۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در مقدمه، بهصورت مختصر، به معرفى [[علامه امينى]] و اثر او پرداخته شده است <ref>مقدمه، ص13-15</ref> | در مقدمه، بهصورت مختصر، به معرفى [[علامه امينى]] و اثر او پرداخته شده است <ref>مقدمه، ص13-15</ref> | ||
بخش اول، در پنج فصل سامان يافته است. در فصل اول، به زندگىنامه [[علامه امينى]] پرداخته شده و اطلاعاتى از ايشان پيرامون زمان و مكان تولد، شروع به تحصيل، سفرهاى تحصيلى و اساتيد ايشان در نجف ارائه گرديده است <ref>متن كتاب، ص29- 32</ref> | بخش اول، در پنج فصل سامان يافته است. در فصل اول، به زندگىنامه [[علامه امينى]] پرداخته شده و اطلاعاتى از ايشان پيرامون زمان و مكان تولد، شروع به تحصيل، سفرهاى تحصيلى و اساتيد ايشان در نجف ارائه گرديده است <ref>متن كتاب، ص29- 32</ref> | ||
در فصل دوم، سجاياى اخلاقى و معنوى [[علامه امينى]] مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده معتقد است [[علامه امينى]] را قبل از اينكه يك شخصيت علمى معرفى كنيم، بايد يك شخصيت معنوى و اخلاقى معرفى كرد <ref>همان، ص37</ref> | در فصل دوم، سجاياى اخلاقى و معنوى [[علامه امينى]] مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده معتقد است [[علامه امينى]] را قبل از اينكه يك شخصيت علمى معرفى كنيم، بايد يك شخصيت معنوى و اخلاقى معرفى كرد <ref>همان، ص37</ref> از جمله عناوين اين فصل، عبارتند از: زهد علامه، توسل و عبادت علامه، امينى از قرآن هدايت مىگرفت، شجاعت [[علامه امينى]]، اراده صاحب الغدير، ادب امينى و آثار علمى و قلمى ايشان <ref>همان، ص38- 64</ref> | ||
در فصل سوم، به آرمانها و اهداف [[علامه امينى]] نگريسته شده است. اين آرمانها به ترتيب عبارتند از: تبيين مسئله ولايت، ايجاد وحدت بين مسلمين، تشكيل خانه نويسندگان، رسيدگى به نشريات جهان و شناخت عناصر زمان. از جمله اهداف [[علامه امينى]]، قرار دادن صفوف پراكنده ملل اسلامى در يك صف واحد و ايجاد وحدت بين آنها بوده است. ايشان معتقد بود كه راز تفوق و عزت مسلمين در پرهيز از تفرق و بنيان سعادتشان در تمسك به حبلالله خلاصه مىگردد و مسلمين زمانى خواهند توانست به عزت از دست رفته خود درست يابند كه به آيه ''' «و اعتصموا بحبلالله جميعاً و لا تفرقوا» ''' بديد عمل بنگرند و بدان عمل كنند <ref>همان، ص70</ref> | در فصل سوم، به آرمانها و اهداف [[علامه امينى]] نگريسته شده است. اين آرمانها به ترتيب عبارتند از: تبيين مسئله ولايت، ايجاد وحدت بين مسلمين، تشكيل خانه نويسندگان، رسيدگى به نشريات جهان و شناخت عناصر زمان. از جمله اهداف [[علامه امينى]]، قرار دادن صفوف پراكنده ملل اسلامى در يك صف واحد و ايجاد وحدت بين آنها بوده است. ايشان معتقد بود كه راز تفوق و عزت مسلمين در پرهيز از تفرق و بنيان سعادتشان در تمسك به حبلالله خلاصه مىگردد و مسلمين زمانى خواهند توانست به عزت از دست رفته خود درست يابند كه به آيه ''' «و اعتصموا بحبلالله جميعاً و لا تفرقوا» ''' بديد عمل بنگرند و بدان عمل كنند <ref>همان، ص70</ref> | ||
