۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
به گفتهى برخى، ابوعمرو، دهقانزاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا كه اين لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ايرانيان اطلاق مىكردهاند، برخى از معاصران، وى را ايرانى تبار دانستهاند. مادر او نبطى بوده و به همين سبب او از واژگان نبطى آگاهى داشته است. نويسندگان عرب، پيوسته آراميانى را كه در بين النهرين مىزيستند، نبطى خواندهاند و ايشان شايد هيچ رابطهاى، جز خويشاوندى دور، با نبطيان پترا كه در 106م حكومتشان به دست تراژان برچيده شد، نداشتهاند. | به گفتهى برخى، ابوعمرو، دهقانزاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا كه اين لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ايرانيان اطلاق مىكردهاند، برخى از معاصران، وى را ايرانى تبار دانستهاند. مادر او نبطى بوده و به همين سبب او از واژگان نبطى آگاهى داشته است. نويسندگان عرب، پيوسته آراميانى را كه در بين النهرين مىزيستند، نبطى خواندهاند و ايشان شايد هيچ رابطهاى، جز خويشاوندى دور، با نبطيان پترا كه در 106م حكومتشان به دست تراژان برچيده شد، نداشتهاند. | ||
از تاريخ ولادت او اطلاعى در دست نيست و دربارهى تاريخ وفات او نيز بين 205، 206، 210، 213، 216ق اختلاف است. اما در اينكه وى دير زمانى زيسته و سرانجام در بغداد وفات يافته است، ترديدى نيست. بيشتر منابع روايت [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] ؛ يعنى 206ق را به عنوان تاريخ وفات او پذيرفتهاند. به گزارش ياقوت، ابوعمرو هنگام ديدار با اسماعيل بن حماد حدود 115 سال داشته و در اين صورت تاريخ ولادت وى بايد حدود سال 93ق باشد. حال اگر گفتهى شاگردش ابن سكيت را كه مرگ وى را در 118 سالگى دانسته است، مستند بدانيم، دربارهى تاريخ مرگ وى سال 210ق صحيح مىشود. | از تاريخ ولادت او اطلاعى در دست نيست و دربارهى تاريخ وفات او نيز بين 205، 206، 210، 213، 216ق اختلاف است. اما در اينكه وى دير زمانى زيسته و سرانجام در بغداد وفات يافته است، ترديدى نيست. بيشتر منابع روايت [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]]؛ يعنى 206ق را به عنوان تاريخ وفات او پذيرفتهاند. به گزارش ياقوت، ابوعمرو هنگام ديدار با اسماعيل بن حماد حدود 115 سال داشته و در اين صورت تاريخ ولادت وى بايد حدود سال 93ق باشد. حال اگر گفتهى شاگردش ابن سكيت را كه مرگ وى را در 118 سالگى دانسته است، مستند بدانيم، دربارهى تاريخ مرگ وى سال 210ق صحيح مىشود. | ||
او اوايل زندگى خود را در رمادهى كوفه در مجاورت شيبانيان گذراند و در اين مدت آموزگار فرزندان آنان بود. سپس براى فراگيرى شعر و ادب، نزد استادان برجستهى دو مكتب كوفه و بصره به ويژه ابوعمرو علاء و مفضل ضبى رفت و ديوانهاى شاعران جاهلى را از آنان فرا گرفت. از آن پس، به تقليد از استادانش به جمع اشعار و اخبار كهن دل سپرد و براى گردآورى روايات، چندى ميان بدويان زيست. سپس آهنگ بغداد كرد و توانست به دربار هارون الرشيد راه يابد و تعليم و تربيت فرزندان خليفه را بر عهده گيرد بعلاوه مجالس درسى در بغداد تشكيل داد. | او اوايل زندگى خود را در رمادهى كوفه در مجاورت شيبانيان گذراند و در اين مدت آموزگار فرزندان آنان بود. سپس براى فراگيرى شعر و ادب، نزد استادان برجستهى دو مكتب كوفه و بصره به ويژه ابوعمرو علاء و مفضل ضبى رفت و ديوانهاى شاعران جاهلى را از آنان فرا گرفت. از آن پس، به تقليد از استادانش به جمع اشعار و اخبار كهن دل سپرد و براى گردآورى روايات، چندى ميان بدويان زيست. سپس آهنگ بغداد كرد و توانست به دربار هارون الرشيد راه يابد و تعليم و تربيت فرزندان خليفه را بر عهده گيرد بعلاوه مجالس درسى در بغداد تشكيل داد. |
ویرایش