پرش به محتوا

جواهر الكلام في معرفة الإمامة و الإمام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین(ع)' به 'امیرالمؤمنین(ع) '
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین(ع)' به 'امیرالمؤمنین(ع) ')
خط ۷۳: خط ۷۳:
در اين بخش مبانى امامت از نظر فريقين،از قبيل اين كه:آيا امامت از اصول است يا فروع؟ آيا امامت به نصب الاهى است يا به دست مردم؟ شرايط امامت و صفات امام چيست؟ و مسايلى ديگر...مطرح خواهد شد. آن‌گاه وارد ادلّه امامت اعم از عقلی و نقلی می‌شود و نقل هم شامل كتاب و سنّت می‌شود<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص 30</ref>
در اين بخش مبانى امامت از نظر فريقين،از قبيل اين كه:آيا امامت از اصول است يا فروع؟ آيا امامت به نصب الاهى است يا به دست مردم؟ شرايط امامت و صفات امام چيست؟ و مسايلى ديگر...مطرح خواهد شد. آن‌گاه وارد ادلّه امامت اعم از عقلی و نقلی می‌شود و نقل هم شامل كتاب و سنّت می‌شود<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص 30</ref>
نویسنده معتقد است که با توجه به آيات قرآن مجيد و روايات مورد اتفاق فريقين، به روشنى اثبات می‌شود كه امامت از اصول دين است،امّا اهل سنّت بدون توجه به كتاب خدا و سنّت منقول در منابع معتبر خود،امامت را از فروع دين مى‌شمارند.
نویسنده معتقد است که با توجه به آيات قرآن مجيد و روايات مورد اتفاق فريقين، به روشنى اثبات می‌شود كه امامت از اصول دين است،امّا اهل سنّت بدون توجه به كتاب خدا و سنّت منقول در منابع معتبر خود،امامت را از فروع دين مى‌شمارند.
اما برخى از عالمان سنّى مانند قاضی بیضاوی ضمن اشاره به اعتقاد شیعه –مبنی بر اصل بودن امامت- آن را پذیرفته‌اند تا به زعم خود از این طریق اعتقاد به امامت بلافصل امیرالمؤمنین(ع) را مخدوش سازند. منظور بيضاوى آنست كه چون امامت از اصول دين است و انكار آن موجب بدعت و كفر مى‌گردد؛ لذا چنان‌چه نصى در اين زمينه وجود داشت، مى‌بايست افراد زيادى آن را نقل مى‌كردند.امّا از آن جا كه اين نص به تواتر به ما نرسيده است، پس چنين نصى وجود نداشته است.  
اما برخى از عالمان سنّى مانند قاضی بیضاوی ضمن اشاره به اعتقاد شیعه –مبنی بر اصل بودن امامت- آن را پذیرفته‌اند تا به زعم خود از این طریق اعتقاد به امامت بلافصل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  را مخدوش سازند. منظور بيضاوى آنست كه چون امامت از اصول دين است و انكار آن موجب بدعت و كفر مى‌گردد؛ لذا چنان‌چه نصى در اين زمينه وجود داشت، مى‌بايست افراد زيادى آن را نقل مى‌كردند.امّا از آن جا كه اين نص به تواتر به ما نرسيده است، پس چنين نصى وجود نداشته است.  
آیت‌الله میلانی، این شبهه را این‌گونه پاسخ می‌دهد: در مورد امیرالمؤمنین(ع) نه یک نص، بلکه نصوص متواتری وجود دارد. حديث غدير، حديث منزلت و حديث ثقلين از جمله نصوصی هستند که به روشنی بر امامت اميرالمؤمنين علی(ع) دلالت دارند و اهل سنّت در منابع خود آن‌ها را نقل كرده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص 323-319</ref>
آیت‌الله میلانی، این شبهه را این‌گونه پاسخ می‌دهد: در مورد [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  نه یک نص، بلکه نصوص متواتری وجود دارد. حديث غدير، حديث منزلت و حديث ثقلين از جمله نصوصی هستند که به روشنی بر امامت اميرالمؤمنين علی(ع) دلالت دارند و اهل سنّت در منابع خود آن‌ها را نقل كرده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص 323-319</ref>


در جلد دوم کتاب، شرایط امام، عصمت و راه‌های تعیین امام ذکر شده است. بحث عصمت يكى از مباحث مهم در حوزه اعتقادات است كه هر يك از فرقه‏هاى اسلامى از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط بحث «عصمت» با حجيّت قول و فعل فرستادگان و برگزيدگان پروردگار، اين بحث را از حساسيت و اهميت فوق‌العاده‏اى برخوردار نموده است. از آن‌جا كه اهل تسنّن به عصمت حاكمان و زمامداران مسلمين اعتقاد ندارند؛ از اين‌رو بحث عصمت را صرفاً ذيل مباحث نبوت مطرح مى‏كنند. اما شيعه كه تمام حجت‏هاى خداى تعالى- اعم از نبى، رسول و امام- را معصوم مى‏داند، هم ذيل مباحث نبوت و هم در ضمن ويژگى‏هاى امام به اين بحث مى‏پردازد. با اين وجود مى‏توان موضوع «عصمت» را از موضوعات مشترك بين مسلمانان به‌شمار آورد، هر چند كه در مصاديق و جزئيات اين بحث اختلافات ريشه‏اى و فراوانى وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ج2، ص 39-38</ref>
در جلد دوم کتاب، شرایط امام، عصمت و راه‌های تعیین امام ذکر شده است. بحث عصمت يكى از مباحث مهم در حوزه اعتقادات است كه هر يك از فرقه‏هاى اسلامى از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط بحث «عصمت» با حجيّت قول و فعل فرستادگان و برگزيدگان پروردگار، اين بحث را از حساسيت و اهميت فوق‌العاده‏اى برخوردار نموده است. از آن‌جا كه اهل تسنّن به عصمت حاكمان و زمامداران مسلمين اعتقاد ندارند؛ از اين‌رو بحث عصمت را صرفاً ذيل مباحث نبوت مطرح مى‏كنند. اما شيعه كه تمام حجت‏هاى خداى تعالى- اعم از نبى، رسول و امام- را معصوم مى‏داند، هم ذيل مباحث نبوت و هم در ضمن ويژگى‏هاى امام به اين بحث مى‏پردازد. با اين وجود مى‏توان موضوع «عصمت» را از موضوعات مشترك بين مسلمانان به‌شمار آورد، هر چند كه در مصاديق و جزئيات اين بحث اختلافات ريشه‏اى و فراوانى وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ج2، ص 39-38</ref>


آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»<ref>احزاب: 33</ref> که به آیه تطهیر معروف است و آیه شریفه «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم...» <ref>آل‌عمران: 61</ref> که به آیه مباهله نامگذاری شده، موضوع جلد سوم کتاب است. یکی از مهم‌ترین دلائل قرآنی بر عصمت اهل بیت(ع) آیه مبارک تطهیر است. نویسنده می‌گوید: برای اثبات این مدعا، ابتدا با استناد به روایات اهل سنت ثابت خواهیم کرد که آیه تطهیر درباره اهل بیت(ع) رسول خدا(ص)؛ یعنی امیرالمؤمنین(ع)، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) نازل شده است و پس از اثبات این موضوع، پیرامون دلالت آیه و این‌که به چه دلیل آیه بر عصمت اهل بیت(ع) دلالت دارد سخن خواهیم گفت. در آخر نیز به بررسی اقوال دیگر و اشکال‌های مطرح شده خواهیم پرداخت<ref>ر.ک: متن کتاب، ج3، ص 14-13</ref>  
آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»<ref>احزاب: 33</ref> که به آیه تطهیر معروف است و آیه شریفه «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم...» <ref>آل‌عمران: 61</ref> که به آیه مباهله نامگذاری شده، موضوع جلد سوم کتاب است. یکی از مهم‌ترین دلائل قرآنی بر عصمت اهل بیت(ع) آیه مبارک تطهیر است. نویسنده می‌گوید: برای اثبات این مدعا، ابتدا با استناد به روایات اهل سنت ثابت خواهیم کرد که آیه تطهیر درباره اهل بیت(ع) رسول خدا(ص)؛ یعنی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] ، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) نازل شده است و پس از اثبات این موضوع، پیرامون دلالت آیه و این‌که به چه دلیل آیه بر عصمت اهل بیت(ع) دلالت دارد سخن خواهیم گفت. در آخر نیز به بررسی اقوال دیگر و اشکال‌های مطرح شده خواهیم پرداخت<ref>ر.ک: متن کتاب، ج3، ص 14-13</ref>  
نویسنده در جلدهای چهارم و پنجم کتاب آیات مودّت، غدیر، اکمال و سأل سائل و... مورد بررسی قرار داده و مناقشات علمای اهل سنت از جمله [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]  را پاسخ گفته است.  
نویسنده در جلدهای چهارم و پنجم کتاب آیات مودّت، غدیر، اکمال و سأل سائل و... مورد بررسی قرار داده و مناقشات علمای اهل سنت از جمله [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]  را پاسخ گفته است.  


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش