۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
'''منهل الغمام في شرح شرايع الإسلام'''، تأليف [[کاشفالغطاء، عباس|شيخ عباس بن شيخ حسن بن شيخ جعفر كاشفالغطاء]](1253 - 1323ق)، از جمله شروح عربى كتاب «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرايع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام]]» [[محقق حلّى]] (602 - 676ق) است. | '''منهل الغمام في شرح شرايع الإسلام'''، تأليف [[کاشفالغطاء، عباس|شيخ عباس بن شيخ حسن بن شيخ جعفر كاشفالغطاء]](1253 - 1323ق)، از جمله شروح عربى كتاب «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام (تحقیق بقال)|شرايع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام]]» [[محقق حلّى]] (602 - 676ق) است. | ||
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعة]] چنين نوشته كه مجلدى بزرگ از آن در شرح باب متاجر و معاملات، در نجف موجود است و متذكر شده كه در كتاب «زندگانى و شخصيت [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]»، صفحه 227 نام سهل الغمام ضبط شده كه اشتباه است <ref>انصارى قمى، ناصرالدين، ص 225</ref> | [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|صاحب الذريعة]] چنين نوشته كه مجلدى بزرگ از آن در شرح باب متاجر و معاملات، در نجف موجود است و متذكر شده كه در كتاب «زندگانى و شخصيت [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ انصارى]]»، صفحه 227 نام سهل الغمام ضبط شده كه اشتباه است <ref>انصارى قمى، ناصرالدين، ص 225</ref> | ||
شروح كتاب «شرايع الإسلام» (كه بهگونههاى مختلف مانند: شرح مزجى، تعليقه و قال - اقول بوده) دو قسمند: اول: شرحهايى كه نام خاصى ندارند و به نام «شرح شرايع الإسلام» معروفند، مانند [[حاشية شرائع الإسلام|شرح شهيد ثانى]]؛ دوم: شروحى كه عناوين خاصى دارند و معروفترين آنها عبارتند از: [[مسالك الأفهام إلی تنقيح شرائع الإسلام|مسالك]]، [[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك]]، [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر]]، [[مطالع الانوار في شرح شرايع الاسلام |مطالع الأنوار]] و هداية الأنام <ref>همان، ص 199</ref> | شروح كتاب «شرايع الإسلام» (كه بهگونههاى مختلف مانند: شرح مزجى، تعليقه و قال - اقول بوده) دو قسمند: اول: شرحهايى كه نام خاصى ندارند و به نام «شرح شرايع الإسلام» معروفند، مانند [[حاشية شرائع الإسلام|شرح شهيد ثانى]]؛ دوم: شروحى كه عناوين خاصى دارند و معروفترين آنها عبارتند از: [[مسالك الأفهام إلی تنقيح شرائع الإسلام|مسالك]]، [[مدارك الأحكام في شرح شرائع الإسلام|مدارك]]، [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر]]، [[مطالع الانوار في شرح شرايع الاسلام |مطالع الأنوار]] و هداية الأنام <ref>همان، ص 199</ref> | ||
شارح در اين كتاب با ذكر بخشى از عبارت شرايع، به شرح و توضيح آن پرداخته و بر عبارات شرايع تعليقه زده است. | شارح در اين كتاب با ذكر بخشى از عبارت شرايع، به شرح و توضيح آن پرداخته و بر عبارات شرايع تعليقه زده است. | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
مجموعه سه جلدى حاضر در واقع شرح بخشى از جلد دوم از مجموعه چهار جلدى كتاب «شرايع الإسلام» است. شرح حاضر مشتمل بر سه جزء است كه در جزء اول، فصول دوم، سوم و چهارم از كتاب تجارت، در جزء دوم، فصول هفتگانه از كتاب وكالت و در جزء سوم، كتاب وقف و صدقات شرح و توضيح شده است. | مجموعه سه جلدى حاضر در واقع شرح بخشى از جلد دوم از مجموعه چهار جلدى كتاب «شرايع الإسلام» است. شرح حاضر مشتمل بر سه جزء است كه در جزء اول، فصول دوم، سوم و چهارم از كتاب تجارت، در جزء دوم، فصول هفتگانه از كتاب وكالت و در جزء سوم، كتاب وقف و صدقات شرح و توضيح شده است. | ||
شارح در مقدمه به نام [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] و اينكه برخى عبارات ايشان را توضيح داده، اشاره كرده است <ref>مقدمه، ص 3</ref>؛ البته در ذكر اين عبارات كمتر به نام شيخ اشاره شده و بيشتر با نام استاد از ايشان ياد شده است <ref>همان، ص 56، 81 و 250</ref> | شارح در مقدمه به نام [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ مرتضى انصارى]] و اينكه برخى عبارات ايشان را توضيح داده، اشاره كرده است <ref>مقدمه، ص 3</ref>؛ البته در ذكر اين عبارات كمتر به نام شيخ اشاره شده و بيشتر با نام استاد از ايشان ياد شده است <ref>همان، ص 56، 81 و 250</ref> نويسنده گاه نيز با عباراتى چون «قال الوالد» و يا «في تقارير الوالد» مطالبى را نيز از پدر خود صاحب كتاب «أنوار الفقاهة» نقل مىكند <ref>متن كتاب، ص 108 و 123</ref> | ||
اين شرح برخلاف شروحى چون [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] كه تمامى ابواب فقه را در بر دارد، مشتمل بر شرح بخشى كوچك از كتاب عقود است و بايد گفت كه اين شرح را نمىتوان از جمله شروح معروف كتاب شرايع دانست. | اين شرح برخلاف شروحى چون [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الكلام]] كه تمامى ابواب فقه را در بر دارد، مشتمل بر شرح بخشى كوچك از كتاب عقود است و بايد گفت كه اين شرح را نمىتوان از جمله شروح معروف كتاب شرايع دانست. | ||
ویرایش