در فصل چهارم، حكايات و كراماتى از [[علامه امينى]] بيان شده است <ref>همان، ص81- 124</ref> و در فصل پنجم، به [[علامه امينى]] و «الغدير» در آينه شعر و قلم، نگاه شده است. در اين رابطه، سخنانى از بزرگان و علما، درباره ايشان ذكر شده است كه از آن جملهاند: محمد غلاب، صفا خلوصى، عبدالرحمن كيانى حلبى، محمد سعيد دحدوح، يوسف اسعد داغر بيروتى، دكتر يونس سلامه، علامه عبدالحسين شرف الدين عاملى و علامه [[جعفری تبریزی، محمدتقی|محمدتقى جعفرى]]. اشعارى نيز از حبيب الله چايچيان، محمدحسين شهريار، سيد حسّون بعاج و قصيدهاى از شمس الدين خطيب ارائه شده است <ref>همان، ص127- 145</ref> | در فصل چهارم، حكايات و كراماتى از [[علامه امينى]] بيان شده است <ref>همان، ص81- 124</ref> و در فصل پنجم، به [[علامه امينى]] و «الغدير» در آينه شعر و قلم، نگاه شده است. در اين رابطه، سخنانى از بزرگان و علما، درباره ايشان ذكر شده است كه از آن جملهاند: محمد غلاب، صفا خلوصى، عبدالرحمن كيانى حلبى، محمد سعيد دحدوح، يوسف اسعد داغر بيروتى، دكتر يونس سلامه، علامه عبدالحسين شرف الدين عاملى و علامه [[جعفری تبریزی، محمدتقی|محمدتقى جعفرى]]. اشعارى نيز از حبيب الله چايچيان، محمدحسين شهريار، سيد حسّون بعاج و قصيدهاى از شمس الدين خطيب ارائه شده است <ref>همان، ص127- 145</ref> | ||
در بخش دوم، در دو فصل، به معرفى مباحثى از كتاب «الغدير»، پرداخته شده است. در فصل اول تحت عنوان بر ساحل بيكران الغدير، مبناى تحقيقى [[علامه امينى]]، هدف ايشان از تأليف الغدير، وحدت اسلامى در اعتقاد علامه و بحث ولايت در الغدير مورد بحث و بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص153- 159</ref> | در بخش دوم، در دو فصل، به معرفى مباحثى از كتاب «الغدير»، پرداخته شده است. در فصل اول تحت عنوان بر ساحل بيكران الغدير، مبناى تحقيقى [[علامه امينى]]، هدف ايشان از تأليف الغدير، وحدت اسلامى در اعتقاد علامه و بحث ولايت در الغدير مورد بحث و بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص153- 159</ref> | ||
به اعتقاد نويسنده به جرأت مىتوان گفت كه در دنياى تحقيقات اسلامى، چه در ممالك اسلامى و چه در كشورهاى غربى، كسى يافت نمىشود كه با نام «الغدير» و [[علامه امينى]] آشنا نباشد. با آنكه مطالب «الغدير» به مذاق بسيارى خوشايند نمىباشد، لكن از آنجايى كه با اتكاء به منابع و مآخذ متيقن نوشته شده، تاكنون كسى نتوانسته نقدى يا ردى بر كتاب «الغدير» يا حتى نقدى بر صفحهاى از صفحات آن بنويسد. نويسنده در تأييد اين گفته، به اين مطلب اشاره مىكند كه وقتى عدهاى از اهل سنت از بزرگ خود درخواست مقابله با [[علامه امينى]] و كتابش را مىكنند، او بعد از خواندن «الغدير» مىگويد: «اگر بخواهيم با الغدير مبارزه كنيم، ابتدا بايد كتابهاى خودمان را نابود كنيم». خود علامه نيز فرمودهاند كه من براى نوشتن «الغدير» ده هزار كتاب را از باى بسم الله تا تاى تمت خواندم و به صد هزار كتاب مراجعات داشتم؛ و بايد توجه داشت كه برخى از اين كتب، خطى و در چندين مجلد بودهاند كه اگر الان چاپ شوند، به دهها جلد مىرسد <ref>همان، ص153- 154</ref> | به اعتقاد نويسنده به جرأت مىتوان گفت كه در دنياى تحقيقات اسلامى، چه در ممالك اسلامى و چه در كشورهاى غربى، كسى يافت نمىشود كه با نام «الغدير» و [[علامه امينى]] آشنا نباشد. با آنكه مطالب «الغدير» به مذاق بسيارى خوشايند نمىباشد، لكن از آنجايى كه با اتكاء به منابع و مآخذ متيقن نوشته شده، تاكنون كسى نتوانسته نقدى يا ردى بر كتاب «الغدير» يا حتى نقدى بر صفحهاى از صفحات آن بنويسد. نويسنده در تأييد اين گفته، به اين مطلب اشاره مىكند كه وقتى عدهاى از اهل سنت از بزرگ خود درخواست مقابله با [[علامه امينى]] و كتابش را مىكنند، او بعد از خواندن «الغدير» مىگويد: «اگر بخواهيم با الغدير مبارزه كنيم، ابتدا بايد كتابهاى خودمان را نابود كنيم». خود علامه نيز فرمودهاند كه من براى نوشتن «الغدير» ده هزار كتاب را از باى بسم الله تا تاى تمت خواندم و به صد هزار كتاب مراجعات داشتم؛ و بايد توجه داشت كه برخى از اين كتب، خطى و در چندين مجلد بودهاند كه اگر الان چاپ شوند، به دهها جلد مىرسد <ref>همان، ص153- 154</ref> | ||
نويسنده معتقد است مهمترين هدف علامه از تأليف اين كتاب بزرگ، دستيابى مجدد مسلمين به اتحاد و يكدلى بود، همان اتحادى كه در زمان رسول خدا (ص) حاكم بود و در سايه همان اتحاد و همدلى بود كه اسلام روزبهروز پيشرفت كرد و تا اروپا و اسپانيا پيش رفت. البته به اعتقاد نويسنده، هدف ايشان از وحدت، آن وحدتى نمىباشد كه بعضى از استعمارگران و سياستمداران براى رسيدن به اهداف شوم خود، به دست عمّال خود علم مىكنند. وحدت در نزد علامه، بر مبناى اظهار حقايق در بين امت اسلامى است نه اينكه به خاطر وحدت، پرده روى مسلمات تاريخى بكشيم، بلكه گرد و غبارى كه بعضى قلم به دستان مزدور و هواپرست روى حقايق كشيدهاند، بايد از بين برود تا حق و حقيقت براى همگان واضح و روشن شود <ref>همان، ص155-156</ref> | نويسنده معتقد است مهمترين هدف علامه از تأليف اين كتاب بزرگ، دستيابى مجدد مسلمين به اتحاد و يكدلى بود، همان اتحادى كه در زمان رسول خدا (ص) حاكم بود و در سايه همان اتحاد و همدلى بود كه اسلام روزبهروز پيشرفت كرد و تا اروپا و اسپانيا پيش رفت. البته به اعتقاد نويسنده، هدف ايشان از وحدت، آن وحدتى نمىباشد كه بعضى از استعمارگران و سياستمداران براى رسيدن به اهداف شوم خود، به دست عمّال خود علم مىكنند. وحدت در نزد علامه، بر مبناى اظهار حقايق در بين امت اسلامى است نه اينكه به خاطر وحدت، پرده روى مسلمات تاريخى بكشيم، بلكه گرد و غبارى كه بعضى قلم به دستان مزدور و هواپرست روى حقايق كشيدهاند، بايد از بين برود تا حق و حقيقت براى همگان واضح و روشن شود <ref>همان، ص155-156</ref> | ||
نويسنده بر اين باور است كه در يك نگاه كلى، مىتوان تمامى مطالب «الغدير» را در دو موضوع اساسى خلاصه كرد. موضوع اول، عبارت است از: اثبات ولايت مطلقه معصومين(ع) از طريق اثبات خلافت بلافصل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اثبات اينكه حضرت على(ع) از طرف پيامبر(ص) به اين منصب مشخص شده است. دوم نفى ولايت غير معصوم در اسلام و تبيين كردن معنى و مراد آيه شريفه «و لا ينال عهدي الظالمين» <ref>همان، ص159</ref> | نويسنده بر اين باور است كه در يك نگاه كلى، مىتوان تمامى مطالب «الغدير» را در دو موضوع اساسى خلاصه كرد. موضوع اول، عبارت است از: اثبات ولايت مطلقه معصومين(ع) از طريق اثبات خلافت بلافصل [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و اثبات اينكه حضرت على(ع) از طرف پيامبر(ص) به اين منصب مشخص شده است. دوم نفى ولايت غير معصوم در اسلام و تبيين كردن معنى و مراد آيه شريفه «و لا ينال عهدي الظالمين» <ref>همان، ص159</ref> | ||
در فصل دوم از اين بخش تحت عنوان غوصى در اقيانوس بيكران الغدير، مطالب جلدهاى اول تا هفتم الغدير مورد بحث و بررسى قرار داده است. در صدر عناوين هر جلد غديرههاى قرون مختلف از قرن اول تا نهم هجرى ذكر شده است. پس از سؤالات و شبهات مختلفى كه از سوى اهل سنت درباره ولايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و غدير مطرح شده، پاسخ داده شده است <ref>همان، ص 171-271</ref> | در فصل دوم از اين بخش تحت عنوان غوصى در اقيانوس بيكران الغدير، مطالب جلدهاى اول تا هفتم الغدير مورد بحث و بررسى قرار داده است. در صدر عناوين هر جلد غديرههاى قرون مختلف از قرن اول تا نهم هجرى ذكر شده است. پس از سؤالات و شبهات مختلفى كه از سوى اهل سنت درباره ولايت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و غدير مطرح شده، پاسخ داده شده است <ref>همان، ص 171-271</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش