شرح محقق بارع جمال‌الدین محمد خوانساری بر غُرر الحکَم و دُرَر الکَلم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - 'عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد تميمى آمدى' به 'عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد تميمى آمدى ')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۶۱: خط ۶۱:
تأليف اين اثر به خواهش شاه سلطان حسين بوده است كه از [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]]  درخواست كرده كه غررالحكم را به فارسى شرح كند تا فارسى زبانان نيز بتوانند از آن گنج گهر استفاده كنند.
تأليف اين اثر به خواهش شاه سلطان حسين بوده است كه از [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]]  درخواست كرده كه غررالحكم را به فارسى شرح كند تا فارسى زبانان نيز بتوانند از آن گنج گهر استفاده كنند.


[[آمدی، عبدالواحد بن محمد|عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد تميمى آمدى]] ، از عالمان بزرگ شيعى قرن پنجم، با ديدن صد سخن گزيده [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، آن را براى بيان بلاغت حضرت كافى ندانست و خود دست به جمع‌آورى سخنان آن حضرت زد و با آنكه چندين و چند برابر آن را گرد آورد؛ امّا خود را در انجام وظيفه‌اش ناتوان ديد و اين سخنان را «نمى از يمى» دانست. از آن پس، اين كتاب به دست ناسخان و شارحان افتاد و هر يك، فراخور حال خويش، چيزى بر آن افزود و به ارجمندى اين مجموعه افزود.
[[آمدی، عبدالواحد بن محمد|عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد تميمى آمدى]]، از عالمان بزرگ شيعى قرن پنجم، با ديدن صد سخن گزيده [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، آن را براى بيان بلاغت حضرت كافى ندانست و خود دست به جمع‌آورى سخنان آن حضرت زد و با آنكه چندين و چند برابر آن را گرد آورد؛ امّا خود را در انجام وظيفه‌اش ناتوان ديد و اين سخنان را «نمى از يمى» دانست. از آن پس، اين كتاب به دست ناسخان و شارحان افتاد و هر يك، فراخور حال خويش، چيزى بر آن افزود و به ارجمندى اين مجموعه افزود.


ترتيب سخنان امام در «غررالحكم»، بسيار ساده و براساس حروف الفباست كه شيوه‌اى است آسان‌ياب.
ترتيب سخنان امام در «غررالحكم»، بسيار ساده و براساس حروف الفباست كه شيوه‌اى است آسان‌ياب.
خط ۸۷: خط ۸۷:
اين شيوه مؤلف كه در سراسر كتاب ديده مى‌شود، با هدف سهولت بخشيدن به حفظ كردن جملات و «اوقع بودن در نفوس» انجام گرفته است. يعنى مؤلف، به عمد سخنان چند بخشى را تقطيع كرده و آن‌ها را به صورت جملاتى مستقل در مى‌آورده است تا حفظ آن‌ها آسان‌تر باشد. امّا اينكه اين شيوه تا چه حد مؤثّر بوده، جاى پرسش است.
اين شيوه مؤلف كه در سراسر كتاب ديده مى‌شود، با هدف سهولت بخشيدن به حفظ كردن جملات و «اوقع بودن در نفوس» انجام گرفته است. يعنى مؤلف، به عمد سخنان چند بخشى را تقطيع كرده و آن‌ها را به صورت جملاتى مستقل در مى‌آورده است تا حفظ آن‌ها آسان‌تر باشد. امّا اينكه اين شيوه تا چه حد مؤثّر بوده، جاى پرسش است.


