پرش به محتوا

آية الولاية: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ مهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۳: خط ۴۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه پس از ذکر آیه « إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ‏ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُون‏»..<ref>مائده: 55</ref>، که به آیه ولایت معروف است، موضوع بحث در این کتاب را - که عبارت است از استدلال امامیه به این آیه بر امامت امیرالمؤمنین علی(ع) - مطرح کرده است. وی ضرورت رجوع به سنت برای شناخت شأن نزول آیه، تبیین وجه استدلال به آیه بر امامت امیرالمؤمنین(ع) و پاسخ به اشکالات و اعتراضات و مناقشاتی را که علمای اهل سنت در کتب کلامی و اعتقادی بر این استدلال وارد کرده‌اند، را از مباحث کتاب دانسته است..<ref>ر.ک: مقدمه، ص8-7</ref>
نویسنده در مقدمه پس از ذکر آیه « إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ‏ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُون‏»...<ref>مائده: 55</ref>، که به آیه ولایت معروف است، موضوع بحث در این کتاب را - که عبارت است از استدلال امامیه به این آیه بر امامت امیرالمؤمنین علی(ع) - مطرح کرده است. وی ضرورت رجوع به سنت برای شناخت شأن نزول آیه، تبیین وجه استدلال به آیه بر امامت امیرالمؤمنین(ع) و پاسخ به اشکالات و اعتراضات و مناقشاتی را که علمای اهل سنت در کتب کلامی و اعتقادی بر این استدلال وارد کرده‌اند، را از مباحث کتاب دانسته است...<ref>ر.ک: مقدمه، ص8-7</ref>


نویسنده در اولین فصل از کتاب، شأن نزول آیه ولایت را مورد بررسی قرار داده است. این آیه مبارکه هنگامی نازل شد که امیرمؤمنان علی(ع) انگشترش را در حال رکوع به مستمند بخشید. وی معتقد است شیعیان و اهل سنت بر این نظر متفقند و روایات زیادی در این زمینه از طرق فریقین وارد شده است که در سند آن جمع کثیری از صحابه و مشاهیر تابعین به چشم می‌خورد..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>  
نویسنده در اولین فصل از کتاب، شأن نزول آیه ولایت را مورد بررسی قرار داده است. این آیه مبارکه هنگامی نازل شد که امیرمؤمنان علی(ع) انگشترش را در حال رکوع به مستمند بخشید. وی معتقد است شیعیان و اهل سنت بر این نظر متفقند و روایات زیادی در این زمینه از طرق فریقین وارد شده است که در سند آن جمع کثیری از صحابه و مشاهیر تابعین به چشم می‌خورد...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9</ref>  
مباحث این فصل شامل ذکر اسامی صحابه و تابعینی که در سند این خبر قرار گرفته‌اند، مشهورترین علمایی که این خبر را نقل نموده‌اند، کتبی که این خبر را در خود جای داده‌اند، اسناد معتبر این خبر از منابع اهل سنت و در آخر ذکر برخی فوائد مهم می‌باشد..<ref>همان</ref>   
مباحث این فصل شامل ذکر اسامی صحابه و تابعینی که در سند این خبر قرار گرفته‌اند، مشهورترین علمایی که این خبر را نقل نموده‌اند، کتبی که این خبر را در خود جای داده‌اند، اسناد معتبر این خبر از منابع اهل سنت و در آخر ذکر برخی فوائد مهم می‌باشد...<ref>همان</ref>   
   
   
در ادامه اسامی 18 تن راویان این خبر از صحابه و تابعین لیست شده است که امیرالمؤمنین علی(ع)، مقداد بن اسود کندی، عمار بن یاسر، عبدالله بن عباس و ابوذر غفاری از آن جمله‌اند..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-10</ref>  سپس اسامی 63 نفر از مشاهیر علماء در قرون مختلف، که این خبر را نقل نموده‌اند فهرست شده است. این بخش از کتاب با ذکر نام سلیمان بن مهران الاعمش متوفای 148ق آغاز شده و به سید محمد مؤمن شبلنجی متوفای بعد از 1308ق پایان پذیرفته است..<ref>ر.ک: همان، ص17-11</ref>   
در ادامه اسامی 18 تن راویان این خبر از صحابه و تابعین لیست شده است که امیرالمؤمنین علی(ع)، مقداد بن اسود کندی، عمار بن یاسر، عبدالله بن عباس و ابوذر غفاری از آن جمله‌اند...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-10</ref>  سپس اسامی 63 نفر از مشاهیر علماء در قرون مختلف، که این خبر را نقل نموده‌اند فهرست شده است. این بخش از کتاب با ذکر نام سلیمان بن مهران الاعمش متوفای 148ق آغاز شده و به سید محمد مؤمن شبلنجی متوفای بعد از 1308ق پایان پذیرفته است...<ref>ر.ک: همان، ص17-11</ref>   


از جمله منابعی که این خبر را متذکر شده‌اند می‌توان به جامع الاصول من احادیث الرسول ابن اثیر، تفسیر ابن ابی حاتم، جامع البیان فی تأویل القرآن (تفسیر الطبری)، معرفة علوم الحدیث [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] ، المعجم الاوسط طبرانی و تفسیر الثعلبی اشاره نمود..<ref>ر.ک: همان، ص28-18</ref>
از جمله منابعی که این خبر را متذکر شده‌اند می‌توان به جامع الاصول من احادیث الرسول ابن اثیر، تفسیر ابن ابی حاتم، جامع البیان فی تأویل القرآن (تفسیر الطبری)، معرفة علوم الحدیث [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاکم نیشابوری]] ، المعجم الاوسط طبرانی و تفسیر الثعلبی اشاره نمود...<ref>ر.ک: همان، ص28-18</ref>


در دومین فصل از کتاب، دلالت آیه ولایت بر ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) بررسی شده است. علمای شیعه از قدیم‌الایام به این آیه استدلال کرده‌اند. سید مرتضی لفظ «ولیکم» در آیه را چنین معنا می‌کند: شخصی که به تدبیر امورتان اولی و اطاعت از او بر شما واجب است. او نیز ثابت نمود که مشارالیه در «و الذین آمنوا» امیرالمؤمنین(ع) است و می‌گوید دلالت نص آیه بر امامت علی(ع) روشن است..<ref>ر.ک: همان، ص65</ref> [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] ، خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی از دیگر علمای شیعی هستند که دیدگاه آنها در اثبات امامت به این آیه ذکر شده است..<ref>ر.ک: همان، ص68-66</ref>
در دومین فصل از کتاب، دلالت آیه ولایت بر ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) بررسی شده است. علمای شیعه از قدیم‌الایام به این آیه استدلال کرده‌اند. سید مرتضی لفظ «ولیکم» در آیه را چنین معنا می‌کند: شخصی که به تدبیر امورتان اولی و اطاعت از او بر شما واجب است. او نیز ثابت نمود که مشارالیه در «و الذین آمنوا» امیرالمؤمنین(ع) است و می‌گوید دلالت نص آیه بر امامت علی(ع) روشن است...<ref>ر.ک: همان، ص65</ref> [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] ، خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی از دیگر علمای شیعی هستند که دیدگاه آنها در اثبات امامت به این آیه ذکر شده است...<ref>ر.ک: همان، ص68-66</ref>


در فصل سوم کتاب، مناقشات و شبهات مخالفین مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. مؤلف در ابتدای این فصل تأکید می¬کند که استدلال بر این آیه از قوی‌ترین ادله بر امامت امیرالمؤمنین علی(ع) است چراکه مستند به کتاب و سنت ثابت مورد پذیرش فریقین است؛ لذا نهایت تلاش خود را بر رد شبهات به‌کار برده‌اند. در رد این استدلال و نشر شبهه، معتزله و اشاعره با هم مشارکت کرده‌اند و بنابر تحقیقات من مهم¬ترین شبهات را در این‌باره معتزله وارد کرده‌اند و اشاعره از آنها پیروی کرده‌اند..<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>  
در فصل سوم کتاب، مناقشات و شبهات مخالفین مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. مؤلف در ابتدای این فصل تأکید می¬کند که استدلال بر این آیه از قوی‌ترین ادله بر امامت امیرالمؤمنین علی(ع) است چراکه مستند به کتاب و سنت ثابت مورد پذیرش فریقین است؛ لذا نهایت تلاش خود را بر رد شبهات به‌کار برده‌اند. در رد این استدلال و نشر شبهه، معتزله و اشاعره با هم مشارکت کرده‌اند و بنابر تحقیقات من مهم¬ترین شبهات را در این‌باره معتزله وارد کرده‌اند و اشاعره از آنها پیروی کرده‌اند...<ref>ر.ک: همان، ص71</ref>  


اولین شبهه را قاضی عبدالجبار معتزلی وارد کرده است. قاضی معتزلی معتقد است که ظاهر این آیه بر ادعای شیعه دلالت نمی‌کند و اجماع یا خبر قطعی هم نداریم که خلاف ظاهر را اثبات کند. در این آیه خداوند مؤمنین را به صیغه جمع وصف کرده و حمل الفاظ جمع بر واحد اگرچه جایز است به جهت تعظیم حمل شود، اما مجاز است نه حقیقت و اصل آن است که کلام بر حقیقت حمل شود. همچنین درباره «و یؤتون الزکاة و هم راکعون» می‌تواند به این معنا باشد که زکات می‌دهند و طریقه آنها تواضع و خضوع است. دیگر این‌که زکات دادن در هنگام اشتغال به نماز ممدوح نیست چرا که بر نمازگزار واجب است که تمام همت و نیتش را صرف نماز کند و کار دیگری انجام ندهد..<ref>ر.ک: همان، ص72 و 73</ref>
اولین شبهه را قاضی عبدالجبار معتزلی وارد کرده است. قاضی معتزلی معتقد است که ظاهر این آیه بر ادعای شیعه دلالت نمی‌کند و اجماع یا خبر قطعی هم نداریم که خلاف ظاهر را اثبات کند. در این آیه خداوند مؤمنین را به صیغه جمع وصف کرده و حمل الفاظ جمع بر واحد اگرچه جایز است به جهت تعظیم حمل شود، اما مجاز است نه حقیقت و اصل آن است که کلام بر حقیقت حمل شود. همچنین درباره «و یؤتون الزکاة و هم راکعون» می‌تواند به این معنا باشد که زکات می‌دهند و طریقه آنها تواضع و خضوع است. دیگر این‌که زکات دادن در هنگام اشتغال به نماز ممدوح نیست چرا که بر نمازگزار واجب است که تمام همت و نیتش را صرف نماز کند و کار دیگری انجام ندهد...<ref>ر.ک: همان، ص72 و 73</ref>


نویسنده، رد سخنان عبدالجبار را به کتب بزرگان شیعه از قبیل الشافی و الذخیرة و تلخیص الشافی ارجاع داده است. سپس به  سخنان متأخرین از قاضی عبدالجبار چون [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] ، عضد ایجی، سعدالدین تفتازانی، آلوسی و دیگران در این رابطه اشاره کرده است. در این میان برخی چون [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]  تنها راه رهایی از این موضوع، تکذیب اصل قضیه دانسته است..<ref>ر.ک: همان، ص75-74</ref> البته بسیاری از علمای اهل سنت ناچار به اعتراف به نزول این آیه در حق علی(ع) شده‌اند؛ مثلاً قوشجی ثمرقندی در این رابطه می‌نویسد: این آیه به اتفاق مفسرین در حق علی بن ابی‌طالب(ع) به هنگام اعطای انگشتری به نیازمند، در رکوع نمازش نازل شده است..<ref>ر.ک: همان، ص84</ref>   
نویسنده، رد سخنان عبدالجبار را به کتب بزرگان شیعه از قبیل الشافی و الذخیرة و تلخیص الشافی ارجاع داده است. سپس به  سخنان متأخرین از قاضی عبدالجبار چون [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] ، عضد ایجی، سعدالدین تفتازانی، آلوسی و دیگران در این رابطه اشاره کرده است. در این میان برخی چون [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]  تنها راه رهایی از این موضوع، تکذیب اصل قضیه دانسته است...<ref>ر.ک: همان، ص75-74</ref> البته بسیاری از علمای اهل سنت ناچار به اعتراف به نزول این آیه در حق علی(ع) شده‌اند؛ مثلاً قوشجی ثمرقندی در این رابطه می‌نویسد: این آیه به اتفاق مفسرین در حق علی بن ابی‌طالب(ع) به هنگام اعطای انگشتری به نیازمند، در رکوع نمازش نازل شده است...<ref>ر.ک: همان، ص84</ref>   


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش