۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي عربي' به 'فارسی عربی') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
حدیث زید بن ثابت روایت بعدی است. شیخالاسلام حموینی در «فرائد السمطين» به اسنادش از زید بن ثابت نقل میکند که پیامبر خدا(ص) فرمود: من ثقلین را بین شما میگذارم که کتاب خدا و خاندانم هستند. بدانید که این دو جانشین من خواهند بود و از یکدیگر جدا نخواهند شد تا بر حوض کوثر بر من وارد شوند. نویسنده ده مصدر از مصادر عامه این روایت را نام برده است..<ref>ر.ک: همان، ص23-25</ref> | حدیث زید بن ثابت روایت بعدی است. شیخالاسلام حموینی در «فرائد السمطين» به اسنادش از زید بن ثابت نقل میکند که پیامبر خدا(ص) فرمود: من ثقلین را بین شما میگذارم که کتاب خدا و خاندانم هستند. بدانید که این دو جانشین من خواهند بود و از یکدیگر جدا نخواهند شد تا بر حوض کوثر بر من وارد شوند. نویسنده ده مصدر از مصادر عامه این روایت را نام برده است..<ref>ر.ک: همان، ص23-25</ref> | ||
روایت دیگر از جابر است که در صحیح ترمذی آمده است. محتوای این روایت این است که جابر پیامبر(ص) را در حج روز عرفه دیده است که بر شتر خطبه خوانده و بر تمسک به ثقلین برای نجات از گمراهی تأکید کرده است. در این کتاب ده مصدر از مصادر عامه این حدیث ذکر شده است. روایت بعدی حدیث بزار از علی(ع) با مضمون بهجای گذاشتن ثقلین از جانب پیامبر برای مسلمانان و عدم گمراهی آنان است که سیوطی آن را در «إحياء الميت» آورده است. روایت بعدی از ابوالحسن کازرونی در «شرف النبي» است و بعدی حدیث فاطمه زهرا(س) است که سلیمان بلخی قندوزی در «ينابيع المودة» آورده است. در روایت حضرت زهرا(س) پیامبر(ص) بعد از ذکر بهجایگذاری قرآن و عترت، به اینکه علی(ع) از عترت است تصریح کردهاند و دست او را گرفته و بالا برده و فرمودهاند: این علی با قرآن است و قرآن با اوست و این دو از هم جدا نمیشوند تااینکه بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند و من از شما درباره نحوه رفتارتان با این دو سؤال خواهم کرد. روایات بعدی از ابن | روایت دیگر از جابر است که در صحیح ترمذی آمده است. محتوای این روایت این است که جابر پیامبر(ص) را در حج روز عرفه دیده است که بر شتر خطبه خوانده و بر تمسک به ثقلین برای نجات از گمراهی تأکید کرده است. در این کتاب ده مصدر از مصادر عامه این حدیث ذکر شده است. روایت بعدی حدیث بزار از علی(ع) با مضمون بهجای گذاشتن ثقلین از جانب پیامبر برای مسلمانان و عدم گمراهی آنان است که سیوطی آن را در «إحياء الميت» آورده است. روایت بعدی از ابوالحسن کازرونی در «شرف النبي» است و بعدی حدیث فاطمه زهرا(س) است که سلیمان بلخی قندوزی در «ينابيع المودة» آورده است. در روایت حضرت زهرا(س) پیامبر(ص) بعد از ذکر بهجایگذاری قرآن و عترت، به اینکه علی(ع) از عترت است تصریح کردهاند و دست او را گرفته و بالا برده و فرمودهاند: این علی با قرآن است و قرآن با اوست و این دو از هم جدا نمیشوند تااینکه بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند و من از شما درباره نحوه رفتارتان با این دو سؤال خواهم کرد. روایات بعدی از ابن عباس، امام حسن مجتبی(ع)، انس، ضمره اسلمی، ابوذر، امهانی و جبیر بن مطعم در «ينابيع المودة»، ابورافع و امسلمه در «أرجح المطالب»، ابن ابیالدنیا در «مناقب أميرالمؤمنين(ع)»، عبدالله بن حنطب در جلد سوم «أسد الغابة»، ابوهریره در جلد نهم «مجمع الزوائد»، ابوسعید خدری در «تفسیر ثعلبی» در تفسیر آیه شریفه: «و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا» (آل عمرا: 103) و... هستند..<ref>ر.ک: همان، ص25-45</ref> | ||
نویسنده از یحیی بن حسن در «العمدة» ابن بطریق نقل میکند که این عبارات صحیحه دلالت بر خلافت اهلبیت(ع) بعد از پیامبر خدا(ص) دارد؛ بلکه نص در آن است..<ref>ر.ک: همان، ص46</ref> در روایت ابن بطریق در «العمدة» از قول ابوعمره هم آمده که علی(ع) از افتراق امت به هفتادوسه فرقه بعد از پیامبر خدا(ص) و نجات تنها یک فرقه از آنان خبر داده و به ابوعمره بشارت داده که اهل آن فرقه ناجیه است. ادامه کتاب درباره حدیث ثقلین به روایت سیره حلبی، بیان ابن بابویه در «النصوص» به اسنادش به مسعده در روایتی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] که آن حضرت در آن فرموده که ثقل محمد(ص) ما هستیم، کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در یکی از خطبههایش درباره ثقل اکبر و ثقل اصغر، بحث نویسنده درباره وجوب تمسک به اهلبیت(ع) به دلایل صریح و قاطع با استشهاد به متونی از عالمان بزرگ اسلامی مانند ابن شاذان، علامه شرفالدین، علامه امرتسری و...، استدلالها و رد و اثباتهای نویسنده ..<ref>بین صفحات 88 تا 93 کتاب</ref>، استدلال به حدیث ثقلین بر خلافت علی(ع)، برخی نکات مهم در رابطه با سند و محتوای حدیث و... است..<ref>ر.ک: همان، ص46-128</ref> | نویسنده از یحیی بن حسن در «العمدة» ابن بطریق نقل میکند که این عبارات صحیحه دلالت بر خلافت اهلبیت(ع) بعد از پیامبر خدا(ص) دارد؛ بلکه نص در آن است..<ref>ر.ک: همان، ص46</ref> در روایت ابن بطریق در «العمدة» از قول ابوعمره هم آمده که علی(ع) از افتراق امت به هفتادوسه فرقه بعد از پیامبر خدا(ص) و نجات تنها یک فرقه از آنان خبر داده و به ابوعمره بشارت داده که اهل آن فرقه ناجیه است. ادامه کتاب درباره حدیث ثقلین به روایت سیره حلبی، بیان ابن بابویه در «النصوص» به اسنادش به مسعده در روایتی از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] که آن حضرت در آن فرموده که ثقل محمد(ص) ما هستیم، کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در یکی از خطبههایش درباره ثقل اکبر و ثقل اصغر، بحث نویسنده درباره وجوب تمسک به اهلبیت(ع) به دلایل صریح و قاطع با استشهاد به متونی از عالمان بزرگ اسلامی مانند ابن شاذان، علامه شرفالدین، علامه امرتسری و...، استدلالها و رد و اثباتهای نویسنده ..<ref>بین صفحات 88 تا 93 کتاب</ref>، استدلال به حدیث ثقلین بر خلافت علی(ع)، برخی نکات مهم در رابطه با سند و محتوای حدیث و... است..<ref>ر.ک: همان، ص46-128</ref> |
ویرایش