۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در فصل دوم با عنوان «مكاتب، مجالس و انجمنها»، چگونگى فعاليت حلقههاى مختلف علمى و فرهنگى در رنسانس اسلامى و نقش خاص شخصيتهاى انديشمند و حلقههاى فكرى مربوط به آنها بررسى شده است. ابوزكريا يحيى بن عدى و مكتب خاص او، حسن بن سُوار بن خمّار، ابوعلى حسن بن سمح، ابوالحسن على بن محمد بديهى، از انديشمندان بزرگ اين عهد بودند كه همگى اعضاى مكتب ابن عدى محسوب مىشوند. برخى از اين افراد مسيحى و برخى مسلمانان اعضاى حلقه وى بودند. مجلس ابوسليمان سجستانى كه با شرحى مبسوط معرفى شده و بعدها موضوع کتاب مستقلى با همين عنوان قرار گرفته، نقش خاص فلاسفه مسلمان در حيات فرهنگى اين عهد را نشان مىدهد. مجالس مربوط به اخوان الصفاء، مكتب ابوعبدالله بصرى و مجلس وزير معروف ابوعبدالله حسين بن احمد بن سعدان، از مباحث ديگر اين فصل است كه هركدام با رويكردى انتقادى مورد بررسى قرار گرفتهاند ...<ref>همان، ص 53</ref> | در فصل دوم با عنوان «مكاتب، مجالس و انجمنها»، چگونگى فعاليت حلقههاى مختلف علمى و فرهنگى در رنسانس اسلامى و نقش خاص شخصيتهاى انديشمند و حلقههاى فكرى مربوط به آنها بررسى شده است. ابوزكريا يحيى بن عدى و مكتب خاص او، حسن بن سُوار بن خمّار، ابوعلى حسن بن سمح، ابوالحسن على بن محمد بديهى، از انديشمندان بزرگ اين عهد بودند كه همگى اعضاى مكتب ابن عدى محسوب مىشوند. برخى از اين افراد مسيحى و برخى مسلمانان اعضاى حلقه وى بودند. مجلس ابوسليمان سجستانى كه با شرحى مبسوط معرفى شده و بعدها موضوع کتاب مستقلى با همين عنوان قرار گرفته، نقش خاص فلاسفه مسلمان در حيات فرهنگى اين عهد را نشان مىدهد. مجالس مربوط به اخوان الصفاء، مكتب ابوعبدالله بصرى و مجلس وزير معروف ابوعبدالله حسين بن احمد بن سعدان، از مباحث ديگر اين فصل است كه هركدام با رويكردى انتقادى مورد بررسى قرار گرفتهاند ...<ref>همان، ص 53</ref> | ||
مؤلف در فصل سوم با عنوان «بزرگان، دانشوران، ولىنعمتان، قدرتمندان»، نقش برجسته شش شخصيت مشهور اين زمان كه هركدام نقش مشخصى در نوزايى فرهنگى داشتند را بررسى مىكند. على بن محمد بن عباس ابوحيّان توحيدى (متوفى 414ق) بهعنوان كاتبى برجسته و انسانگرايى فعّال و درعينحال سرگردان در دربارهاى مختلف، ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|احمد بن محمد بن يعقوب بن مسكويه]] | مؤلف در فصل سوم با عنوان «بزرگان، دانشوران، ولىنعمتان، قدرتمندان»، نقش برجسته شش شخصيت مشهور اين زمان كه هركدام نقش مشخصى در نوزايى فرهنگى داشتند را بررسى مىكند. على بن محمد بن عباس ابوحيّان توحيدى (متوفى 414ق) بهعنوان كاتبى برجسته و انسانگرايى فعّال و درعينحال سرگردان در دربارهاى مختلف، ابوعلى [[مسکویه، احمد بن محمد|احمد بن محمد بن يعقوب بن مسكويه]] (متوفى 421ق)، مورخ و فيلسوفى كه نمود ويژه نديمان اين عصر است، ابوالحسن محمد عامرى (متوفى 381ق)، فيلسوفى كه با گرايش صوفيانه، آموزههاى خاصى ارائه كرده، از جمله شخصيتهاى مورد نظرى هستند كه رونق و تعالى فرهنگى اين عصر تا حد زيادى مرهون همت و حمايت بىدريغ آنها بوده است. تمامى اين افراد، ايرانى بودند كه نشانگر سهم قابل توجه دانشوران ايرانى در رنسانس اسلامى است ...<ref>همان، ص 53 - 54</ref> | ||
در خاتمه و نتيجه کتاب، مؤلف عنوان مىكند كه اگرچه از وضعيت فرهنگى كه به شرح آن پرداخته، بيشتر رونق فرهنگى سرزمينهاى مركزى جهان اسلام - عراق و غرب ايران - مد نظر بوده، اما اين به معناى بىرونقى فرهنگى در ديگر نقاط جهان اسلام نيست. خراسان عصر سامانى، سيستان عهد بازماندگان صفارى، شام عهد حمدانى، مصر عهد فاطمى و اندلس عهد اموى هركدام در اين دوره تبلور فرهنگى خاص خود را داشتند و از آن روى در رنسانس اسلامى سهيم بودند. | در خاتمه و نتيجه کتاب، مؤلف عنوان مىكند كه اگرچه از وضعيت فرهنگى كه به شرح آن پرداخته، بيشتر رونق فرهنگى سرزمينهاى مركزى جهان اسلام - عراق و غرب ايران - مد نظر بوده، اما اين به معناى بىرونقى فرهنگى در ديگر نقاط جهان اسلام نيست. خراسان عصر سامانى، سيستان عهد بازماندگان صفارى، شام عهد حمدانى، مصر عهد فاطمى و اندلس عهد اموى هركدام در اين دوره تبلور فرهنگى خاص خود را داشتند و از آن روى در رنسانس اسلامى سهيم بودند. |
ویرایش