نكته ديگر، نسبت اين كتاب با «نهج‌البلاغه» است كه ظاهراً از اقبال بيشترى در جامعه شيعى - و حتى سنّى - برخوردار بوده و به انحاى مختلف، شرح و تفسير شده است؛ امّا «غرر» از اين منظر، چندان موفّق نبوده است. علّت اين ناكامى، نياز به بررسى بيشترى دارد؛ امّا آنچه در اين مختصر مى‌توان بدان اشاره كرد، اين است كه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] ، با شناخت عميقى كه از انواع سخن و اغراض آن داشته، توانسته است. فصل‌بندى منطقى و مقبولى براى تأليف خود در نظر بگيرد و آن را در سه بخش سامان دهد: خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان كوتاه امام. اين تقسيم‌بندى، «نهج‌البلاغه» را بسيار خواندنى كرده است، به گونه‌اى كه هر كس آن را از آغاز تا پايان بخواند - حتى اگر با تاريخ اسلام آشنا نباشد - درست در فضايى كه امام در آن مى‌زيسته، قرار مى‌گيرد و مى‌تواند وضعيت بحرانى آن روزگار را دريابد و تصوير درستى از مخالفان و موافقان آن حضرت به دست آورد.
نكته ديگر، نسبت اين كتاب با «نهج‌البلاغه» است كه ظاهراً از اقبال بيشترى در جامعه شيعى - و حتى سنّى - برخوردار بوده و به انحاى مختلف، شرح و تفسير شده است؛ امّا «غرر» از اين منظر، چندان موفّق نبوده است. علّت اين ناكامى، نياز به بررسى بيشترى دارد؛ امّا آنچه در اين مختصر مى‌توان بدان اشاره كرد، اين است كه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]، با شناخت عميقى كه از انواع سخن و اغراض آن داشته، توانسته است. فصل‌بندى منطقى و مقبولى براى تأليف خود در نظر بگيرد و آن را در سه بخش سامان دهد: خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان كوتاه امام. اين تقسيم‌بندى، «نهج‌البلاغه» را بسيار خواندنى كرده است، به گونه‌اى كه هر كس آن را از آغاز تا پايان بخواند - حتى اگر با تاريخ اسلام آشنا نباشد - درست در فضايى كه امام در آن مى‌زيسته، قرار مى‌گيرد و مى‌تواند وضعيت بحرانى آن روزگار را دريابد و تصوير درستى از مخالفان و موافقان آن حضرت به دست آورد.


[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] ، از سخنان كوتاه و حكيمانه‌اى كه از هر گونه مرز زمانى و مكانى فراتر مى‌رود نيز غفلت نكرده و حدود پانصد سخن كوتاه حكمت‌آميز را نقل كرده است تا كسانى كه خواستار چنين سخنانى هستند، نيز از اين درياى حكمت و راه بلاغت برخوردار شوند. حال اگر فرضاً [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]  همه كتاب خود را به سخنان كوتاه امام - بى‌هيچ اشاره‌اى به مخاطبان آن - اختصاص مى‌داد، معلوم نبود، توفيق امروزى، نصيب كتابش گردد. ليكن با شيوه خاصّ خود، توانست هر خواننده‌اى را مجذوب كند.
[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]، از سخنان كوتاه و حكيمانه‌اى كه از هر گونه مرز زمانى و مكانى فراتر مى‌رود نيز غفلت نكرده و حدود پانصد سخن كوتاه حكمت‌آميز را نقل كرده است تا كسانى كه خواستار چنين سخنانى هستند، نيز از اين درياى حكمت و راه بلاغت برخوردار شوند. حال اگر فرضاً [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]]  همه كتاب خود را به سخنان كوتاه امام - بى‌هيچ اشاره‌اى به مخاطبان آن - اختصاص مى‌داد، معلوم نبود، توفيق امروزى، نصيب كتابش گردد. ليكن با شيوه خاصّ خود، توانست هر خواننده‌اى را مجذوب كند.


آمدى، از اين تنوّع و گونه‌گونى سخن كه لازمه محبوبيت و پايايى آن است، غفلت ورزيده و حدود يازده هزار سخن را نقل مى‌كند كه غالباً تقطيع شده و جدا از بافت فكرى و جغرافياى خاصّ خود است. لذا كتاب او امكان رقابت با كتابى چون «نهج‌البلاغه» را از دست داده است.
آمدى، از اين تنوّع و گونه‌گونى سخن كه لازمه محبوبيت و پايايى آن است، غفلت ورزيده و حدود يازده هزار سخن را نقل مى‌كند كه غالباً تقطيع شده و جدا از بافت فكرى و جغرافياى خاصّ خود است. لذا كتاب او امكان رقابت با كتابى چون «نهج‌البلاغه» را از دست داده است.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


#مقدمه و متن كتاب
#مقدمه و متن كتاب
#مقاله نگاهى به شرح [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]]  بر غررالحكم، [[اسلامی، حسن|سيد حسن اسلامى]] ، مجله علوم حديث، بهار 1378، شماره 11، ص83 - 88
#مقاله نگاهى به شرح [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال خوانسارى]]  بر غررالحكم، [[اسلامی، حسن|سيد حسن اسلامى]]، مجله علوم حديث، بهار 1378، شماره 11، ص83 - 88


== پیوندها ==
== پیوندها ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش