امدادهای غیبی از نگاه قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۸: خط ۴۸:
كتاب با دو مقدمه از آقاى محمدصادق يوسفى مقدم و نويسنده آغاز و مطالب در پنج بخش، تنظيم شده است.
كتاب با دو مقدمه از آقاى محمدصادق يوسفى مقدم و نويسنده آغاز و مطالب در پنج بخش، تنظيم شده است.


نويسنده كوشيده است با نگاهى كلى به آيات مربوط به موضوع امدادهاى غيبى، آن‌ها را در ساختارى منظم ارائه دهد تا گامى باشد براى شناساندن جايگاه مناسب اين موضوع در مجموعه معارف قرآنى ..<ref>مقدمه نويسنده، ص14</ref>
نويسنده كوشيده است با نگاهى كلى به آيات مربوط به موضوع امدادهاى غيبى، آن‌ها را در ساختارى منظم ارائه دهد تا گامى باشد براى شناساندن جايگاه مناسب اين موضوع در مجموعه معارف قرآنى ...<ref>مقدمه نويسنده، ص14</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




در مقدمه آقاى يوسفى مقدم، به اهميت طرح فراهم‌سازى تك‌نگاشت‌هاى قرآنى اشاره شده است. تك‌نگاشت قرآنى، رساله‌اى است مفصل‌تر از مقاله دائرةالمعارفى در موضوع مربوط كه حاصل تأملات و پژوهش‌هاى نويسنده، هيئت علمى، فراهم‌آورندگان پرونده علمى و مجموعه تلاش‌گران آن مقاله را در فضايى گسترده‌تر باز مى‌تاباند و چون محدود و مقيد به فنون خاص دايرةالمعارف‌نگارى نيست، با مجالى مبسوطتر، وجوه آن موضوع را مى‌شكافد ..<ref>مقدمه يوسفى مقدم، ص 9-10</ref>
در مقدمه آقاى يوسفى مقدم، به اهميت طرح فراهم‌سازى تك‌نگاشت‌هاى قرآنى اشاره شده است. تك‌نگاشت قرآنى، رساله‌اى است مفصل‌تر از مقاله دائرةالمعارفى در موضوع مربوط كه حاصل تأملات و پژوهش‌هاى نويسنده، هيئت علمى، فراهم‌آورندگان پرونده علمى و مجموعه تلاش‌گران آن مقاله را در فضايى گسترده‌تر باز مى‌تاباند و چون محدود و مقيد به فنون خاص دايرةالمعارف‌نگارى نيست، با مجالى مبسوطتر، وجوه آن موضوع را مى‌شكافد ...<ref>مقدمه يوسفى مقدم، ص 9-10</ref>


در مقدمه نويسنده، ضمن بيان موضوع كتاب، به اين نكته اشاره شده كه امدادهاى غيبى خداوند، تأثيرى شگرف در زندگى انسان‌ها داشته و آن‌گاه كه طوفان‌هاى حوادث ناگوار و مشكلات پى‌درپى، به انسان هجوم مى‌آورد و وى از همه‌جا نااميد مى‌گردد، به مقتضاى فطرت توحيدى خويش، روى دل به سوى خدا كرده و اين‌جاست كه امداهاى غيبى از او دست‌گيرى نموده و او را از ورطه هلاكت، مى‌رهاند ..<ref>مقدمه نويسنده، ص13</ref>
در مقدمه نويسنده، ضمن بيان موضوع كتاب، به اين نكته اشاره شده كه امدادهاى غيبى خداوند، تأثيرى شگرف در زندگى انسان‌ها داشته و آن‌گاه كه طوفان‌هاى حوادث ناگوار و مشكلات پى‌درپى، به انسان هجوم مى‌آورد و وى از همه‌جا نااميد مى‌گردد، به مقتضاى فطرت توحيدى خويش، روى دل به سوى خدا كرده و اين‌جاست كه امداهاى غيبى از او دست‌گيرى نموده و او را از ورطه هلاكت، مى‌رهاند ...<ref>مقدمه نويسنده، ص13</ref>


در بخش اول كتاب كه به كليات اختصاص يافته است، ابتدا به واژه‌شناسى امدادهاى غيبى پرداخته شده و سپس امدادهاى غيبى در قرآن و تفاوت آن با معجزه و قطعى بودن آن، بررسى شده است ..<ref>متن كتاب، ص15-20</ref>
در بخش اول كتاب كه به كليات اختصاص يافته است، ابتدا به واژه‌شناسى امدادهاى غيبى پرداخته شده و سپس امدادهاى غيبى در قرآن و تفاوت آن با معجزه و قطعى بودن آن، بررسى شده است ...<ref>متن كتاب، ص15-20</ref>


نويسنده پس از بررسى واژه‌هاى «امداد» و «غيب»، چنين نتيجه‌گيرى كرده است كه امدادهاى غيبى، كمك‌هاى ناشى از غيب مى‌باشد؛ هرچند با توجه به معناى لغوى واژه مزبور مى‌توان جهان و نظم، حيات و نشاط و تمام نعمت‌هاى موجود در آن را مدد گرفته از عالم غيب و از مصاديق امداهاى غيبى دانست- چنانكه قرآن كريم، اموال و فرزندان را از امدادهاى الهى دانسته است- اما اين تركيب در اصطلاح، به معناى كمك‌هاى ويژه است كه در زندگى بشر وجود دارد و به شرايط خاص و زمينه‌هاى مساعد نيازمند است ..<ref>همان، ص17</ref>
نويسنده پس از بررسى واژه‌هاى «امداد» و «غيب»، چنين نتيجه‌گيرى كرده است كه امدادهاى غيبى، كمك‌هاى ناشى از غيب مى‌باشد؛ هرچند با توجه به معناى لغوى واژه مزبور مى‌توان جهان و نظم، حيات و نشاط و تمام نعمت‌هاى موجود در آن را مدد گرفته از عالم غيب و از مصاديق امداهاى غيبى دانست- چنانكه قرآن كريم، اموال و فرزندان را از امدادهاى الهى دانسته است- اما اين تركيب در اصطلاح، به معناى كمك‌هاى ويژه است كه در زندگى بشر وجود دارد و به شرايط خاص و زمينه‌هاى مساعد نيازمند است ...<ref>همان، ص17</ref>


همچنين به اين نكته اشاره شده است كه در هيچ آيه‌اى، تعبير «امداد غيبى»- چه به‌صورت مضاف و مضاف‌اليه و چه به شكل اسم و صفت- نيامده است، ولى آيات متعددى به امدادهاى غيبى الهى اشاره دارد، مانند: «يارى با فرشتگان»، «ايجاد آرامش در قلب‌هاى مؤمنان»، «برهم زدن نقشه‌هاى دشمنان» ..<ref>همان، ص18</ref>
همچنين به اين نكته اشاره شده است كه در هيچ آيه‌اى، تعبير «امداد غيبى»- چه به‌صورت مضاف و مضاف‌اليه و چه به شكل اسم و صفت- نيامده است، ولى آيات متعددى به امدادهاى غيبى الهى اشاره دارد، مانند: «يارى با فرشتگان»، «ايجاد آرامش در قلب‌هاى مؤمنان»، «برهم زدن نقشه‌هاى دشمنان» ...<ref>همان، ص18</ref>


قسمتى از آيات قرآن، به چگونگى كمك‌هاى ويژه الهى مى‌پردازد و اشكال گوناگون امدادها را بيان مى‌كند. اين آيات، دوگونه‌اند: دسته‌اى كه بر وقوع پاره‌اى از امدادهاى غيبى دلالت دارد و آياتى كه متضمن وعده مشروط خدا به امدادهاى خاص اوست كه مى‌توان از آن‌ها، وقوع امدادهاى غيبى را در شرايط ويژه‌اى براى گروه‌هاى خاصى استفاده كرد و از منظر ديگر، آياتى كه به امدادهاى غيبى در جنگ‌ها مى‌پردازد و آياتى كه بيان اين يارى‌ها را در غير جنگ، برعهده دارد.
قسمتى از آيات قرآن، به چگونگى كمك‌هاى ويژه الهى مى‌پردازد و اشكال گوناگون امدادها را بيان مى‌كند. اين آيات، دوگونه‌اند: دسته‌اى كه بر وقوع پاره‌اى از امدادهاى غيبى دلالت دارد و آياتى كه متضمن وعده مشروط خدا به امدادهاى خاص اوست كه مى‌توان از آن‌ها، وقوع امدادهاى غيبى را در شرايط ويژه‌اى براى گروه‌هاى خاصى استفاده كرد و از منظر ديگر، آياتى كه به امدادهاى غيبى در جنگ‌ها مى‌پردازد و آياتى كه بيان اين يارى‌ها را در غير جنگ، برعهده دارد.


در بخش دوم، به آن دسته از امدادهاى غيبى پرداخته شده كه در جنگ و جهاد وجود دارد. اين امدادها، به ترتيب سپاه نامرئى؛ فرشتگان امدادگر؛ خواب كوتاه و سبك؛ نزول باران؛ ايجاد آرامش در قلب‌هاى مؤمنان؛ ايجاد ترس در دل دشمنان؛ بادهاى ويران‌گر؛ كم جلوه‌دادن سپاه دشمن؛ استوار ساختن گام‌هاى مجاهدان؛ فرستادن لشكر پرندگان ..<ref>همان، ص29</ref>
در بخش دوم، به آن دسته از امدادهاى غيبى پرداخته شده كه در جنگ و جهاد وجود دارد. اين امدادها، به ترتيب سپاه نامرئى؛ فرشتگان امدادگر؛ خواب كوتاه و سبك؛ نزول باران؛ ايجاد آرامش در قلب‌هاى مؤمنان؛ ايجاد ترس در دل دشمنان؛ بادهاى ويران‌گر؛ كم جلوه‌دادن سپاه دشمن؛ استوار ساختن گام‌هاى مجاهدان؛ فرستادن لشكر پرندگان ...<ref>همان، ص29</ref>


بخشى از امدادهاى ويژه الهى، نه تنها در جنگ و جهاد، بلكه در طول زندگى انسان جريان دارد و از وى دست‌گيرى مى‌كند. اين كمك‌ها بيشتر معنوى است و برخى از آن‌ها نيز هويت مادى دارد. در بخش سوم، با عنوان «امدادهاى غيبى در غير جنگ» به اين گونه امدادها پرداخته شده كه از آن جمله است: هدايت‌بخشى، تعليم الهى، بازداشتن انسان از گناه، دل‌محكمى، افكندن محبت انسان در دل‌ها، بشارت‌هاى فرشتگان، تأييد به روح الهى ..<ref>همان، ص59</ref>
بخشى از امدادهاى ويژه الهى، نه تنها در جنگ و جهاد، بلكه در طول زندگى انسان جريان دارد و از وى دست‌گيرى مى‌كند. اين كمك‌ها بيشتر معنوى است و برخى از آن‌ها نيز هويت مادى دارد. در بخش سوم، با عنوان «امدادهاى غيبى در غير جنگ» به اين گونه امدادها پرداخته شده كه از آن جمله است: هدايت‌بخشى، تعليم الهى، بازداشتن انسان از گناه، دل‌محكمى، افكندن محبت انسان در دل‌ها، بشارت‌هاى فرشتگان، تأييد به روح الهى ...<ref>همان، ص59</ref>


در بخش چهارم، شرايط برخوردارى از امدادهاى غيبى بررسى شده است. به نظر نويسنده، اگر زندگى انسان مقرون به حق‌جويى، حقيقت‌طلبى و اخلاص باشد، مورد حمايت الهى قرار گرفته و از راه‌هايى كه بر وى مجهول است، دستى غيبى حمايتش مى‌كند. وى معتقد است انسان مى‌تواند با پيمودن راه خدمت به خلق، كمك به ضعيفان و مخصوصاً احسان به والدين- به شرط اخلاص و حسن نيت- كم و بيش، آثار لطف خداوند را دريابد. اما با توجه به اين‌كه خواست خدا بى‌حساب نيست و حكمت الهى اقتضاى وجود ضابطه در اين مورد را دارد، بايد ديد چه ضوابط يا شرايطى براى برخوردارى از امدادهاى ويژه الهى وجود دارد. لذا در اين بخش، اين شرايط مورد بحث قرار گرفته است ..<ref>همان، ص103</ref>
در بخش چهارم، شرايط برخوردارى از امدادهاى غيبى بررسى شده است. به نظر نويسنده، اگر زندگى انسان مقرون به حق‌جويى، حقيقت‌طلبى و اخلاص باشد، مورد حمايت الهى قرار گرفته و از راه‌هايى كه بر وى مجهول است، دستى غيبى حمايتش مى‌كند. وى معتقد است انسان مى‌تواند با پيمودن راه خدمت به خلق، كمك به ضعيفان و مخصوصاً احسان به والدين- به شرط اخلاص و حسن نيت- كم و بيش، آثار لطف خداوند را دريابد. اما با توجه به اين‌كه خواست خدا بى‌حساب نيست و حكمت الهى اقتضاى وجود ضابطه در اين مورد را دارد، بايد ديد چه ضوابط يا شرايطى براى برخوردارى از امدادهاى ويژه الهى وجود دارد. لذا در اين بخش، اين شرايط مورد بحث قرار گرفته است ...<ref>همان، ص103</ref>


نويسنده شرط اول برخوردارى از امدادهاى الهى را ايمان دانسته است؛ به اين دليل كه در چند جاى قرآن، وقتى از يارى و دست‌گيرى خداوند و نجات‌بخشى او سخن به ميان آمده، مؤمنان مشمول اين لطف خاص قرار گرفته‌اند ..<ref>همان، ص104</ref>
نويسنده شرط اول برخوردارى از امدادهاى الهى را ايمان دانسته است؛ به اين دليل كه در چند جاى قرآن، وقتى از يارى و دست‌گيرى خداوند و نجات‌بخشى او سخن به ميان آمده، مؤمنان مشمول اين لطف خاص قرار گرفته‌اند ...<ref>همان، ص104</ref>


ديگر شرايطى كه نويسنده براى برخوردارى از امدادهاى ويژه الهى، عنوان نموده و به شرح و توضيح آن پرداخته، عبارتند از: توكل، پارسايى، يارى دين خدا، جهاد، بردبارى، خلوص انگيزه‌ها و استقامت ..<ref>همان، ص106- 113</ref>
ديگر شرايطى كه نويسنده براى برخوردارى از امدادهاى ويژه الهى، عنوان نموده و به شرح و توضيح آن پرداخته، عبارتند از: توكل، پارسايى، يارى دين خدا، جهاد، بردبارى، خلوص انگيزه‌ها و استقامت ...<ref>همان، ص106- 113</ref>


در بخش پنجم، اهداف امداهاى غيبى مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده معتقد است كه كمك‌هاى ويژه الهى در جنگ‌ها، مجموعه هدف‌هايى كلى دارد كه مهم‌ترين آن‌ها، عبارت است از تقويت آيين حق و دين خدا، شكست و سرافكندگى دشمنان حق و قطع ريشه آنان، يادآورى نعمت‌هاى خدا و شكرگذارى براى آنها، توجه به قدرت خدا و در نتيجه رسيدن به آرامش روحى و اطمينان خاطر و نيز آزمايش مردم ..<ref>همان، ص115</ref>
در بخش پنجم، اهداف امداهاى غيبى مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده معتقد است كه كمك‌هاى ويژه الهى در جنگ‌ها، مجموعه هدف‌هايى كلى دارد كه مهم‌ترين آن‌ها، عبارت است از تقويت آيين حق و دين خدا، شكست و سرافكندگى دشمنان حق و قطع ريشه آنان، يادآورى نعمت‌هاى خدا و شكرگذارى براى آنها، توجه به قدرت خدا و در نتيجه رسيدن به آرامش روحى و اطمينان خاطر و نيز آزمايش مردم ...<ref>همان، ص115</ref>


به عنوان مثال، برخى در تفسير آيه «تا گروهى از آنان كه كافر شدند، بريده گرداند يا سركوبشان كند، پس نوميد و شكست خورده باز گرداند» ..<ref>آل عمران، آيه 127</ref>، معتقدند كه اين آيه، به بيان علت نهايى اين‌گونه كمك‌ها مى‌پردازد كه ايجاد تفرقه و جدايى ميان دشمنان است؛ حال يا ايمان مى‌آورند يا سركوب و سرافكنده شده، تهى دست و نوميد، عقب مى‌نشينند. مؤلفان تفسير نمونه نيز درباره آيات مربوط به فرستادن لشكر پرندگان به سوى اصحاب فيل به اين نكته اشاره دارند كه در فرستادن سپاه پرندگان هم كه با سنگ‌ريزه‌هاى خود، لشكر بزرگ ابرهه و پيل‌سواران را نابود كردند، يادآورى عظمت و قدرت خداوند و حقانيت آيين او مورد توجه بوده است. همان‌گونه كه خداوند درباره جنگ بدر و روبه‌رو شدن مسلمانان با سپاه مشركان فرمودند: اراده خداوند احقاق حق و قطع دنباله كافران است ..<ref>انفال، آيه 7</ref> و در آيه 40 توبه، آن‌جا كه از يارى پيامبر(ص) در غار ثور سخن مى‌گويد، آشكارا مى‌فرمايد: پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را به سپاهى كه شما نمى‌ديديد نيرومند گردانيد و سخن آنان را كه كافر شدند، فروتر كرد و سخن خداى، برترين است و خدا تواناى بى‌همتا [و] داناى استواركار است ..<ref>همان، ص 115-116</ref>
به عنوان مثال، برخى در تفسير آيه «تا گروهى از آنان كه كافر شدند، بريده گرداند يا سركوبشان كند، پس نوميد و شكست خورده باز گرداند» ...<ref>آل عمران، آيه 127</ref>، معتقدند كه اين آيه، به بيان علت نهايى اين‌گونه كمك‌ها مى‌پردازد كه ايجاد تفرقه و جدايى ميان دشمنان است؛ حال يا ايمان مى‌آورند يا سركوب و سرافكنده شده، تهى دست و نوميد، عقب مى‌نشينند. مؤلفان تفسير نمونه نيز درباره آيات مربوط به فرستادن لشكر پرندگان به سوى اصحاب فيل به اين نكته اشاره دارند كه در فرستادن سپاه پرندگان هم كه با سنگ‌ريزه‌هاى خود، لشكر بزرگ ابرهه و پيل‌سواران را نابود كردند، يادآورى عظمت و قدرت خداوند و حقانيت آيين او مورد توجه بوده است. همان‌گونه كه خداوند درباره جنگ بدر و روبه‌رو شدن مسلمانان با سپاه مشركان فرمودند: اراده خداوند احقاق حق و قطع دنباله كافران است ...<ref>انفال، آيه 7</ref> و در آيه 40 توبه، آن‌جا كه از يارى پيامبر(ص) در غار ثور سخن مى‌گويد، آشكارا مى‌فرمايد: پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را به سپاهى كه شما نمى‌ديديد نيرومند گردانيد و سخن آنان را كه كافر شدند، فروتر كرد و سخن خداى، برترين است و خدا تواناى بى‌همتا [و] داناى استواركار است ...<ref>همان، ص 115-116</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش