۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در ابتدای فصل اول کتاب با عنوان «مدعیان دروغین مهدویت و بابیت و انگیزه آنها»، چهار نائب خاص امام عصر (عج) نام برده شده، سپس به توقیع (دستخط) امام زمان به نائب آخر خود، علی بن محمد سمری اشاره شده که در آن توقیع حضرت به نائبش فرموده: شش روز بعد تو از دنیا میروی و بعد از خودت کسی را بهعنوان جانشین انتخاب نکن؛ زیرا غیبت کامل فرارسیده... در این زمان برخی ادعا میکنند که من را دیدهاند؛ آگاه باشید قبل از خروج سفیانی و قبل از شنیدن صیحه آسمانی، هرکس چنین ادعایی کرد دروغگو و تهمتزننده است..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18 و 19</ref> | در ابتدای فصل اول کتاب با عنوان «مدعیان دروغین مهدویت و بابیت و انگیزه آنها»، چهار نائب خاص امام عصر (عج) نام برده شده، سپس به توقیع (دستخط) امام زمان به نائب آخر خود، علی بن محمد سمری اشاره شده که در آن توقیع حضرت به نائبش فرموده: شش روز بعد تو از دنیا میروی و بعد از خودت کسی را بهعنوان جانشین انتخاب نکن؛ زیرا غیبت کامل فرارسیده... در این زمان برخی ادعا میکنند که من را دیدهاند؛ آگاه باشید قبل از خروج سفیانی و قبل از شنیدن صیحه آسمانی، هرکس چنین ادعایی کرد دروغگو و تهمتزننده است...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18 و 19</ref> | ||
مؤلف در ادامه به قیام قبل از ظهور گریز زده و در اینباره به قیامهایی اشاره کرده است، سپس به انگیزه مدعیان مهدویت پرداخته است. | مؤلف در ادامه به قیام قبل از ظهور گریز زده و در اینباره به قیامهایی اشاره کرده است، سپس به انگیزه مدعیان مهدویت پرداخته است. | ||
طبق روایات، امام زمان (عج) در زمانی ظهور میکنند که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد و هرگاه مردم از ظلم حکومتی به ستوه آمده باشند، امید دارند که امام زمان آنها را از این ظلم نجات بخشد بر همین اساس رندان سودجو از جهالت مردم و فضای پیشآمده استفاده لازم را برده و خود را بهعنوان مهدی موعود معرفی میکنند..<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> | طبق روایات، امام زمان (عج) در زمانی ظهور میکنند که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد و هرگاه مردم از ظلم حکومتی به ستوه آمده باشند، امید دارند که امام زمان آنها را از این ظلم نجات بخشد بر همین اساس رندان سودجو از جهالت مردم و فضای پیشآمده استفاده لازم را برده و خود را بهعنوان مهدی موعود معرفی میکنند...<ref>ر.ک: همان، ص26</ref> | ||
در ادامه این بخش، مؤلف، به ذکر نام برخی از اشخاصی که خود را مهدی موعود معرفی کردهاند، پرداخته و درباره آنها توضیح داده است. | در ادامه این بخش، مؤلف، به ذکر نام برخی از اشخاصی که خود را مهدی موعود معرفی کردهاند، پرداخته و درباره آنها توضیح داده است. | ||
علامه مجلسی در «بحار الأنوار» به نقل از کتاب «الغيبة» طوسی، هفت نفر را نام میبرد که آنها در عصر نیابت خاص نایبان چهارگانه امام عصر؛ یعنی بین سالهای 260ق، تا 329ق، بهدروغ، ادعای سفارت و نیابت و بابیت حضرت مهدی(عج) نمودند، سپس با توقیع امام عصر (عج) توسط نائبان خاص آن حضرت لعن شدند. مؤلف، در مورد هریک از آنان توضیحی کوتاه داده است..<ref>ر.ک: همان، ص30 و 31</ref> | علامه مجلسی در «بحار الأنوار» به نقل از کتاب «الغيبة» طوسی، هفت نفر را نام میبرد که آنها در عصر نیابت خاص نایبان چهارگانه امام عصر؛ یعنی بین سالهای 260ق، تا 329ق، بهدروغ، ادعای سفارت و نیابت و بابیت حضرت مهدی(عج) نمودند، سپس با توقیع امام عصر (عج) توسط نائبان خاص آن حضرت لعن شدند. مؤلف، در مورد هریک از آنان توضیحی کوتاه داده است...<ref>ر.ک: همان، ص30 و 31</ref> | ||
پایانبخش این فصل از کتاب، معرفی فرقه شیخیه و بنیانگذار آن، شیخ احمد احسایی است. ایشان، سرآغاز فرقه بابیه و بهاییه و از بنیانگذران آن دو میباشد..<ref>ر.ک: همان، ص34 تا 38</ref> | پایانبخش این فصل از کتاب، معرفی فرقه شیخیه و بنیانگذار آن، شیخ احمد احسایی است. ایشان، سرآغاز فرقه بابیه و بهاییه و از بنیانگذران آن دو میباشد...<ref>ر.ک: همان، ص34 تا 38</ref> | ||
فصل دوم به زندگینامه چند نفر، از جمله علیمحمد باب، میرزا یحیی و برادرش حسینعلی بهاء (بنیانگذار فرقه بهایی) و جانشینان او از جمله عباس افندی و شوقی افندی و برخی از دستیاران بابیگری و بهاییگری اختصاص یافته است. | فصل دوم به زندگینامه چند نفر، از جمله علیمحمد باب، میرزا یحیی و برادرش حسینعلی بهاء (بنیانگذار فرقه بهایی) و جانشینان او از جمله عباس افندی و شوقی افندی و برخی از دستیاران بابیگری و بهاییگری اختصاص یافته است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
آخرین فصل کتاب به اصول دین و فروع (احکام) دین در دو آیین باب و بهاء اشاره دارد. مؤلف در این فصل از کتاب با رجوع به اصول دین مسلمانان - که برگرفته از قرآن و روایات است - و مقایسه آن با اصول دین بابیت و بهاییت، موارد اختلاف و ساختگی بودن اصول دین آنان را ذکر میکند و بطلان این دو آیین را یادآور میشود. | آخرین فصل کتاب به اصول دین و فروع (احکام) دین در دو آیین باب و بهاء اشاره دارد. مؤلف در این فصل از کتاب با رجوع به اصول دین مسلمانان - که برگرفته از قرآن و روایات است - و مقایسه آن با اصول دین بابیت و بهاییت، موارد اختلاف و ساختگی بودن اصول دین آنان را ذکر میکند و بطلان این دو آیین را یادآور میشود. | ||
مؤلف، در ادامه با برشمردن برخی از فروع دین بابیت و بهاییت کتاب را به پایان میرساند؛ بهعنوان مثال علیمحمد باب عدد 19 را مقدس میدانست؛ بر این اساس ایشان برخی از فتاوای خود را بر مبنای عدد 19 گذاشت..<ref>ر.ک: همان، ص193 و 194</ref>؛ همانند اینکه واجب است بر انسان هر 19 سال یک بار اثاثیه منزل را تجدید و تازه کند..<ref>ر.ک: همان، ص194</ref> | مؤلف، در ادامه با برشمردن برخی از فروع دین بابیت و بهاییت کتاب را به پایان میرساند؛ بهعنوان مثال علیمحمد باب عدد 19 را مقدس میدانست؛ بر این اساس ایشان برخی از فتاوای خود را بر مبنای عدد 19 گذاشت...<ref>ر.ک: همان، ص193 و 194</ref>؛ همانند اینکه واجب است بر انسان هر 19 سال یک بار اثاثیه منزل را تجدید و تازه کند...<ref>ر.ک: همان، ص194</ref> | ||
بخشی از فتاوای ایشان چنین است: همه چیز در عالم پاک است، بهجز کسانی که به علیمحمد باب معتقد نیستد که آنها نجسند..<ref>ر.ک: همان، ص196</ref> | بخشی از فتاوای ایشان چنین است: همه چیز در عالم پاک است، بهجز کسانی که به علیمحمد باب معتقد نیستد که آنها نجسند...<ref>ر.ک: همان، ص196</ref> | ||
از دیگر فتاوای او حرمت خرید و فروش عناصر اربعه (آب، خاک، آتش و باد)..<ref>ر.ک: همان، ص202</ref>، اختلاف در مهریه زن شهری و دهاتی بهگونهای که مهریه زن شهری بیش از 95 مثقال طلا جایز نیست و مهریه زن دهاتی بیش از 95 مثقال نقره جایز نیست..<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> و فاصله بین نامزدی و عقد بیش از 95 روز حرام است..<ref>ر.ک: همان، ص198</ref> | از دیگر فتاوای او حرمت خرید و فروش عناصر اربعه (آب، خاک، آتش و باد)...<ref>ر.ک: همان، ص202</ref>، اختلاف در مهریه زن شهری و دهاتی بهگونهای که مهریه زن شهری بیش از 95 مثقال طلا جایز نیست و مهریه زن دهاتی بیش از 95 مثقال نقره جایز نیست...<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> و فاصله بین نامزدی و عقد بیش از 95 روز حرام است...<ref>ر.ک: همان، ص198</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش