ع) هم آن را خواهند خواست زیرا قلب آنان محل اراده خدا است. در پایان باب، معجزهای از حضرت حجت(عج) ذکر شده است. باب هفتم درباره محدِّث بودن ائمه(ع)، و ذکر معجزهای از امیرالمؤمنین علی(ع) است. باب هشتم درباره این است که علم در قلوب آنان خانه دارد در پایان آن معجزهای از حضرت صادق(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص143-103</ref> | باب ششم کتاب، در توضیح این مطلب است که امامان(ع) میتوانند هر وقت خواستند چیزی را بدانند و اینکه هرگاه خدا چیزی را خواست امامان(ع) هم آن را خواهند خواست زیرا قلب آنان محل اراده خدا است. در پایان باب، معجزهای از حضرت حجت(عج) ذکر شده است. باب هفتم درباره محدِّث بودن ائمه(ع)، و ذکر معجزهای از امیرالمؤمنین علی(ع) است. باب هشتم درباره این است که علم در قلوب آنان خانه دارد در پایان آن معجزهای از حضرت صادق(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص143-103</ref> |
ویرایش