۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد عبدالزهراء الحسينى الخطيب' به 'سيد عبدالزهراء الحسينى الخطيب ') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد عبدالزهرا حسينى' به 'سيد عبدالزهرا حسينى ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
سيدعبدالزهر، شهرها و كتابخانهها را چونان صاحب [[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]] براى نگارش كتاب مصادر خود درنورديده است. مصادر نهجالبلاغه استمرار راه پژوهشگرانى است كه سخنان مولا را در منابع و كتب معتبر مورد كاوش قرار دادهاند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه كنند و ايشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند. | سيدعبدالزهر، شهرها و كتابخانهها را چونان صاحب [[موسوعة الغدير في الكتاب و السنة و الأدب|الغدير]] براى نگارش كتاب مصادر خود درنورديده است. مصادر نهجالبلاغه استمرار راه پژوهشگرانى است كه سخنان مولا را در منابع و كتب معتبر مورد كاوش قرار دادهاند تا به طالبان مأخذ و منبع عرضه كنند و ايشان را به منبع علوم نبوى رهنمون شوند. | ||
سيد عبدالزهرا | [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] ، در اثر خود پس از آوردن مقدمه مرتضى آلياسين، دكتر مصطفى جواد و توفيق فكيكى كه همگى از صاحبنظران نهجالبلاغه هستند، مقدمهاى ذكر كرده و به معنا، مفهوم مصادر، انواع و اقسام آن، توصيف نهجالبلاغه و ويژگىهاى آن پرداخته است. آن گاه به ذكر شبهات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]] مىپردازد و آن را نقد مىكند و به دنبال آن وارد اصل مطلب كه مأخذشناسى و منبعيابى نهجالبلاغه است، شده است. كه در اينجا به خلاصهاى از آنها اكتفا مىكنيم. | ||
== ويژگىهاى ادبى و معرفتى نهجالبلاغه == | == ويژگىهاى ادبى و معرفتى نهجالبلاغه == | ||
سيد عبدالزهرا | [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] ، پس از نقل سخنانى از ادباى بزرگ درباره سخنان على(ع) به اسلوبهاى جارى نهجالبلاغه پرداخته است كه به اختصار به ذكر آنها مىپردازيم. | ||
نهجالبلاغه مملو و مشحون است از واژگان مفرد، جمع، مذكر، مؤنث، حقيقت و مجاز | نهجالبلاغه مملو و مشحون است از واژگان مفرد، جمع، مذكر، مؤنث، حقيقت و مجاز | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
سيد عبدالزهرا حسينى با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجستهترين نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]] پرداخته است كه به طور مختصرى به آنها مىپردازيم: | [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] با استناد به دلايل عقلى، قرآنى و روايى به نقد برجستهترين نظرات [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]] پرداخته است كه به طور مختصرى به آنها مىپردازيم: | ||
شبهه مربوط به صحابه. سيد عبدالزهرا حسينى درباره اين شبهه مىنويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مىكند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد. | شبهه مربوط به صحابه. [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره اين شبهه مىنويسد: «صحبه» به معناى معاشرت است و اختصاص به زمان كوتاه يا بلند ندارد، بلكه همين كه اندك مصاحبتى حاصل شود «صحبه» معنا پيدا مىكند. همچنين به كافر يا مؤمن هم اختصاص ندارد. | ||
از سوى ديگر همان گونه كه در ميان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، كافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در ميان صحابه نيز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراين، بر اساس اعمال و رفتار و عقايد آنان بايد قضاوت كرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هيچ گونه توجيهى نمىتواند باشد. بلكه همان گونه كه قرآن كريم فرموده است، معيار برترى تقوى است و در اين زمينه هيچ تفاوتى ميان افراد اعم از صحابه و غيرصحابه وجود ندارد. | از سوى ديگر همان گونه كه در ميان مردم، افراد خوب، بد، مؤمن، كافر، صالح و ناصالح وجود دارد، در ميان صحابه نيز افراد مختلفى وجود داشت. بنابراين، بر اساس اعمال و رفتار و عقايد آنان بايد قضاوت كرد و صحابه بودن براى درستى رفتار آنان هيچ گونه توجيهى نمىتواند باشد. بلكه همان گونه كه قرآن كريم فرموده است، معيار برترى تقوى است و در اين زمينه هيچ تفاوتى ميان افراد اعم از صحابه و غيرصحابه وجود ندارد. | ||
شبهه وصيت و وصايت؛ سيد عبدالزهرا حسينى درباره شبهه وصيت و وصايت بر اين نكته تأكيد كرده است كه وصيت امرى مرسوم و بلكه واجب بوده است. در ميان پيامبران و صيت امرى مرسوم بوده است و پيامبر اسلام(ص) نيز وصيتهاى مهمى از جمله در انتخاب جانشينى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم اين امر ذكر شده است. خليفه اول نيز عمر را جانشين خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصيت كرد. حال با عنايت به اين موارد چه ايرادى دارد كه اميرمؤمنان هم وصيت بكند؟ | شبهه وصيت و وصايت؛ [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] درباره شبهه وصيت و وصايت بر اين نكته تأكيد كرده است كه وصيت امرى مرسوم و بلكه واجب بوده است. در ميان پيامبران و صيت امرى مرسوم بوده است و پيامبر اسلام(ص) نيز وصيتهاى مهمى از جمله در انتخاب جانشينى خود داشته است. به علاوه در قرآن هم اين امر ذكر شده است. خليفه اول نيز عمر را جانشين خود قرار داده و نسبت به اطاعت از او وصيت كرد. حال با عنايت به اين موارد چه ايرادى دارد كه اميرمؤمنان هم وصيت بكند؟ | ||
نويسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمدهى آن وصيت به جانشينى مولا على(ع) اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيتنامهنويسان پرداخته است. | نويسنده كتاب با ذكر 80 حديث و نقل قول و شعر از پيامبر(ص) و ياران آن حضرت به ذكر موارد مختلف از وصيت آن حضرت پرداخته است كه بخش عمدهى آن وصيت به جانشينى مولا على(ع) اختصاص يافته است. وى در پايان به ذكر اسامى 17 تن از وصيتنامهنويسان پرداخته است. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
مرحوم سيد عبدالزهرا | مرحوم [[حسینی، عبدالزهراء|سيد عبدالزهرا حسينى]] ، گزارش مختصرى پيرامون منبعشناسى نهجالبلاغه آورده است و به ذكر برخى از آثار نوشته شده، در اين موضوع پرداخته است. از جمله آثارى كه در اين مقدمه ذكر شده عبارتند از: | ||
1) مدارك نهجالبلاغه نوشته هادى كاشفالغطاء2) نهجالبلاغه چيست؟ نوشتهى سيد هبةالدين شهرستانى3) روش، نوشته حسين بستانه، استناد نهجالبلاغه، امتياز على عرشى از علماى هند. | 1) مدارك نهجالبلاغه نوشته هادى كاشفالغطاء2) نهجالبلاغه چيست؟ نوشتهى سيد هبةالدين شهرستانى3) روش، نوشته حسين بستانه، استناد نهجالبلاغه، امتياز على عرشى از علماى هند. |
ویرایش