۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
وى تفسير سوره را از «بسمله» آغاز و تكتك كلمات آن را مورد بحث و تفسير قرار داده است. در تفسير هر كلمه از زواياى، لغوى، ادبى، نقل اقوال مفسران گذشته از صحابه و تابعان و نيز جنبههاى روايى بهگونهاى مبسوط بحث مىكند. آراء متكلمان را در سطح محدود و اندك نيز ياد مىكند و در پايان همه بحثها، نتيجه مورد نظر خويش را درمىيابد. وى روايات، اقوال مفسران گذشته و آراء متكلمان را بدون ذكر سند و نقل منبع مطرح ساخته و درصدد نقد و تحليل آنها نيز برنمىآيد، بلكه بهمنظور تأييد ادعاى خويش از آنها ياد مىكند. نمونهاى از شيوه تفسيرى وى را مشاهده مىكنيد: | وى تفسير سوره را از «بسمله» آغاز و تكتك كلمات آن را مورد بحث و تفسير قرار داده است. در تفسير هر كلمه از زواياى، لغوى، ادبى، نقل اقوال مفسران گذشته از صحابه و تابعان و نيز جنبههاى روايى بهگونهاى مبسوط بحث مىكند. آراء متكلمان را در سطح محدود و اندك نيز ياد مىكند و در پايان همه بحثها، نتيجه مورد نظر خويش را درمىيابد. وى روايات، اقوال مفسران گذشته و آراء متكلمان را بدون ذكر سند و نقل منبع مطرح ساخته و درصدد نقد و تحليل آنها نيز برنمىآيد، بلكه بهمنظور تأييد ادعاى خويش از آنها ياد مىكند. نمونهاى از شيوه تفسيرى وى را مشاهده مىكنيد: | ||
«در اطراف لفظ و معناى بسم الله بدانكه اين لفظ مبارك مركب است از سه كلمه باء و اسم و الله كه تدبر در اين سه كلمه مباركه دريچهاى است كه از روزنه آن باب معارف حقه بر روى طالبين آن باز مىشود...» ..<ref>متن كتاب، ص 21</ref> | «در اطراف لفظ و معناى بسم الله بدانكه اين لفظ مبارك مركب است از سه كلمه باء و اسم و الله كه تدبر در اين سه كلمه مباركه دريچهاى است كه از روزنه آن باب معارف حقه بر روى طالبين آن باز مىشود...» ...<ref>متن كتاب، ص 21</ref> | ||
آنگاه به شرح هر كلمه مىپردازد. وى بعد از شرح كلمات به شيوهاى كه بيان شد، مباحثى را در عنوان «نكته لطيفه» مطرح مىسازد و چنانچه مطلب، پايانيافته تلقى نشد، با عنوان «پاسخ و پرسش» يا «تنبيه» گفتنىهاى خود را بيان مىكند. البته همه اين عناوين بعد از آن مطرح مىشود كه از نظر تفسيرى، كاملاً به نتيجه رسيده باشد ..<ref>موسوى مبلغ، سيد محمدحسين، ص 308</ref> | آنگاه به شرح هر كلمه مىپردازد. وى بعد از شرح كلمات به شيوهاى كه بيان شد، مباحثى را در عنوان «نكته لطيفه» مطرح مىسازد و چنانچه مطلب، پايانيافته تلقى نشد، با عنوان «پاسخ و پرسش» يا «تنبيه» گفتنىهاى خود را بيان مىكند. البته همه اين عناوين بعد از آن مطرح مىشود كه از نظر تفسيرى، كاملاً به نتيجه رسيده باشد ...<ref>موسوى مبلغ، سيد محمدحسين، ص 308</ref> | ||
نويسنده در ضمن تفسير آيات به برخى شبهات نيز پاسخ گفته است؛ بهعنوان نمونه در پاسخ به اين شبهه كه فيض رحيميت افضل از فيض رحمانيت است و رتبه آن بالاتر است و قياس، مقتضى آن است كه رحيم مقدم بر رحمان ذكر شده باشد، چنين پاسخ مىدهد كه: «فيض رحمانيت اگرچه از فيض رحيميت بيشتر و اشمل است، ولى فيض رحيميت در رتبه بالاتر و اكمل است؛ ازاينجهت، مؤمنان كه افضل از غير مؤمنينند اين فيض مخصوص آنهاست و كفّار و غير مؤمن لياقت اين فيض را ندارند...» ..<ref>متن كتاب، ص 38</ref> | نويسنده در ضمن تفسير آيات به برخى شبهات نيز پاسخ گفته است؛ بهعنوان نمونه در پاسخ به اين شبهه كه فيض رحيميت افضل از فيض رحمانيت است و رتبه آن بالاتر است و قياس، مقتضى آن است كه رحيم مقدم بر رحمان ذكر شده باشد، چنين پاسخ مىدهد كه: «فيض رحمانيت اگرچه از فيض رحيميت بيشتر و اشمل است، ولى فيض رحيميت در رتبه بالاتر و اكمل است؛ ازاينجهت، مؤمنان كه افضل از غير مؤمنينند اين فيض مخصوص آنهاست و كفّار و غير مؤمن لياقت اين فيض را ندارند...» ...<ref>متن كتاب، ص 38</ref> | ||
سيد حسن ميرجهانى در صفحات پايانى كتاب، به بيان چند وجه از تأويلات سوره حمد مىپردازد و كتاب را به پايان مىرساند؛ وجوهى از قبيل: | سيد حسن ميرجهانى در صفحات پايانى كتاب، به بيان چند وجه از تأويلات سوره حمد مىپردازد و كتاب را به پايان مىرساند؛ وجوهى از قبيل: | ||
#آيات اين سوره مباركه هفت است و اعمالى هم كه در نمازهاى واجبه محسوس است و ديده مىشود به اتفاق نيز هفت است و نيّت نماز فعل قلب است، ديده نمىشود و همچنين مراتب و اطوار خلقت انسان نيز هفت است... ..<ref>متن كتاب، ص 347</ref> | #آيات اين سوره مباركه هفت است و اعمالى هم كه در نمازهاى واجبه محسوس است و ديده مىشود به اتفاق نيز هفت است و نيّت نماز فعل قلب است، ديده نمىشود و همچنين مراتب و اطوار خلقت انسان نيز هفت است... ...<ref>متن كتاب، ص 347</ref> | ||
#وجود مقدس خاتمالانبياء(ص) دو جور معراج داشته: يكى از مسجد الحرام بهسوى مسجد اقصى؛ يعنى بيتالمقدس و يكى از مسجد اقصى بهسوى ملكوت آسمانها، از عالم شهادت به عالم غيب و از عالم غيب به عالم غيب الغيب كه اين هر دو بهمنزله دو كمان به هم چسبيده كه آن حضرت در آن دو قدم گذارده: '''«فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»''' و «أو أدنى» اشاره است به فناء آن حضرت در نفس خود كه اين مقام فناء در مقابل حق، مقامى است كه مافوق آن در مقام عبوديت متصوّر نيست... ..<ref>همان، ص 349</ref> | #وجود مقدس خاتمالانبياء(ص) دو جور معراج داشته: يكى از مسجد الحرام بهسوى مسجد اقصى؛ يعنى بيتالمقدس و يكى از مسجد اقصى بهسوى ملكوت آسمانها، از عالم شهادت به عالم غيب و از عالم غيب به عالم غيب الغيب كه اين هر دو بهمنزله دو كمان به هم چسبيده كه آن حضرت در آن دو قدم گذارده: '''«فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»''' و «أو أدنى» اشاره است به فناء آن حضرت در نفس خود كه اين مقام فناء در مقابل حق، مقامى است كه مافوق آن در مقام عبوديت متصوّر نيست... ...<ref>همان، ص 349</ref> | ||
#سوره فاتحه مشتمل بر هفت آيه است و اعمال محسوسه در نماز هم هفت است غير از قرائت و ذكرهائى كه خوانده مىشود و آن عبارت است از قيام و ركوع و بلند شدن و ايستادن بعد از ركوع و سجده اوّل و بلند شدن و نشستن بعد از سجده و سجده دوم و نشستن بعد از سجده دوم، پس اين اعمال هفتگانه مانند شخص است و قرائت حمد و سوره و ذكرها مانند روح است و كمال و حيات وقتى حاصل مىشود كه روح با جسد اتصال پيدا كند ..<ref>همان، ص 355</ref> | #سوره فاتحه مشتمل بر هفت آيه است و اعمال محسوسه در نماز هم هفت است غير از قرائت و ذكرهائى كه خوانده مىشود و آن عبارت است از قيام و ركوع و بلند شدن و ايستادن بعد از ركوع و سجده اوّل و بلند شدن و نشستن بعد از سجده و سجده دوم و نشستن بعد از سجده دوم، پس اين اعمال هفتگانه مانند شخص است و قرائت حمد و سوره و ذكرها مانند روح است و كمال و حيات وقتى حاصل مىشود كه روح با جسد اتصال پيدا كند ...<ref>همان، ص 355</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش