۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
به گفته [[سيوطى]] نحويان هرگاه لفظ اخفش را بهتنهايى به كار بردهاند، مقصودشان سعيد بن مسعده بوده است. | به گفته [[سيوطى]] نحويان هرگاه لفظ اخفش را بهتنهايى به كار بردهاند، مقصودشان سعيد بن مسعده بوده است. | ||
اخفش آغاز زندگى خود را در بصره گذراند و در همان جا به تحصيل علم پرداخت. بصره در آن روزگار، بزرگترين كانون علم و ادب بشمار مىرفت و برجستهترين دانشمندان در علوم مختلف را در خود جاى داده بود. اخفش براى فراگيرى صرف و نحو، [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | اخفش آغاز زندگى خود را در بصره گذراند و در همان جا به تحصيل علم پرداخت. بصره در آن روزگار، بزرگترين كانون علم و ادب بشمار مىرفت و برجستهترين دانشمندان در علوم مختلف را در خود جاى داده بود. اخفش براى فراگيرى صرف و نحو، [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] پيشواى نحويان بصره را كه بهتازگى اصول و قواعد نحو را پايهريزى كرده و شكل نهايى به آن بخشيده بود، برگزيد و «الکتاب» را نزد وى خواند. البته فراگيرى اين کتاب بسيار پيچيده و گسترده كه تقريباً همه اصول و قواعد نحو عربى را در بر داشت، از عهده هركس ساخته نبود و گفتهاند كه اخفش يگانه كسى بود كه «الکتاب» را بهطور مستقيم از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] فراگرفت و در انتشار آن كوشيد. | ||
منابع نزديك به روزگار اخفش، از ديگر استادان وى نامى به ميان نياوردهاند و همه به ذكر اين نكته كه: «سن او از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | منابع نزديك به روزگار اخفش، از ديگر استادان وى نامى به ميان نياوردهاند و همه به ذكر اين نكته كه: «سن او از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] بيشتر بوده و محضر استادان او را نيز درك كرده است»، بسنده كردهاند كه در اين صورت اخفش بايد از استادان [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] همچون عيسى بن عمر، [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]]، يونس بن حبيب و ابوزيد انصارى دانش آموخته باشد. برخى منابع، بهصراحت گفتهاند كه وى شاگرد [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] نبوده است؛ بهعلاوه اخفش خود نيز در کتاب «معاني القرآن» بارها از اين استادان بهجز [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] نام برده است؛ بااينحال، برخى روايات، حكايت از حضور اخفش در مجالس درس خليل دارند. | ||
اخفش از هشام بن عروه، عمرو بن عبيد، ابراهيم نخعى، شرحبيل بن مدرك و محمد بن عمر واقدى حديث شنيد و ظاهراً نزد خلف احمر، اصمعى و ابومالك نميرى شعر و ادب و لغت آموخته است و گويا از اعراب، خواه بدويان بصره و خواه ديگر اعراب بياباننشين نيز لغت اخذ كرده است؛ زيرا عباراتى همچون «سمعنا من العرب»، «قال بعض العرب» و «قال قوم من العرب» در کتاب «معاني القرآن» وى بارها تكرار شده است. | اخفش از هشام بن عروه، عمرو بن عبيد، ابراهيم نخعى، شرحبيل بن مدرك و محمد بن عمر واقدى حديث شنيد و ظاهراً نزد خلف احمر، اصمعى و ابومالك نميرى شعر و ادب و لغت آموخته است و گويا از اعراب، خواه بدويان بصره و خواه ديگر اعراب بياباننشين نيز لغت اخذ كرده است؛ زيرا عباراتى همچون «سمعنا من العرب»، «قال بعض العرب» و «قال قوم من العرب» در کتاب «معاني القرآن» وى بارها تكرار شده است. | ||
اخفش در آغاز، تعليم و تربيت فرزندان كسانى چون معذّل بن غيلان و محمد بن هانى را بر عهده داشت و به روايتى، از محمد بن هانى براى تعليم فرزندش دوازده هزار دينار اجرت گرفت، اما چون شهرتى به دست آورد، تدريس «الکتاب» را پيشه ساخت و به بركت دانشى كه از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | اخفش در آغاز، تعليم و تربيت فرزندان كسانى چون معذّل بن غيلان و محمد بن هانى را بر عهده داشت و به روايتى، از محمد بن هانى براى تعليم فرزندش دوازده هزار دينار اجرت گرفت، اما چون شهرتى به دست آورد، تدريس «الکتاب» را پيشه ساخت و به بركت دانشى كه از [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] آموخته بود، امرار معاش مىكرد. برجستهترين نحويان سده 3ق، همچون ابوعمر جرمى، ابوعثمان مازنى، كسايى، ابوحاتم سجستانى و توزى، «الکتاب» را نزد وى فراگرفتند. | ||
اخفش با اينكه به مكتب نحوى بصره تعلق داشت، مورد توجه خاص نحويان كوفه نيز بود و كوفيان وى را پيشواى نحويان مىخواندند. البته علت اين امر تا اندازهاى روشن است؛ زيرا اخفش نخستين كسى بود كه در «الکتاب» به ديده تعمق نگريست و خرده گرفتن بر آراء و نظريات [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | اخفش با اينكه به مكتب نحوى بصره تعلق داشت، مورد توجه خاص نحويان كوفه نيز بود و كوفيان وى را پيشواى نحويان مىخواندند. البته علت اين امر تا اندازهاى روشن است؛ زيرا اخفش نخستين كسى بود كه در «الکتاب» به ديده تعمق نگريست و خرده گرفتن بر آراء و نظريات [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را باب كرد. | ||
درباره نخستين آشنايى كسايى با اخفش گفته شده كه اخفش پس از مناظره مشهور [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | درباره نخستين آشنايى كسايى با اخفش گفته شده كه اخفش پس از مناظره مشهور [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] با كسايى (معروف به زنبوريه)، روانه بغداد شد تا از نزديك با نحويان كوفه و نظريات آنان آشنا شود و يا به گفتهاى از كسايى انتقام گيرد و چون بر كسايى وارد شد، در حضور شاگردان او مسائل نحوى بسيارى مطرح كرد كه كسايى از عهده پاسخ هيچيك برنيامد و چون شاگردان او بر اخفش برآشفتند، كسايى مانع آنان شد و برخلاف انتظار، وى را سخت گرامى داشت و از او خواست تا نزد وى بماند و تربيت فرزندانش را بر عهده گيرد. اخفش در برابر تكريم و احترام وى تسليم شد و نزد او ماند. به روايتى در همين زمان، كسايى با پرداخت 70 دينار «الکتاب» را در خفا نزد وى خواند. | ||
اخفش مدتى دراز در بغداد در كنار كسايى بسربرد و به تدريس و تأليف پرداخت. وى در اين مدت كوشيد تا بدون تعصب نسبت به مكتب نحوى بصره يا كوفه نظرياتى را كه معقولتر به نظر مىرسيد، بپذيرد و به شاگردان خود تعليم دهد؛ چنانكه بسيارى از آراء [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | اخفش مدتى دراز در بغداد در كنار كسايى بسربرد و به تدريس و تأليف پرداخت. وى در اين مدت كوشيد تا بدون تعصب نسبت به مكتب نحوى بصره يا كوفه نظرياتى را كه معقولتر به نظر مىرسيد، بپذيرد و به شاگردان خود تعليم دهد؛ چنانكه بسيارى از آراء [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را رد كرد و برخى آراء كوفيان را پذيرفت و يا اينكه خود نظريات جديدى ارائه داد. بدينسان وى بهتدريج توانست تعديلى ميان نظريات دو مكتب نحوى بصره و كوفه برقرار سازد و سنگ نخستين مكتب نحوى سومى را بنيان نهد كه بعدها به مكتب بغداد شهرت يافت. | ||
آثار نحوى اخفش يكى از منابع عمده نحويان در سدههاى بعد بوده است. ابوعلى فارسى، ابن جنى، [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، ابن سراج و ابوحيان غرناطى از آراء و نظريات وى بسيار بهره بردهاند. ابن مضاء قرطبى در رد نظريه «عامل»، اخفش و استادش [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] | آثار نحوى اخفش يكى از منابع عمده نحويان در سدههاى بعد بوده است. ابوعلى فارسى، ابن جنى، [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، ابن سراج و ابوحيان غرناطى از آراء و نظريات وى بسيار بهره بردهاند. ابن مضاء قرطبى در رد نظريه «عامل»، اخفش و استادش [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] را سخت مورد انتقاد قرار داده است. | ||
اخفش راوى شعر و ادب نيز بوده است و ازهمينرو به او لقب راويه دادهاند و گفتهاند كه وى نخستين كسى بوده كه معانى دشوار اشعار را در زير هر بيت املا مىكرده است. ثعلب، دانش وى را بسيار ستوده و او را در روايت شعر برجستهترين مردمان روزگار خود دانسته است، اما گويى اخفش خود معترف بوده كه در اين باره هرگز به پاى راويان بزرگ همروزگارش چون اصمعى نمىرسيده است. | اخفش راوى شعر و ادب نيز بوده است و ازهمينرو به او لقب راويه دادهاند و گفتهاند كه وى نخستين كسى بوده كه معانى دشوار اشعار را در زير هر بيت املا مىكرده است. ثعلب، دانش وى را بسيار ستوده و او را در روايت شعر برجستهترين مردمان روزگار خود دانسته است، اما گويى اخفش خود معترف بوده كه در اين باره هرگز به پاى راويان بزرگ همروزگارش چون اصمعى نمىرسيده است. |
ویرایش