۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
فصل دوم به بحث دين و سياست مىپردازد. پرسش محورى اين فصل آن است كه امام خمينى بهعنوان انديشمند دينى، چرا و چگونه پا به عرصه سياست نهاد و بين اين دو چه ارتباطى وجود دارد؟ امام خمينى بهعنوان رهبر و ايدئولوگ انقلابى كه در ايران شكل گرفت، در نخستين گام حركت سياسى خود، نارضايتى خود را ابتدا از دولت و سپس از سلطنت پهلوى اعلام كرد. | فصل دوم به بحث دين و سياست مىپردازد. پرسش محورى اين فصل آن است كه امام خمينى بهعنوان انديشمند دينى، چرا و چگونه پا به عرصه سياست نهاد و بين اين دو چه ارتباطى وجود دارد؟ امام خمينى بهعنوان رهبر و ايدئولوگ انقلابى كه در ايران شكل گرفت، در نخستين گام حركت سياسى خود، نارضايتى خود را ابتدا از دولت و سپس از سلطنت پهلوى اعلام كرد. | ||
در فصل سوم به اين پرسش اساسى پرداخته مىشود كه ايشان چه مشكلى با دستگاه حاكم داشت؟ و چرا همچون بسيارى از مخالفان، به انجام پارهاى اصلاحات، راضى نشد و تنها گزينه پيشِ رو را انقلاب دانست؟ ..<ref>مقدمه كتاب، ص20 و 21</ref> | در فصل سوم به اين پرسش اساسى پرداخته مىشود كه ايشان چه مشكلى با دستگاه حاكم داشت؟ و چرا همچون بسيارى از مخالفان، به انجام پارهاى اصلاحات، راضى نشد و تنها گزينه پيشِ رو را انقلاب دانست؟ ...<ref>مقدمه كتاب، ص20 و 21</ref> | ||
مؤلف در جواب به اين سؤال چنين گفته است: «امام خمينى با مبانى دينى خود و نيز با مطالعه تاريخ معاصر ايران و تأمل در مشكلات فراوان نظامهاى حاكم، به اين نتيجه رسيده بود كه نهتنها سلطنت پهلوى، كه نظام سلطنتى، از اساس دچار مشكل است و انجام پارهاى اصلاحات نمىتواند مشكل آن را مرتفع سازد» ..<ref>متن كتاب، ص149</ref> | مؤلف در جواب به اين سؤال چنين گفته است: «امام خمينى با مبانى دينى خود و نيز با مطالعه تاريخ معاصر ايران و تأمل در مشكلات فراوان نظامهاى حاكم، به اين نتيجه رسيده بود كه نهتنها سلطنت پهلوى، كه نظام سلطنتى، از اساس دچار مشكل است و انجام پارهاى اصلاحات نمىتواند مشكل آن را مرتفع سازد» ...<ref>متن كتاب، ص149</ref> | ||
در فصل چهارم، جامعه آرمانى امام و نظام بديلى كه ايشان بهجاى سلطنت معرفى مىكنند، مطرح و دلايل مشروعيت چنين نظامى از نگاه امام بررسى شده است. | در فصل چهارم، جامعه آرمانى امام و نظام بديلى كه ايشان بهجاى سلطنت معرفى مىكنند، مطرح و دلايل مشروعيت چنين نظامى از نگاه امام بررسى شده است. | ||
در فصل پنجم، به جغرافياى انقلاب پرداخته شده است. پرسشِ محورى اين فصل، اين است كه آيا انقلاب ايران، محدود به اين كشور است يا گسترهاى بيش از آن دارد؟ اگر گستره انقلاب بيش از جغرافياى ايران است، حد و مرز آن تا كجاست؟ درهرصورت، گستره آن را چگونه و با چه ادلهاى مىتوان تعيين كرد؟ ..<ref>مقدمه كتاب، ص21</ref> | در فصل پنجم، به جغرافياى انقلاب پرداخته شده است. پرسشِ محورى اين فصل، اين است كه آيا انقلاب ايران، محدود به اين كشور است يا گسترهاى بيش از آن دارد؟ اگر گستره انقلاب بيش از جغرافياى ايران است، حد و مرز آن تا كجاست؟ درهرصورت، گستره آن را چگونه و با چه ادلهاى مىتوان تعيين كرد؟ ...<ref>مقدمه كتاب، ص21</ref> | ||
در اين فصل، شيوههاى صدور انقلاب از ديدگاه امام معرفى شده است. مؤلف در اينباره چنين مىگويد: امام براى صدور انقلاب، راههاى بسيار مسالمتآميز و درعينحال، قابل اجرايى را در دستور كار قرار داد. برخى از اين شيوهها به شرح زير است: | در اين فصل، شيوههاى صدور انقلاب از ديدگاه امام معرفى شده است. مؤلف در اينباره چنين مىگويد: امام براى صدور انقلاب، راههاى بسيار مسالمتآميز و درعينحال، قابل اجرايى را در دستور كار قرار داد. برخى از اين شيوهها به شرح زير است: | ||
«تبليغ اسلام راستين»، «اجراى صحيح برنامههاى اسلام در ايران و نشان دادن الگوى مناسبى براى ساير كشورها»، «تلاش در جهت هماهنگ كردن دولتها با ملتها» و «آشنايى دولتها و ملتها با نقشههاى شوم استعمار و دعوت آنها به عزت و اقتدار» ..<ref>متن كتاب، ص277-282</ref> | «تبليغ اسلام راستين»، «اجراى صحيح برنامههاى اسلام در ايران و نشان دادن الگوى مناسبى براى ساير كشورها»، «تلاش در جهت هماهنگ كردن دولتها با ملتها» و «آشنايى دولتها و ملتها با نقشههاى شوم استعمار و دعوت آنها به عزت و اقتدار» ...<ref>متن كتاب، ص277-282</ref> | ||
فهرست محتويات، در ابتدا و كتابنامه و فهرست مجلات و روزنامهها در پايان كتاب آمده است. | فهرست محتويات، در ابتدا و كتابنامه و فهرست مجلات و روزنامهها در پايان كتاب آمده است. |
ویرایش