۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'خواندمير' به 'خواندمير ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''حبيب السير في أخبار البشر'''، تأليف [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|غياثالدين بن همامالدين حسينى]]، معروف به | '''حبيب السير في أخبار البشر'''، تأليف [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|غياثالدين بن همامالدين حسينى]]، معروف به [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمير]] ، معروفترين كتاب تاريخ فارسى است كه بعد از عهد مغول تاكنون، پس از كتاب «روضة الصفا» تأليف شده است ...<ref>مقدمه، ج 1، ص 11</ref> | ||
تاريخ شروع تأليف اين كتاب، اوايل 627ق و پايانش در ماه ربيعالاول 930ق، بوده است ...<ref>همان</ref> | تاريخ شروع تأليف اين كتاب، اوايل 627ق و پايانش در ماه ربيعالاول 930ق، بوده است ...<ref>همان</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
اكثر نوشتههاى قسمت اول كتاب، از نوع اساطير و قصص و افسانههاى ملى و مذهبى است كه همه ملل و اقوام عالم كموبيش داشته و دارند ...<ref>همان، ص 24</ref> | اكثر نوشتههاى قسمت اول كتاب، از نوع اساطير و قصص و افسانههاى ملى و مذهبى است كه همه ملل و اقوام عالم كموبيش داشته و دارند ...<ref>همان، ص 24</ref> | ||
سرتاسر مندرجات كتاب در اين قسمت، تكرار مطالبى است كه در كتب تاريخ و قصص قديمتر، مخصوصا «روضة الصفا» كه بزرگترين سند و سرمشق تأليف خواندمير بوده است، درج شده و همان روايات و حكايات را با تغيير عبارات و احيانا بدون تصرف، نقل كرده و غير از تفننات منشيانه، چيزى بر مسطورات گذشتگان نيفزوده است ...<ref>همان</ref> | سرتاسر مندرجات كتاب در اين قسمت، تكرار مطالبى است كه در كتب تاريخ و قصص قديمتر، مخصوصا «روضة الصفا» كه بزرگترين سند و سرمشق تأليف [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمير]] بوده است، درج شده و همان روايات و حكايات را با تغيير عبارات و احيانا بدون تصرف، نقل كرده و غير از تفننات منشيانه، چيزى بر مسطورات گذشتگان نيفزوده است ...<ref>همان</ref> | ||
همين مطالب بود كه پيش اسلاف ما در قرون متمادى جزو حقايق مسلم تاريخى پذيرفته شده بود و آن را بهعنوان وقايع و قضاياى محققه براى يكديگر، زبان به زبان و كتاب به كتاب، نقل و روايت مىكردند و در صحت اين قضايا، مخصوصا رواياتى كه به وجهى از وجوه با مبادى و كتب مذهبى مانند تورات و قرآن مجيد ارتباطى داشت، اصلا انكار و ترديد نداشتند تا به تحقيق و احتجاج محتاج باشند ...<ref>همان</ref> | همين مطالب بود كه پيش اسلاف ما در قرون متمادى جزو حقايق مسلم تاريخى پذيرفته شده بود و آن را بهعنوان وقايع و قضاياى محققه براى يكديگر، زبان به زبان و كتاب به كتاب، نقل و روايت مىكردند و در صحت اين قضايا، مخصوصا رواياتى كه به وجهى از وجوه با مبادى و كتب مذهبى مانند تورات و قرآن مجيد ارتباطى داشت، اصلا انكار و ترديد نداشتند تا به تحقيق و احتجاج محتاج باشند ...<ref>همان</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
در بخش دوم كه مؤلف وارد مسائل و قضاياى تاريخى شده، تا جايى كه در حوصله اطلاع و استقصاء وى بوده، تاريخ همه سلسلهها و طبقات سلاطين و حكام معروف بعد از اسلام را تا زمان خود نوشته و در اين قسمت نيز به قول خودش از بحار مؤلفات افاضل التقاط كرده و از نوشتههاى پيش، مخصوصا «روضة الصفا» مايه گرفته و مندرجات آن كتاب را با اطلاعات تازهتر كه مربوط به عصر زندگانى خود او مىباشد، در اين كتاب درج كرده است ...<ref>همان، ص 31</ref> | در بخش دوم كه مؤلف وارد مسائل و قضاياى تاريخى شده، تا جايى كه در حوصله اطلاع و استقصاء وى بوده، تاريخ همه سلسلهها و طبقات سلاطين و حكام معروف بعد از اسلام را تا زمان خود نوشته و در اين قسمت نيز به قول خودش از بحار مؤلفات افاضل التقاط كرده و از نوشتههاى پيش، مخصوصا «روضة الصفا» مايه گرفته و مندرجات آن كتاب را با اطلاعات تازهتر كه مربوط به عصر زندگانى خود او مىباشد، در اين كتاب درج كرده است ...<ref>همان، ص 31</ref> | ||
بااينحال، اين اثر نسبت به «روضة الصفا» و تواريخ ديگر، امتيازاتى دارد. آن قسمت از كتاب كه مربوط به زمان خود خواندمير است و به اين سبب آن را معتبرترين و تازهترين اجزاء كتاب بايد شمرد، تاريخ مدت متجاوز از نيم قرن؛ يعنى حدود پنجاه و هفت سال مىباشد؛ از ماه رجب سنه 873ق كه سال وفات سلطان ابوسعيد گوركان و تاريخ پايان جلد ششم «روضة الصفا» بوده تا ماه ربيعالاول از سال 930ق، اواخر عهد شاه اسماعيل صفوى كه تاريخ ختم «حبيب السير» است؛ چنانكه قسمت معاصر «روضة الصفا» كه بخشى از جلد ششم متعلق به دوره تيموريان است، مهمترين و متقنترين بخشهاى آن كتاب محسوب مىشود ...<ref>همان، ص 33</ref> | بااينحال، اين اثر نسبت به «روضة الصفا» و تواريخ ديگر، امتيازاتى دارد. آن قسمت از كتاب كه مربوط به زمان خود [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمير]] است و به اين سبب آن را معتبرترين و تازهترين اجزاء كتاب بايد شمرد، تاريخ مدت متجاوز از نيم قرن؛ يعنى حدود پنجاه و هفت سال مىباشد؛ از ماه رجب سنه 873ق كه سال وفات سلطان ابوسعيد گوركان و تاريخ پايان جلد ششم «روضة الصفا» بوده تا ماه ربيعالاول از سال 930ق، اواخر عهد شاه اسماعيل صفوى كه تاريخ ختم «حبيب السير» است؛ چنانكه قسمت معاصر «روضة الصفا» كه بخشى از جلد ششم متعلق به دوره تيموريان است، مهمترين و متقنترين بخشهاى آن كتاب محسوب مىشود ...<ref>همان، ص 33</ref> | ||
امتياز ديگر «حبيب السير» از «روضة الصفا» و ساير تواريخ سابق، اين است كه در آخر هر دورهاى از ادوار تاريخ، فصلى مخصوص در شرح حال وزرا، صدور رجال، اجله سادات، نقبا، مشايخ علما، فضلا و شعرا و ارباب قلم و هنرمندان معروف آن دوره نوشته كه از فصول ممتاز بسيار مهم و سودمند اين كتاب است ...<ref>همان، ص 36</ref> | امتياز ديگر «حبيب السير» از «روضة الصفا» و ساير تواريخ سابق، اين است كه در آخر هر دورهاى از ادوار تاريخ، فصلى مخصوص در شرح حال وزرا، صدور رجال، اجله سادات، نقبا، مشايخ علما، فضلا و شعرا و ارباب قلم و هنرمندان معروف آن دوره نوشته كه از فصول ممتاز بسيار مهم و سودمند اين كتاب است ...<ref>همان، ص 36</ref> | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
اما اين فصول در همه دورهها و بخشهاى كتاب، يكدست و همسنگ نيست، بلكه هر قدر به آخر كتاب نزديكتر مىشود، مايهاش در كميت و كيفيت، بيشتر و اطلاعاتش صحيحتر و متقنتر است و از اينجا معلوم مىشود كه اطلاع مؤلف از اسامى و احوال رجال دوره تيمور به بعد؛ يعنى عهد معاصر خودش، بيشتر از دورههاى قبل بوده است ...<ref>همان</ref> | اما اين فصول در همه دورهها و بخشهاى كتاب، يكدست و همسنگ نيست، بلكه هر قدر به آخر كتاب نزديكتر مىشود، مايهاش در كميت و كيفيت، بيشتر و اطلاعاتش صحيحتر و متقنتر است و از اينجا معلوم مىشود كه اطلاع مؤلف از اسامى و احوال رجال دوره تيمور به بعد؛ يعنى عهد معاصر خودش، بيشتر از دورههاى قبل بوده است ...<ref>همان</ref> | ||
خوشبختانه اين خوشسليقگى كه خواندمير در «حبيب السير» به كار برده، سرمشق مؤلفان دوره صفوى، مخصوصا صاحب «عالمآراى عباسى» واقع شده كه در پايان تاريخ هريك از سلاطين صفويه، فصلى جامع در تذكره مشاهير رجال معاصر وى، شامل طبقات فقها، شعرا، ارباب قلم، هنرمندان و اسامى وزراء و صدور نوشته كه از قسمتهاى بسيار سودبخش متقن آن كتاب است ...<ref>همان</ref> | خوشبختانه اين خوشسليقگى كه [[خواندمیر، غیاثالدین بن همامالدین|خواندمير]] در «حبيب السير» به كار برده، سرمشق مؤلفان دوره صفوى، مخصوصا صاحب «عالمآراى عباسى» واقع شده كه در پايان تاريخ هريك از سلاطين صفويه، فصلى جامع در تذكره مشاهير رجال معاصر وى، شامل طبقات فقها، شعرا، ارباب قلم، هنرمندان و اسامى وزراء و صدور نوشته كه از قسمتهاى بسيار سودبخش متقن آن كتاب است ...<ref>همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش