۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
به نظر وى، براى نخستينبار نام شيعه را پيامبر(ص) براى پيروان على(ع) بكار برده است و منابع و مآخذ مختلف تفسير، حديث و تاريخ اسلامى از كتب اهل سنت، آشكارا بر اين معنى دلالت دارند. وى بهعنوان نمونه به نقل چند حديث از افراد زير پرداخته است: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] در كتاب «الصواعق المحرقة»، جلال الدين سيوطى، ابن صباغ مالكى و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در «ربيع الأبرار» <ref>همان، ص 10-11</ref> | به نظر وى، براى نخستينبار نام شيعه را پيامبر(ص) براى پيروان على(ع) بكار برده است و منابع و مآخذ مختلف تفسير، حديث و تاريخ اسلامى از كتب اهل سنت، آشكارا بر اين معنى دلالت دارند. وى بهعنوان نمونه به نقل چند حديث از افراد زير پرداخته است: [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] در كتاب «الصواعق المحرقة»، جلال الدين سيوطى، ابن صباغ مالكى و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در «ربيع الأبرار» <ref>همان، ص 10-11</ref> | ||
به باور نويسنده، از منابع دينى استفاده مىشود كه در عصر پيامبر(ص) عده زيادى از اصحاب، از خواصّ حضرت على(ع) و پيروان وى بودند و از همان زمان به نام شيعه على(ع) شناخته مىشدند و از اين جمع، خود شيعيان چهار نفر را برگزيده و در آغاز آنان را نقباء، اصفياء و اولياء مىخواندند. چنانكه على بن ابراهيم از مفسران متقدم شيعه، آنان را به نام نقباء خوانده است ولى در زمانهاى بعد آنان به نام اركان خوانده شدند اين اركان عبارتند از: سلمان، ابوذر، عمّار و مقداد. اين عده از خالصترين ياران على(ع) و استوارترين مردم در دوستى او بودند. نويسنده بر اين باور است كه اينان همان كسانى بودند كه با خلوص نيت به اسلام گرويده و در پيرامون پيامبر(ص) گرد آمده بودند و او را در آغاز دعوت يارى نمودند و آنان از ابتدا شيعه و دوستدار على(ع) بودند و اين به سبب سفارشهاى مكرّر پيامبر(ص) بود كه پيوسته درباره على(ع) مىنمود <ref>همان، ص13</ref> | به باور نويسنده، از منابع دينى استفاده مىشود كه در عصر پيامبر(ص) عده زيادى از اصحاب، از خواصّ [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و پيروان وى بودند و از همان زمان به نام شيعه على(ع) شناخته مىشدند و از اين جمع، خود شيعيان چهار نفر را برگزيده و در آغاز آنان را نقباء، اصفياء و اولياء مىخواندند. چنانكه على بن ابراهيم از مفسران متقدم شيعه، آنان را به نام نقباء خوانده است ولى در زمانهاى بعد آنان به نام اركان خوانده شدند اين اركان عبارتند از: سلمان، ابوذر، عمّار و مقداد. اين عده از خالصترين ياران على(ع) و استوارترين مردم در دوستى او بودند. نويسنده بر اين باور است كه اينان همان كسانى بودند كه با خلوص نيت به اسلام گرويده و در پيرامون پيامبر(ص) گرد آمده بودند و او را در آغاز دعوت يارى نمودند و آنان از ابتدا شيعه و دوستدار على(ع) بودند و اين به سبب سفارشهاى مكرّر پيامبر(ص) بود كه پيوسته درباره على(ع) مىنمود <ref>همان، ص13</ref> | ||
نويسنده در تبين نقش سلمان فارسى، به اين نكته اشاره دارد كه وى بالاترين خدمت را به هموطنان خود كرد و اسلام راستين و اسلام اهل بيت(ع) را به ايرانيان شناساند و راه مستقيم آن را نشان داد. او در دوران سياه ساسانى كه شمارههاى طرق و فرق دينى در ايران بيرون از شمار بود و از ميان انبوه اديان و افكار گوناگون خارجى و داخلى، بهترين و ممتازترين آنها را برگزيد و در راه به دست آوردن دين حق آنقدر محنت و مرارت ديد و آنقدر مراحل نشيبوفراز پيمود تا سر از اسرار همه دعوتهاى مزدكى، مانوى، زرتشتى، و كليسا درآورد و سرانجام خود را از اختناق افكار رهانيده و خود را به پيامبر اسلام(ص) رساند و چنان از خود گذشت و غرق در درياى ايمان و معرفت شد و چنان پيش رفت كه از جمله اهل بيت گشت <ref>همان19</ref> | نويسنده در تبين نقش سلمان فارسى، به اين نكته اشاره دارد كه وى بالاترين خدمت را به هموطنان خود كرد و اسلام راستين و اسلام اهل بيت(ع) را به ايرانيان شناساند و راه مستقيم آن را نشان داد. او در دوران سياه ساسانى كه شمارههاى طرق و فرق دينى در ايران بيرون از شمار بود و از ميان انبوه اديان و افكار گوناگون خارجى و داخلى، بهترين و ممتازترين آنها را برگزيد و در راه به دست آوردن دين حق آنقدر محنت و مرارت ديد و آنقدر مراحل نشيبوفراز پيمود تا سر از اسرار همه دعوتهاى مزدكى، مانوى، زرتشتى، و كليسا درآورد و سرانجام خود را از اختناق افكار رهانيده و خود را به پيامبر اسلام(ص) رساند و چنان از خود گذشت و غرق در درياى ايمان و معرفت شد و چنان پيش رفت كه از جمله اهل بيت گشت <ref>همان19</ref> | ||
از ديگر عناوين و مطالبى كه در كتاب بدان پرداخته شده، عبارتند از:علل گرايش ايرانيان به تشيع، كوفه پايگاه تشيع، اصول طبقاتى، برنامه دولت انقلابى على(ع) و پيكار با امتيازطلبان، روحيه مردم كوفه، ادامه سياست حضرت على(ع) توسط امام حسن(ع)، واقعه كربلا، قيام توابين، سياست بىطرفى [[امام سجاد(ع)]]، امامت و جانشينى امام باقر(ع)، چگونگى مبارزه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] با صوفىگرى، قيام نفس زكيه، فرق اسماعيليه، قيام نافرجام صاحب فخ، قيام ابن طباطبا و ابوالسرايا، نگرش امام رضا (ع) به قيامهاى علويان عليه مأمون، شخصيت شگفتانگيز امام جواد(ع)، دلايل امامت امام هادى(ع)، دوران زندگانى امام حسن عسكرى(ع). | از ديگر عناوين و مطالبى كه در كتاب بدان پرداخته شده، عبارتند از:علل گرايش ايرانيان به تشيع، كوفه پايگاه تشيع، اصول طبقاتى، برنامه دولت انقلابى على(ع) و پيكار با امتيازطلبان، روحيه مردم كوفه، ادامه سياست [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] توسط امام حسن(ع)، واقعه كربلا، قيام توابين، سياست بىطرفى [[امام سجاد(ع)]]، امامت و جانشينى امام باقر(ع)، چگونگى مبارزه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] با صوفىگرى، قيام نفس زكيه، فرق اسماعيليه، قيام نافرجام صاحب فخ، قيام ابن طباطبا و ابوالسرايا، نگرش امام رضا (ع) به قيامهاى علويان عليه مأمون، شخصيت شگفتانگيز امام جواد(ع)، دلايل امامت امام هادى(ع)، دوران زندگانى امام حسن عسكرى(ع). | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش