۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
كتاب با چهار مقدمه از محمود حمدى زقزوق، عبدالمنعم محمد عمر، محقق و نويسنده آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است. | كتاب با چهار مقدمه از محمود حمدى زقزوق، عبدالمنعم محمد عمر، محقق و نويسنده آغاز و مطالب در دو جلد، تنظيم شده است. | ||
نويسنده در تبيين مواد لغوى و نحوى تفسير خويش، از مصادر متنوع بسيارى استفاده كرده است، اما متأسفانه در بيشتر موارد به نقل از نويسندگان اكتفا نموده و نامى از كتاب و نويسنده آن نبرده است. از جمله كتبى كه وى مورد استفاده قرار داده است، عبارتند از: «معاني القرآن» فراء، «مجاز القرآن» ابوعبيده معمر بن مثنى (متوفى 209ق)، «معاني القرآن» ابواسحاق ابراهيم بن سرى زجاج (متوفى 311ق)، «الأغفال في ما أغفله الزجاج من المعاني» ابوعلى فارسى (متوفى 377ق)، «[[العين]]» [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] (متوفى 175ق)، «إصلاح المنطق و الألفاظ» يعقوب بن سكيت (متوفى 244ق)، «الفصيح» ابوالعباس احمد بن يحيى بن ثعلب (متوفى 291ق)، «الكتاب» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] ، «المقتضب» ابوالعباس محمد بن يزيد [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (متوفى 285ق) و همچنين تأليفات بصريون و كوفيون در نحو ..<ref>مقدمه محقق، ص36-37</ref> | نويسنده در تبيين مواد لغوى و نحوى تفسير خويش، از مصادر متنوع بسيارى استفاده كرده است، اما متأسفانه در بيشتر موارد به نقل از نويسندگان اكتفا نموده و نامى از كتاب و نويسنده آن نبرده است. از جمله كتبى كه وى مورد استفاده قرار داده است، عبارتند از: «معاني القرآن» فراء، «مجاز القرآن» ابوعبيده معمر بن مثنى (متوفى 209ق)، «معاني القرآن» ابواسحاق ابراهيم بن سرى زجاج (متوفى 311ق)، «الأغفال في ما أغفله الزجاج من المعاني» ابوعلى فارسى (متوفى 377ق)، «[[العين]]» [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] (متوفى 175ق)، «إصلاح المنطق و الألفاظ» يعقوب بن سكيت (متوفى 244ق)، «الفصيح» ابوالعباس احمد بن يحيى بن ثعلب (متوفى 291ق)، «الكتاب» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] ، «المقتضب» ابوالعباس محمد بن يزيد [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (متوفى 285ق) و همچنين تأليفات بصريون و كوفيون در نحو ...<ref>مقدمه محقق، ص36-37</ref> | ||
كتاب بر اساس چهار نسخه و به همت چهار تن از فاضلان، تصحيح و تحقيق شده و با پانوشتهاى سودمند و ارجاعها و تخريجهاى كارآمد، منتشر شده است ..<ref>معرفىهاى گزارشى، ص82</ref> | كتاب بر اساس چهار نسخه و به همت چهار تن از فاضلان، تصحيح و تحقيق شده و با پانوشتهاى سودمند و ارجاعها و تخريجهاى كارآمد، منتشر شده است ...<ref>معرفىهاى گزارشى، ص82</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه زقزوق، ضمن بيان ارزش تفسير قرآن كريم، به اين نكته اشاره شده است كه تراث اسلامى، از لحاظ غنا و ثروت، پربارتر و ارزشمندتر از تراث فرهنگها و تمدنهاى سابق مىباشد ..<ref>مقدمه زقزوق، ص5</ref> | در مقدمه زقزوق، ضمن بيان ارزش تفسير قرآن كريم، به اين نكته اشاره شده است كه تراث اسلامى، از لحاظ غنا و ثروت، پربارتر و ارزشمندتر از تراث فرهنگها و تمدنهاى سابق مىباشد ...<ref>مقدمه زقزوق، ص5</ref> | ||
در مقدمه عبدالمنعم، به اين نكته اشاره گرديده است كه نويسنده، از علماى بزرگ علم تفسير بوده و در اين زمينه، سه كتاب ارزشمند، تدوين نموده است كه يكى از آنها اثر حاضر بوده و دو كتاب ديگر، «البسيط في تفسير القرآن المجيد» و «الوجيز في تفسير القرآن المجيد» مىباشد كه اثر حاضر، حد وسط بين آن دو كتاب مىباشد؛ يعنى از از اختصار مخل و اطناب ممل، خالى مىباشد ..<ref>مقدمه عبدالمنعم، ص6</ref> | در مقدمه عبدالمنعم، به اين نكته اشاره گرديده است كه نويسنده، از علماى بزرگ علم تفسير بوده و در اين زمينه، سه كتاب ارزشمند، تدوين نموده است كه يكى از آنها اثر حاضر بوده و دو كتاب ديگر، «البسيط في تفسير القرآن المجيد» و «الوجيز في تفسير القرآن المجيد» مىباشد كه اثر حاضر، حد وسط بين آن دو كتاب مىباشد؛ يعنى از از اختصار مخل و اطناب ممل، خالى مىباشد ...<ref>مقدمه عبدالمنعم، ص6</ref> | ||
در مقدمه محقق، ضمن ذكر زندگىنامه مفصلى از نويسنده و اشاره به تأليفات وى، به توضيح روش وى در تنظيم مطالب و نسخ موجود از كتاب، پرداخته شده است ..<ref>همان، ص7-47</ref> | در مقدمه محقق، ضمن ذكر زندگىنامه مفصلى از نويسنده و اشاره به تأليفات وى، به توضيح روش وى در تنظيم مطالب و نسخ موجود از كتاب، پرداخته شده است ...<ref>همان، ص7-47</ref> | ||
نويسنده در مقدمه خويش، به اين نكته اشاره دارد كه كلام خداوند، اشرف معلومات و علم به تفسير، اسباب نزول، معانى و تأويل آن، اشرف علوم مىباشد و لذا به دليل شرف و عزت في نفسه اين علم، تفسير و تأويل آن بر اساس عقل و تدبر و نيز رأى و تفكر شخصى، بدون بهره گرفتن از سماع و استفاده از سخن كسانى كه شاهد تنزيل بودند... جايز نيست ..<ref>همان، ص30</ref> | نويسنده در مقدمه خويش، به اين نكته اشاره دارد كه كلام خداوند، اشرف معلومات و علم به تفسير، اسباب نزول، معانى و تأويل آن، اشرف علوم مىباشد و لذا به دليل شرف و عزت في نفسه اين علم، تفسير و تأويل آن بر اساس عقل و تدبر و نيز رأى و تفكر شخصى، بدون بهره گرفتن از سماع و استفاده از سخن كسانى كه شاهد تنزيل بودند... جايز نيست ...<ref>همان، ص30</ref> | ||
از جمله امتيازات و ويژگىهاى اثر حاضر نسبت به ساير كتبى كه در اين موضوع نگارش يافته است، بساطت و سادگى در الفاظ در كنار جزالت و فراوانى معنى مىباشد. البته گاهى در مسئلهاى نيز كلام به درازا و تطويل كشيده شده كه قصد نويسنده، توضيح مطلب مورد بحث، بهوسيله استفاده از طرق گوناگون بوده است، از قبيل: استفاده از ضرب المثل، استشهاد به آيات، احاديث، اقوال، امثال و اشعار عرب، البته بدون تحليل لغوى عميق و دقيق آنها ..<ref>مقدمه محقق، ص35</ref> | از جمله امتيازات و ويژگىهاى اثر حاضر نسبت به ساير كتبى كه در اين موضوع نگارش يافته است، بساطت و سادگى در الفاظ در كنار جزالت و فراوانى معنى مىباشد. البته گاهى در مسئلهاى نيز كلام به درازا و تطويل كشيده شده كه قصد نويسنده، توضيح مطلب مورد بحث، بهوسيله استفاده از طرق گوناگون بوده است، از قبيل: استفاده از ضرب المثل، استشهاد به آيات، احاديث، اقوال، امثال و اشعار عرب، البته بدون تحليل لغوى عميق و دقيق آنها ...<ref>مقدمه محقق، ص35</ref> | ||
ويژگى ديگر كتاب آن است كه نويسنده، از تعقيد و غموض و پرداختن به قرائات مختلف، پرهيز كرده و در تفسير آيات، از روايات فراوانى استفاده نموده است. وى هنگام بهكارگيرى و استفاده از روايات، به معرفى سند آن نيز پرداخته و گاهى به اين نكته اشاره نموده است كه اين حديث را بخارى يا مسلم و يا هر دو، در صحيح خود ذكر كردهاند. سپس به احاديثى كه پيرامون سبب نزول آيات مىباشد پرداخته و در مواردى نيز اقوال صحابه يا تابعين در مورد تفسير آن آيه را ذكر نموده است. بيشترين كسانى كه نويسنده به ذكر اقوال و آراء آنها پيرامون آيات پرداخته، عبدالله بن عباس، ابن مسعود و زيد بن ثابت مىباشند ..<ref>همان</ref> | ويژگى ديگر كتاب آن است كه نويسنده، از تعقيد و غموض و پرداختن به قرائات مختلف، پرهيز كرده و در تفسير آيات، از روايات فراوانى استفاده نموده است. وى هنگام بهكارگيرى و استفاده از روايات، به معرفى سند آن نيز پرداخته و گاهى به اين نكته اشاره نموده است كه اين حديث را بخارى يا مسلم و يا هر دو، در صحيح خود ذكر كردهاند. سپس به احاديثى كه پيرامون سبب نزول آيات مىباشد پرداخته و در مواردى نيز اقوال صحابه يا تابعين در مورد تفسير آن آيه را ذكر نموده است. بيشترين كسانى كه نويسنده به ذكر اقوال و آراء آنها پيرامون آيات پرداخته، عبدالله بن عباس، ابن مسعود و زيد بن ثابت مىباشند ...<ref>همان</ref> | ||
از جمله تابعينى كه نويسنده، اهتمام ويژهاى به تلخيص اقوال و توجيه آراء آنها در تفسير خود داشته است، عبارتند از: حسن بن ابىالحسن بصرى، مجاهد بن جبر، سعيد بن جبير، زيد بن اسلم، ضحاك بن مزاحم، عكرمه مولى ابن عباس، قتاده، ابوالعاليه، رفيع بن مهران و... ..<ref>همان</ref> | از جمله تابعينى كه نويسنده، اهتمام ويژهاى به تلخيص اقوال و توجيه آراء آنها در تفسير خود داشته است، عبارتند از: حسن بن ابىالحسن بصرى، مجاهد بن جبر، سعيد بن جبير، زيد بن اسلم، ضحاك بن مزاحم، عكرمه مولى ابن عباس، قتاده، ابوالعاليه، رفيع بن مهران و... ...<ref>همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش