۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق(ع)' به 'امام صادق(ع) ') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
2. ابان بن تغلب بن رَباح، ابوسعيد بكرى جريرى، مولى جرير: در [[خلاصة الاقوال|الخلاصة]] و [[فهرست طوسی|الفهرست]] آمده: او ثقه، جليلالقدر، عظيمالمنزله است در بين اصحاب ما. [[امام سجاد(ع)]]، امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)]] را ملاقات و از آنان روايت نقل كرده و در نزد آنان منزلتى داشته است. حضرت امام باقر(ع) به او فرمود: «اجلس في مسجد المدينة و أفت الناس، فإني أحب أن يُرى في شيعتي مثلك»؛ يعنى «در مسجد مدينه بنشين و براى مردم فتوا بده كه من دوست دارم در بين شيعيانم كسانى مانند تو ديده شوند». | 2. ابان بن تغلب بن رَباح، ابوسعيد بكرى جريرى، مولى جرير: در [[خلاصة الاقوال|الخلاصة]] و [[فهرست طوسی|الفهرست]] آمده: او ثقه، جليلالقدر، عظيمالمنزله است در بين اصحاب ما. [[امام سجاد(ع)]]، امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)]] را ملاقات و از آنان روايت نقل كرده و در نزد آنان منزلتى داشته است. حضرت امام باقر(ع) به او فرمود: «اجلس في مسجد المدينة و أفت الناس، فإني أحب أن يُرى في شيعتي مثلك»؛ يعنى «در مسجد مدينه بنشين و براى مردم فتوا بده كه من دوست دارم در بين شيعيانم كسانى مانند تو ديده شوند». | ||
زمانى كه خبر مرگ او به امام صادق(ع) داده شد، امام(ع) گفت: «أما و اللَّه لقد أوجع قلبي موتُ أبان»؛ يعنى «آگاه باشيد كه مرگ ابان قلب مرا به درد آورد». او قارى قرآن، فقيه و لغوى بود و در سال 141ق درگذشت. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] مانند [[شيخ طوسى]] گفته و افزوده كه او از قاريان ممتاز و لغوى بود كه از عرب شنيده و از آنان حكايت كرده و در هر فنى از علوم قرآن، فقه، حديث، آداب، لغت و نحو مقدم بود و براى او كتابهايى است و او همچنين قرائتى جداگانه داشت كه در نزد قاريان مشهور است. | زمانى كه خبر مرگ او به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] داده شد، امام(ع) گفت: «أما و اللَّه لقد أوجع قلبي موتُ أبان»؛ يعنى «آگاه باشيد كه مرگ ابان قلب مرا به درد آورد». او قارى قرآن، فقيه و لغوى بود و در سال 141ق درگذشت. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] مانند [[شيخ طوسى]] گفته و افزوده كه او از قاريان ممتاز و لغوى بود كه از عرب شنيده و از آنان حكايت كرده و در هر فنى از علوم قرآن، فقه، حديث، آداب، لغت و نحو مقدم بود و براى او كتابهايى است و او همچنين قرائتى جداگانه داشت كه در نزد قاريان مشهور است. | ||
روايت شده كه وى وارد بر حضرت امام صادق(ع) شد و حضرت(ع) چشمش كه به او افتاد دستور داد بالشى آوردند و براى او قرار داد و با او مصافحه و معانقه كرد و از ديدنش شاد شد و خير مقدم گفت. همچنين روايت است كه هر گاه ابان به مدينه وارد مىشد مردم بهسويش هجوم مىآوردند و جايگاه پيامبر(ص) براى او خالى مىشد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص16</ref> | روايت شده كه وى وارد بر حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] شد و حضرت(ع) چشمش كه به او افتاد دستور داد بالشى آوردند و براى او قرار داد و با او مصافحه و معانقه كرد و از ديدنش شاد شد و خير مقدم گفت. همچنين روايت است كه هر گاه ابان به مدينه وارد مىشد مردم بهسويش هجوم مىآوردند و جايگاه پيامبر(ص) براى او خالى مىشد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص16</ref> | ||
3. يونس بن عبدالرحمن، مولاى على بن يقطين: شيخ در باب اصحاب امام كاظم(ع) چنين گفته: «ضعفه القميون و هو ثقة»؛ يعنى «قمىها او را تضعيف كردهاند، درحالىكه او ثقه است» و در باب اصحاب [[امام رضا (ع)]] چنين گفته: «طعن عليه القميون و هو عندي ثقة»؛ يعنى «قمىها در او خدشه كردهاند، ولى او در نزد من ثقه است». در [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و خلاصه آمده: ابومحمد، در بين اصحاب ما آبرومند و مقدم و عظيمالمنزله بود و از امام كاظم(ع) و امام رضا (ع) روايت نقل كرده است و امام رضا (ع) به او اشاره مىكرد تا مردم از وى علم و فتوا بگيرند و او از كسانى بود كه مال فراوانى برايش وقف كرده و اختصاص دادند، ولى او نپذيرفت و در راه حق ثابتقدم ماند. | 3. يونس بن عبدالرحمن، مولاى على بن يقطين: شيخ در باب اصحاب امام كاظم(ع) چنين گفته: «ضعفه القميون و هو ثقة»؛ يعنى «قمىها او را تضعيف كردهاند، درحالىكه او ثقه است» و در باب اصحاب [[امام رضا (ع)]] چنين گفته: «طعن عليه القميون و هو عندي ثقة»؛ يعنى «قمىها در او خدشه كردهاند، ولى او در نزد من ثقه است». در [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] و خلاصه آمده: ابومحمد، در بين اصحاب ما آبرومند و مقدم و عظيمالمنزله بود و از امام كاظم(ع) و امام رضا (ع) روايت نقل كرده است و امام رضا (ع) به او اشاره مىكرد تا مردم از وى علم و فتوا بگيرند و او از كسانى بود كه مال فراوانى برايش وقف كرده و اختصاص دادند، ولى او نپذيرفت و در راه حق ثابتقدم ماند. |
ویرایش