۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ميرزاى نايينى' به 'ميرزاى نايينى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ب) اشكالات وارده به نظريه ترتب: مؤلف، مجموعاً شش اشكال بر نظريه ترتب وارد كرده كه يكى از مهمترين آنها اشكال [[آخوند خراسانى]] است. به نظر ايشان اگر ترتب را بپذيريم، تالى فاسد و محذورى دارد كه قائلين به ترتب، به آن ملتزم نمىشوند؛ به اين بيان كه اگر ترتب صحيح باشد، بايد در فرضى كه مكلف هم ازاله را ترك مىكند و هم صلات را، معاقب به دو عقوبت باشد؛ يكى براى مخالفت با امر اهم و ديگرى براى مخالفت با امر مهم؛ با اينكه گمان نمىرود كسانى كه قائل به ترتب هستند، به اين لازم(استحقاق دو عقوبت) ملتزم شوند، زيرا همه قبول دارند كه در اين صورت، فقط يك عقوبت است. | ب) اشكالات وارده به نظريه ترتب: مؤلف، مجموعاً شش اشكال بر نظريه ترتب وارد كرده كه يكى از مهمترين آنها اشكال [[آخوند خراسانى]] است. به نظر ايشان اگر ترتب را بپذيريم، تالى فاسد و محذورى دارد كه قائلين به ترتب، به آن ملتزم نمىشوند؛ به اين بيان كه اگر ترتب صحيح باشد، بايد در فرضى كه مكلف هم ازاله را ترك مىكند و هم صلات را، معاقب به دو عقوبت باشد؛ يكى براى مخالفت با امر اهم و ديگرى براى مخالفت با امر مهم؛ با اينكه گمان نمىرود كسانى كه قائل به ترتب هستند، به اين لازم(استحقاق دو عقوبت) ملتزم شوند، زيرا همه قبول دارند كه در اين صورت، فقط يك عقوبت است. | ||
ج) ادله جواز ترتب: مرحوم [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] اصفهانى و [[نائینی، محمدحسین|ميرزاى نايينى]] ، ترتب را قبول داشته و براى جواز آن، دلايلى اقامه فرمودهاند. دلايل آنها مركب از دو بخش است كه يك بخش آن مربوط به اثبات امكان عقلى مسئله و بخش ديگر آن مربوط به امكان وقوعى آن است. قائلين به ترتب، مىگويند: هيچ مانع و اشكال و محذور عقلى در مورد ترتب نمىباشد؛ به اين صورت كه امر، بهطور طولى به ضدين تعلق بگيرد. درباره امكان وقوعى ترتب، مىگويند: در عرف عقلا از اين موارد بسيار مشاهده مىشود، مثل اينكه پدر به فرزندش مىگويد: «درس بخوان». بعد كه مىبيند فرزندش اهل درس خواندن نيست، مىگويد: «اگر درس نمىخوانى، لااقل كار كن». | ج) ادله جواز ترتب: مرحوم [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] اصفهانى و [[نائینی، محمدحسین|ميرزاى نايينى]]، ترتب را قبول داشته و براى جواز آن، دلايلى اقامه فرمودهاند. دلايل آنها مركب از دو بخش است كه يك بخش آن مربوط به اثبات امكان عقلى مسئله و بخش ديگر آن مربوط به امكان وقوعى آن است. قائلين به ترتب، مىگويند: هيچ مانع و اشكال و محذور عقلى در مورد ترتب نمىباشد؛ به اين صورت كه امر، بهطور طولى به ضدين تعلق بگيرد. درباره امكان وقوعى ترتب، مىگويند: در عرف عقلا از اين موارد بسيار مشاهده مىشود، مثل اينكه پدر به فرزندش مىگويد: «درس بخوان». بعد كه مىبيند فرزندش اهل درس خواندن نيست، مىگويد: «اگر درس نمىخوانى، لااقل كار كن». | ||
مؤلف، بعد از تبيين ادله جواز، مناط امر مهم را بررسى كرده و كتاب را با بيان فروعات فقهى كه مبتنى بر مسئله ترتب است، خاتمه مىدهد. | مؤلف، بعد از تبيين ادله جواز، مناط امر مهم را بررسى كرده و كتاب را با بيان فروعات فقهى كه مبتنى بر مسئله ترتب است، خاتمه مىدهد. |
ویرایش