۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آلوسی' به 'آلوسی ') |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقلها و صیغ مختلف حدیث شریف ثقلین را مطرح میکند. نسائی حدیث «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخِرِ: كِتَابَ اللهِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، که به حدیث ثقلین مشهور است را در دو کتاب سنن کبری و خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل کرده است علاوه بر او، طحاوی در کتاب مشکل الآثار، حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک و ابنکثیر دمشقی در کتاب البدایة و النهایة و تفسیر القرآن العظیم، این حدیث را ضمن حدیث غدیر در حجةالوداع نقل کردهاند. | فصل اول کتاب، مجموعه مباحثی پیرامون سند حدیث ثقلین است. نویسنده برخی نقلها و صیغ مختلف حدیث شریف ثقلین را مطرح میکند. نسائی حدیث «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخِرِ: كِتَابَ اللهِ، وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»، که به حدیث ثقلین مشهور است را در دو کتاب سنن کبری و خصائص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل کرده است علاوه بر او، طحاوی در کتاب مشکل الآثار، حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک و ابنکثیر دمشقی در کتاب البدایة و النهایة و تفسیر القرآن العظیم، این حدیث را ضمن حدیث غدیر در حجةالوداع نقل کردهاند. | ||
نویسنده در ادامه، حدیثی نقل میکند که در آن، «خلیفتین» بهجای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، احمد بن حنبل در دو کتاب مسند و فضائل الصحابة، ابن ابیعاصم در کتاب السنة، طبرانی در کتاب معجم الکبیر، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد، حافظ سخاوی در کتاب استجلاء ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول و ذویالشرف، سیوطی در کتاب جامعالصغیر، سمهودی در کتاب جواهر العقدین، آلوسی در کتاب روحالمعانی و ... به نقل این حدیث پرداختهاند. | نویسنده در ادامه، حدیثی نقل میکند که در آن، «خلیفتین» بهجای «ثقلین» آمده است. حدیث «إِنِّي تَرَكْتُ فِيكُمُ الْخَلِيفَتَيْنِ كَامِلَتَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي، وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»، احمد بن حنبل در دو کتاب مسند و فضائل الصحابة، ابن ابیعاصم در کتاب السنة، طبرانی در کتاب معجم الکبیر، هیثمی در کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد، حافظ سخاوی در کتاب استجلاء ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول و ذویالشرف، سیوطی در کتاب جامعالصغیر، سمهودی در کتاب جواهر العقدین، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]] در کتاب روحالمعانی و ... به نقل این حدیث پرداختهاند. | ||
این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». احمد بن حنبل در کتاب مسند، عبد بن حُمید در کتاب المنتخب من مسند عبد بن حمید، ترمذی در جامع الکبیر، ابن حجر عسقلانی در كتاب المطالب العالية و ... این روایت را چنین نقل نمودهاند. | این روایت به الفاظ دیگری نیز آمده است؛ طحاوی در مشکل الآثار این روایت را چنین نقل نموده است: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ، لَنْ تَضِلُّوا، كِتَابَ اللهِ سَبَبُهُ بِأَيْدِيكُمْ، وَ أَهْلَ بَيْتِي». احمد بن حنبل در کتاب مسند، عبد بن حُمید در کتاب المنتخب من مسند عبد بن حمید، ترمذی در جامع الکبیر، ابن حجر عسقلانی در كتاب المطالب العالية و ... این روایت را چنین نقل نمودهاند. |
ویرایش