۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
به اعتقاد نویسنده، آثار بسیارى بر بحث از غدیر متفرع است و پیامبر(ص) از آنجا که از وضع بعد از خودش و اختلافات امتش در مسئله امامت آگاه بوده، لذا جانشین بعد از خودش را انتخاب کرده است. به باور وی، اتخاذ روش سلبى در مورد تعیین جانشینى از سوى پیامبر(ص) باطل است و واگذارى خلافت از سوى پیامبر(ص) به شورا با وضعیت عرب آن زمان سازگارى ندارد. از طرفی امام على(ع) برتر صحابه در تمام صفات پسندیده بوده و پیامبر(ص) آن حضرت را از همان ابتدا براى خلافت و جانشینى بعد از خود آماده کرده بود و در طول بعثت خود، به امامت و ولایت ایشان تصریح کرده است. پیامبر(ص) اقدامات عملى در جهت تثبیت امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از آن جمله بلندکردن دست او در غدیر خم و فرستادن لشکر اسامه به جنگ و دعوت به نوشتن وصیتنامه انجام داده است<ref>ر.ک: همان، ص211</ref> | به اعتقاد نویسنده، آثار بسیارى بر بحث از غدیر متفرع است و پیامبر(ص) از آنجا که از وضع بعد از خودش و اختلافات امتش در مسئله امامت آگاه بوده، لذا جانشین بعد از خودش را انتخاب کرده است. به باور وی، اتخاذ روش سلبى در مورد تعیین جانشینى از سوى پیامبر(ص) باطل است و واگذارى خلافت از سوى پیامبر(ص) به شورا با وضعیت عرب آن زمان سازگارى ندارد. از طرفی امام على(ع) برتر صحابه در تمام صفات پسندیده بوده و پیامبر(ص) آن حضرت را از همان ابتدا براى خلافت و جانشینى بعد از خود آماده کرده بود و در طول بعثت خود، به امامت و ولایت ایشان تصریح کرده است. پیامبر(ص) اقدامات عملى در جهت تثبیت امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] از آن جمله بلندکردن دست او در غدیر خم و فرستادن لشکر اسامه به جنگ و دعوت به نوشتن وصیتنامه انجام داده است<ref>ر.ک: همان، ص211</ref> | ||
یکى از مهمترین ادله ولایت و امامت و خلافت بلافصل [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] ، حدیث معروف «غدیر خم» است. مطابق این حدیث، پیامبر(ص)، آن حضرت را از جانب خداوند متعال به امامت بعد از خود منصوب کرده است. در بخش چهارم، به دنبال بررسی مفهوم غدیر، به بحث پیرامون این نکته پرداخته شده است که سند این حدیث چگونه است؟ بر چه مطالبى دلالت دارد؟ اهل سنت درباره آنچه مىگویند و چه شبهاتى را درباره این حدیث مطرح کردهاند؟<ref>ر.ک: همان، ص215</ref> | یکى از مهمترین ادله ولایت و امامت و خلافت بلافصل [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، حدیث معروف «غدیر خم» است. مطابق این حدیث، پیامبر(ص)، آن حضرت را از جانب خداوند متعال به امامت بعد از خود منصوب کرده است. در بخش چهارم، به دنبال بررسی مفهوم غدیر، به بحث پیرامون این نکته پرداخته شده است که سند این حدیث چگونه است؟ بر چه مطالبى دلالت دارد؟ اهل سنت درباره آنچه مىگویند و چه شبهاتى را درباره این حدیث مطرح کردهاند؟<ref>ر.ک: همان، ص215</ref> | ||
در این بخش، به این نکته تأکید شده است که موضوع غدیر مورد اتفاق عموم امت اسلامى بوده و این امر نشان اتحاد و پیوند رسالت و امامت است. قصه غدیر خم را صدوده نفر از صحابه و هشتادوچهار نفر از تابعین نقل کردهاند. حدیث غدیر در هر قرنى بهطور متواتر نقل شده و عدهاى به تواتر آن تصریح نموده و بسیارى از علماى اهل سنت، به صحت حدیث غدیر تأکید کردهاند که از آن جمله ناصرالدین البانى است<ref>ر.ک: همان، ص287</ref> | در این بخش، به این نکته تأکید شده است که موضوع غدیر مورد اتفاق عموم امت اسلامى بوده و این امر نشان اتحاد و پیوند رسالت و امامت است. قصه غدیر خم را صدوده نفر از صحابه و هشتادوچهار نفر از تابعین نقل کردهاند. حدیث غدیر در هر قرنى بهطور متواتر نقل شده و عدهاى به تواتر آن تصریح نموده و بسیارى از علماى اهل سنت، به صحت حدیث غدیر تأکید کردهاند که از آن جمله ناصرالدین البانى است<ref>ر.ک: همان، ص287</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
# عدهاى دیگر از صحابه نیز به حدیث غدیر احتجاج کردهاند<ref>ر.ک: همان</ref> | # عدهاى دیگر از صحابه نیز به حدیث غدیر احتجاج کردهاند<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
برخى مىگویند: اگر این مسائلى را که شما مىگویید درست است، چرا خود [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بعد از وفات پیامبر(ص) به این ادله تمسک نکرد و خود را از این طریق مستحق خلافت ندانست؟ ولذا این به نوبه خود دلیل بر آن است که [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] ، یا اینگونه ادله را قبول نداشته و یا بعد از انتخاب ابوبکر به خلافت، به آن راضى شده است. نویسنده در بخش پنجم، این موضوع را بررسى کرده و به روایاتى که در آنها [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بعد از پیامبر(ص) به ادله امامت خود اشاره کرده و در مصادر اهل سنت آمده، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص291</ref> | برخى مىگویند: اگر این مسائلى را که شما مىگویید درست است، چرا خود [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بعد از وفات پیامبر(ص) به این ادله تمسک نکرد و خود را از این طریق مستحق خلافت ندانست؟ ولذا این به نوبه خود دلیل بر آن است که [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، یا اینگونه ادله را قبول نداشته و یا بعد از انتخاب ابوبکر به خلافت، به آن راضى شده است. نویسنده در بخش پنجم، این موضوع را بررسى کرده و به روایاتى که در آنها [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بعد از پیامبر(ص) به ادله امامت خود اشاره کرده و در مصادر اهل سنت آمده، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص291</ref> | ||
بعد از وفات پیامبر(ص) عدهاى خط اصل اسلام را منحرف کرده و با غصب خلافت خلیفه بلافصل پیامبر(ص)، منکر نص بر آن حضرت شدند. آنان براى رسیدن به اهداف خود و به دست گرفتن خلافت به ناحق، از هیچ کارى فروگذار نکردند؛ گرچه عدهاى نیز بر عهد و پیمان و بیعت خود که در غدیر خم با [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بسته بودند وفادار بوده و تا آخر عمر در راه آن فداکارى نمودند. در بخش ششم، به بررسى و شرح حال هر دو دسته از این افراد پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص331</ref> | بعد از وفات پیامبر(ص) عدهاى خط اصل اسلام را منحرف کرده و با غصب خلافت خلیفه بلافصل پیامبر(ص)، منکر نص بر آن حضرت شدند. آنان براى رسیدن به اهداف خود و به دست گرفتن خلافت به ناحق، از هیچ کارى فروگذار نکردند؛ گرچه عدهاى نیز بر عهد و پیمان و بیعت خود که در غدیر خم با [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بسته بودند وفادار بوده و تا آخر عمر در راه آن فداکارى نمودند. در بخش ششم، به بررسى و شرح حال هر دو دسته از این افراد پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص331</ref> |
ویرایش