۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
نويسنده در مقدمات كتاب چگونگى نگارش اثر و مباحث مطرح شده در آن را توضيح داده است ...<ref>مقدمه، ص9</ref> | نويسنده در مقدمات كتاب چگونگى نگارش اثر و مباحث مطرح شده در آن را توضيح داده است ...<ref>مقدمه، ص9</ref> | ||
فصل اول كتاب نگاهى است به تاريخ پزشكى. نويسنده معتقد است اينكه علم پزشكى از ميان كدام كشور يا چه اقوامى براى اولين بار پيدا شده است به روشنى معلوم نيست. كتابهاى تاريخ پزشكى قديمى مثل: «طبقات الأطباء و الحكماء» تأليف ابن جلجل در سال 377ق (يعنى همزمان با كتاب «الفهرست»)، «عيون الأنباء» كه به سال 643ق توسط ابن ابى اصيبعه نوشته شده، «تاريخ الحكماء» اثر محمد بن عبدالكريم شهرستانى متوفى 548ق، «تاريخ الحكماء» ابن القفطى متولد 568ق و بالاخره كتاب معروف «الفهرست» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] | فصل اول كتاب نگاهى است به تاريخ پزشكى. نويسنده معتقد است اينكه علم پزشكى از ميان كدام كشور يا چه اقوامى براى اولين بار پيدا شده است به روشنى معلوم نيست. كتابهاى تاريخ پزشكى قديمى مثل: «طبقات الأطباء و الحكماء» تأليف ابن جلجل در سال 377ق (يعنى همزمان با كتاب «الفهرست»)، «عيون الأنباء» كه به سال 643ق توسط ابن ابى اصيبعه نوشته شده، «تاريخ الحكماء» اثر محمد بن عبدالكريم شهرستانى متوفى 548ق، «تاريخ الحكماء» ابن القفطى متولد 568ق و بالاخره كتاب معروف «الفهرست» [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] نظريات نسبت مشابه يا نزديك به هم در اين مورد بيان داشتهاند. كتابهاى تاريخ پزشكى يا تاريخ علم معاصر نيز هر يك به اين موضوع اشاراتى دارند، كه در اين فصل، به نمونههايى از آنها بهطور مختصر اشاره شده است ...<ref>متن كتاب، ص17</ref> | ||
پس از مطالعه اجمالى تاريخ طب قديم، در فصل دوم، به چگونگى پيدايش اين علم در تمدن اسلامى پرداخته شده است. نويسنده معتقد است سكنه شبه جزيره عربستان در زمان ظهور دين اسلام، با وجود آنكه در بين دو تمدن بزرگ آن روزگار يعنى ايران و روم قرار گرفته بودند، خود از مظاهر تمدن آن عصر فاصله زياد داشتند و جهل و بىسوادى بر آن منطقه مستولى بود، بدانگونه كه خود از آن دوران بهعنوان زمان جاهليت ياد مىكنند ...<ref>همان، ص30</ref> | پس از مطالعه اجمالى تاريخ طب قديم، در فصل دوم، به چگونگى پيدايش اين علم در تمدن اسلامى پرداخته شده است. نويسنده معتقد است سكنه شبه جزيره عربستان در زمان ظهور دين اسلام، با وجود آنكه در بين دو تمدن بزرگ آن روزگار يعنى ايران و روم قرار گرفته بودند، خود از مظاهر تمدن آن عصر فاصله زياد داشتند و جهل و بىسوادى بر آن منطقه مستولى بود، بدانگونه كه خود از آن دوران بهعنوان زمان جاهليت ياد مىكنند ...<ref>همان، ص30</ref> |
ویرایش