۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''مسند الدارمي المعروف ب: (سنن الدارمي)'''، اثر [[ابومحمد عبدالله بن عبدالرحمن بن فضل بن بهرام دارمى]]، با تحقيق [[حسين سليم اسد دارانى]]، از جمله كتب روايى اهل سنت است كه به زبان عربى و در قرن سوم هجرى نوشته شده است. | '''مسند الدارمي المعروف ب: (سنن الدارمي)'''، اثر [[ابومحمد عبدالله بن عبدالرحمن بن فضل بن بهرام دارمى]]، با تحقيق [[حسين سليم اسد دارانى]]، از جمله كتب روايى اهل سنت است كه به زبان عربى و در قرن سوم هجرى نوشته شده است. | ||
اين اثر، به نام «المسند الجامع» نيز خوانده شده است <ref>مقدمه محقق، ج1، ص49</ref> | اين اثر، به نام «المسند الجامع» نيز خوانده شده است <ref>مقدمه محقق، ج1، ص49</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهار جلد تنظيم شده است. اين كتاب، مجموعا دربردارنده 3546 روايت است كه بر اساس ابواب فقهى سامان يافته است. | كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهار جلد تنظيم شده است. اين كتاب، مجموعا دربردارنده 3546 روايت است كه بر اساس ابواب فقهى سامان يافته است. | ||
در چاپهاى مختلف كتاب، تعداد روايات به صور مختلف شمارهگذارى شده كه دليل آن اختلاف محاسبه روايات مرفوع، موقوف و مقطوع است كه بهصورت مسند يا مرسل گزارش شدهاند. مسند داراى موضوعبندى روشنى است كه با عناوين جزئى در بابهاى متعدد آمده است، اما اثرى از فصلبندىهاى كلى در قالب «كتاب» در آن ديده نمىشود و بيست عنوان «كتاب» آن تقسيمى متأخر است <ref>نفيسى، شادى، ص763</ref> | در چاپهاى مختلف كتاب، تعداد روايات به صور مختلف شمارهگذارى شده كه دليل آن اختلاف محاسبه روايات مرفوع، موقوف و مقطوع است كه بهصورت مسند يا مرسل گزارش شدهاند. مسند داراى موضوعبندى روشنى است كه با عناوين جزئى در بابهاى متعدد آمده است، اما اثرى از فصلبندىهاى كلى در قالب «كتاب» در آن ديده نمىشود و بيست عنوان «كتاب» آن تقسيمى متأخر است <ref>نفيسى، شادى، ص763</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
[[خطيب بغدادى]] فقط از سه اثر دارمى به نامهاى مسند، تفسير و جامع سخن گفته، اما در منابع متأخر آثار ديگرى نيز به او نسبت داده شده است. بىشك برخى از اين آثار، مستقل نبوده و برگرفته از مسند و برخى از آنها نيز عنوانهاى بديل براى مسند است؛ مثلاً ثلاثيات، مجموعه مستقلى نيست و در واقع بخشى از مسند است كه افراد مختلفى از جمله عيسى بن عمر سمرقندى، شاگرد دارمى و راوى مسند او، سبكى و ابن نور هركدام جداگانه از مسند دارمى استخراج كردهاند <ref>همان</ref> | [[خطيب بغدادى]] فقط از سه اثر دارمى به نامهاى مسند، تفسير و جامع سخن گفته، اما در منابع متأخر آثار ديگرى نيز به او نسبت داده شده است. بىشك برخى از اين آثار، مستقل نبوده و برگرفته از مسند و برخى از آنها نيز عنوانهاى بديل براى مسند است؛ مثلاً ثلاثيات، مجموعه مستقلى نيست و در واقع بخشى از مسند است كه افراد مختلفى از جمله عيسى بن عمر سمرقندى، شاگرد دارمى و راوى مسند او، سبكى و ابن نور هركدام جداگانه از مسند دارمى استخراج كردهاند <ref>همان</ref> | ||
از دارمى فقط يك مجموعه حديثى برجاى مانده است. در اينكه اين اثر كداميك از سه مجموعه منتسب به اوست، اقوال گوناگونى وجود دارد كه منشأ آنها بيشتر عدم تطابق عنوان مسند در معناى مصطلح آن بر كتاب موجود دارمى است كه باعث شده در توجيه اين مطلب، اثر موجود را، كتابى جز مسند دارمى معرفى كنند. بااينهمه، مجموعه برجاىمانده از دارمى از ديرباز به مسند، نامبردار بوده است و درعينحال، به تنظيم موضوعى آن اشاره داشتهاند. برخى آن را به لحاظ علوّ اسنادش «المسند العالي» و به لحاظ اعتبار رواياتش «المسند الصحيح» خواندهاند. همين مجموعه، با در نظر گرفتن ساختار و طبقهبندى موضوعىاش، سنن ناميده شده و مكرر با اين نام به چاپ رسيده؛ همچنانكه با عنوان «المسند الجامع» نيز منتشر شده است. مسند دارمى برخلاف تمامى مسانيد ديگر، نه به اعتبار تنظيم آن براساس راوى، بلكه به سبب داشتن روايات با سلسله اسناد، بدين عنوان خوانده شده است <ref>همان</ref> | از دارمى فقط يك مجموعه حديثى برجاى مانده است. در اينكه اين اثر كداميك از سه مجموعه منتسب به اوست، اقوال گوناگونى وجود دارد كه منشأ آنها بيشتر عدم تطابق عنوان مسند در معناى مصطلح آن بر كتاب موجود دارمى است كه باعث شده در توجيه اين مطلب، اثر موجود را، كتابى جز مسند دارمى معرفى كنند. بااينهمه، مجموعه برجاىمانده از دارمى از ديرباز به مسند، نامبردار بوده است و درعينحال، به تنظيم موضوعى آن اشاره داشتهاند. برخى آن را به لحاظ علوّ اسنادش «المسند العالي» و به لحاظ اعتبار رواياتش «المسند الصحيح» خواندهاند. همين مجموعه، با در نظر گرفتن ساختار و طبقهبندى موضوعىاش، سنن ناميده شده و مكرر با اين نام به چاپ رسيده؛ همچنانكه با عنوان «المسند الجامع» نيز منتشر شده است. مسند دارمى برخلاف تمامى مسانيد ديگر، نه به اعتبار تنظيم آن براساس راوى، بلكه به سبب داشتن روايات با سلسله اسناد، بدين عنوان خوانده شده است <ref>همان</ref> | ||
در مقدمه تحقيقى كتاب، ضمن ارائه زندگىنامه مفصلى از نويسنده و شرح دوران و عصر زندگانى وى، صحت انتساب كتاب به او، بررسى شده و در پايان، اقدامات تحقيقى صورتگرفته در آن، شرح داده شده است؛ اقداماتى همچون: | در مقدمه تحقيقى كتاب، ضمن ارائه زندگىنامه مفصلى از نويسنده و شرح دوران و عصر زندگانى وى، صحت انتساب كتاب به او، بررسى شده و در پايان، اقدامات تحقيقى صورتگرفته در آن، شرح داده شده است؛ اقداماتى همچون: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
# توضيح و تشريح اماكن و اعلامى كه نياز به شرح و توضيح داشته است. | # توضيح و تشريح اماكن و اعلامى كه نياز به شرح و توضيح داشته است. | ||
# ذكر اسانيد روايات و تبيين درجه اعتبار و اهميت هر روايت از لحاظ صحت، حسن و ضعف، بر اساس قواعد متفقعليه نزد علما و اساتيد اين فن. | # ذكر اسانيد روايات و تبيين درجه اعتبار و اهميت هر روايت از لحاظ صحت، حسن و ضعف، بر اساس قواعد متفقعليه نزد علما و اساتيد اين فن. | ||
# استخراج احاديث از ساير صحاح و كتب سنن، مسانيد، معاجم و...<ref>ر.ك: مقدمه محقق، ج1، ص146-145</ref> | # استخراج احاديث از ساير صحاح و كتب سنن، مسانيد، معاجم و...<ref>ر.ك: مقدمه محقق، ج1، ص146-145</ref> | ||
دارمى در مسند با مقدمهاى مفصّل، ابتدا بهاجمال به ويژگىهاى رسول اكرم(ص) و سپس با ذكر وفات آن حضرت، به موضوع پيروى از سنّت و علما و دورى از رأى و زمينههاى مرتبط با آن مىپردازد. موضوعات بعدى كتاب عموماً مباحث فقهى است كه با بحث طهارت آغاز شده و با وصايا پايان مىپذيرد. آخرين بخش كتاب به «فضائل القرآن» اختصاص دارد. غير از بخش مقدماتى و پايانى از فصلهاى ميانى، در كتاب رؤيا و سِيَر نيز به موضوعات غير فقهى پرداخته شده است. دارمى در كتاب خود به گردآورى طرق مختلف يك روايت توجهى ندارد و در هر باب به مصادر استنباط فقهى اشاره مىكند. تكرار روايت و تقطيع نيز در آن كم است. وى در كنار نقل روايات، بعضاً پارهاى اطلاعات درباره راويان يا نااستوارىهاى سندى را نيز گزارش مىكند <ref>نفيسى، شادى، ص763</ref> | دارمى در مسند با مقدمهاى مفصّل، ابتدا بهاجمال به ويژگىهاى رسول اكرم(ص) و سپس با ذكر وفات آن حضرت، به موضوع پيروى از سنّت و علما و دورى از رأى و زمينههاى مرتبط با آن مىپردازد. موضوعات بعدى كتاب عموماً مباحث فقهى است كه با بحث طهارت آغاز شده و با وصايا پايان مىپذيرد. آخرين بخش كتاب به «فضائل القرآن» اختصاص دارد. غير از بخش مقدماتى و پايانى از فصلهاى ميانى، در كتاب رؤيا و سِيَر نيز به موضوعات غير فقهى پرداخته شده است. دارمى در كتاب خود به گردآورى طرق مختلف يك روايت توجهى ندارد و در هر باب به مصادر استنباط فقهى اشاره مىكند. تكرار روايت و تقطيع نيز در آن كم است. وى در كنار نقل روايات، بعضاً پارهاى اطلاعات درباره راويان يا نااستوارىهاى سندى را نيز گزارش مىكند <ref>نفيسى، شادى، ص763</ref> | ||
مسند دارمى به علوّ اسناد ممتاز است. روايات ثلاثى آن (رواياتى كه واسطه آن تا پيامبر اكرم سه نفرند) چهارده مورد است كه با مواردى كه در حكم ثلاثى هستند به 18 مورد مىرسد؛ درحالىكه ثلاثيات بخارى را 22 مورد دانستهاند. دارمى شروط خود را براى نقل روايات نياورده است، اما عالمان اهل سنّت، عموم روايات اين مجموعه را صحيح و حسن دانستهاند. او اگرچه بعضاً روايات ضعيف را نقل كرده، از اين موارد بهعنوان شاهد و متابع يا در فضائل و ترغيب و ترهيب بهره برده است. روايات منكر و شاذ اين مجموعه بسيار اندك است و بر همين اساس نيز [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] مسند دارمى را بر سنن ابن ماجَه برترى داده است <ref>همان</ref> | مسند دارمى به علوّ اسناد ممتاز است. روايات ثلاثى آن (رواياتى كه واسطه آن تا پيامبر اكرم سه نفرند) چهارده مورد است كه با مواردى كه در حكم ثلاثى هستند به 18 مورد مىرسد؛ درحالىكه ثلاثيات بخارى را 22 مورد دانستهاند. دارمى شروط خود را براى نقل روايات نياورده است، اما عالمان اهل سنّت، عموم روايات اين مجموعه را صحيح و حسن دانستهاند. او اگرچه بعضاً روايات ضعيف را نقل كرده، از اين موارد بهعنوان شاهد و متابع يا در فضائل و ترغيب و ترهيب بهره برده است. روايات منكر و شاذ اين مجموعه بسيار اندك است و بر همين اساس نيز [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] مسند دارمى را بر سنن ابن ماجَه برترى داده است <ref>همان</ref> | ||
مسند دارمى تنها از طريق ابوعمران عيسى بن عمر بن عباس سمرقندى (زنده به سال 320ق) به نسلهاى بعدى منتقل شده است. از او اطلاع اندكى در دست است و [[ذهبى]] او را صدوق دانسته است. كتاب مسند مورد توجه محدّثان بوده و در اغلب كتابهاى مشيخه و فهرست در كنار ديگر آثار حديثى، به اين كتاب و طريق روايت آن نيز اشاره شده است <ref>همان</ref> | مسند دارمى تنها از طريق ابوعمران عيسى بن عمر بن عباس سمرقندى (زنده به سال 320ق) به نسلهاى بعدى منتقل شده است. از او اطلاع اندكى در دست است و [[ذهبى]] او را صدوق دانسته است. كتاب مسند مورد توجه محدّثان بوده و در اغلب كتابهاى مشيخه و فهرست در كنار ديگر آثار حديثى، به اين كتاب و طريق روايت آن نيز اشاره شده است <ref>همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
مصطفى ابوزيد رشوان نيز در كتاب «زوائد رجال سنن الإمام الدارمي على الكتب الستة»، رجالى را كه نامشان در مسند دارمى آمده، اما در صحيحين از آنها روايت نشده، استخراج كرده است. همو در كتاب «زوائد سنن الإمام الدارمي على الكتب الستة» رواياتى را كه در مسند دارمى آمده، اما در صحيحين نيامده، استخراج كرده است. | مصطفى ابوزيد رشوان نيز در كتاب «زوائد رجال سنن الإمام الدارمي على الكتب الستة»، رجالى را كه نامشان در مسند دارمى آمده، اما در صحيحين از آنها روايت نشده، استخراج كرده است. همو در كتاب «زوائد سنن الإمام الدارمي على الكتب الستة» رواياتى را كه در مسند دارمى آمده، اما در صحيحين نيامده، استخراج كرده است. | ||
همچنين محمد عويضه رساله دكترى خود را به بررسى زندگى و اهميت كتاب سنن دارمى اختصاص داده كه در دانشگاه الازهر از آن دفاع كرده است. احمد عبدالقادر رفاهى نيز در كتاب «فهرس أحاديث و آثار سنن الدارمي»، فهرستى براى احاديث مندرج در كتاب سنن دارمى تهيه كرده است <ref>همان</ref> | همچنين محمد عويضه رساله دكترى خود را به بررسى زندگى و اهميت كتاب سنن دارمى اختصاص داده كه در دانشگاه الازهر از آن دفاع كرده است. احمد عبدالقادر رفاهى نيز در كتاب «فهرس أحاديث و آثار سنن الدارمي»، فهرستى براى احاديث مندرج در كتاب سنن دارمى تهيه كرده است <ref>همان</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش