پرش به محتوا

شذرات الذهب في أخبار من ذهب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - 'ابن اسحاق' به 'ابن اسحاق ')
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۶۴: خط ۶۴:




در مقدمه، در فصل اول، به تعريف و ارائه زندگى‌نامه مختصرى از مشاهير مورخينى كه پيش از ابن عماد مى‌زيسته‌اند، پرداخته شده است. اين مورخين عبارتند از: [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] ؛ واقدى؛ ابن هشام؛ ابن سعد؛ خليفة بن خياط؛ بخارى؛ [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]؛ فسوى؛ ابوزرعه دمشقى؛ [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنيفه دينورى]]؛ طبرى؛ ابن ابى‌حاتم؛ مسعودى؛ ابن حبان؛ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]]؛ [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]؛ [[خطيب بغدادى]]؛ [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] دمشقى]]؛ سهيلى؛ [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]؛ مقدسى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ منذرى؛ نووى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ محب‌الدين طبرى؛ ابوالفداء؛ تبريزى؛ [[ذهبى]]؛ ابن شاكر كتبى؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ يافعى؛ تاج‌الدين سبكى؛ [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛ لسان‌الدين بن خطيب؛ [[ابن خلدون]]؛ ابن ناصرالدين؛ ابن قاضى شهبه؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]؛ ابن تغرى بردى؛ سخاوى؛ ابن طولون؛ عيدروس؛ حلبى <ref>مقدمه محقق، ج1، ص13-82</ref>.
در مقدمه، در فصل اول، به تعريف و ارائه زندگى‌نامه مختصرى از مشاهير مورخينى كه پيش از ابن عماد مى‌زيسته‌اند، پرداخته شده است. اين مورخين عبارتند از: [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] ؛ واقدى؛ ابن هشام؛ ابن سعد؛ خليفة بن خياط؛ بخارى؛ [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]؛ فسوى؛ ابوزرعه دمشقى؛ [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنيفه دينورى]]؛ طبرى؛ ابن ابى‌حاتم؛ مسعودى؛ ابن حبان؛ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]]؛ [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]]؛ [[خطيب بغدادى]]؛ [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]]؛ [[ابن عساکر، علی بن حسن|[[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] دمشقى]]؛ سهيلى؛ [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]؛ مقدسى؛ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]؛ منذرى؛ نووى؛ [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ محب‌الدين طبرى؛ ابوالفداء؛ تبريزى؛ [[ذهبى]]؛ ابن شاكر كتبى؛ [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]؛ يافعى؛ تاج‌الدين سبكى؛ [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]؛ لسان‌الدين بن خطيب؛ [[ابن خلدون]]؛ ابن ناصرالدين؛ ابن قاضى شهبه؛ [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]؛ ابن تغرى بردى؛ سخاوى؛ ابن طولون؛ عيدروس؛ حلبى <ref>مقدمه محقق، ج1، ص13-82</ref>


در فصل دوم، زندگى‌نامه ابن عماد ارائه گرديده <ref>همان، ص86-90</ref> و در فصل سوم، ويژگى‌ها و خصوصيات كتاب، مطرح شده است <ref>همان، ص92-94</ref>. در فصل چهارم نيز، اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته در كتاب، توضيح داده شده است <ref>همان، ص95-101</ref>.
در فصل دوم، زندگى‌نامه ابن عماد ارائه گرديده <ref>همان، ص86-90</ref> و در فصل سوم، ويژگى‌ها و خصوصيات كتاب، مطرح شده است <ref>همان، ص92-94</ref> در فصل چهارم نيز، اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته در كتاب، توضيح داده شده است <ref>همان، ص95-101</ref>


مؤلف در اين كتاب برخلاف آثار گذشتگان، از داستان آفرينش و قصص انبيا سخن نگفته و تاريخ را با تاريخ اسلام از سال نخست هجرت آغاز كرده است. وى در ابتداى كتاب يادآور شده كه بيش از هر كتابى، از آثار [[ذهبى]] بهره برده و بعد از آن از آثارى چون: «الكمال»، «حلية الأولياء»، «المنهل الصافي» و «[[وفيات الأعيان]]» [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] استفاده كرده است. به‌گونه‌اى كه برخى بر اين باور هستند كه كتاب حاضر در واقع خلاصه‌اى از كتاب‌هاى «تاريخ اسلام» [[ذهبى]]، «[[الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة]]» اثر حافظ ابن حجر، «[[الضوء اللامع لأهل القرن التاسع]]» اثر [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|حافظ سخاوى]]، «الكواكب السائرة بمناقب أعيان المائة العاشرة» اثر نجم غزى و... مى‌باشد. وى همچنين در اين كتاب در بيان اسماء افراد و سرگذشتشان از كتاب‌هاى «[[وفيات الأعيان]]» و «الوافي بالوفيات» بهره فراوان برده است <ref>عبدى‌پور، حسن</ref>.
مؤلف در اين كتاب برخلاف آثار گذشتگان، از داستان آفرينش و قصص انبيا سخن نگفته و تاريخ را با تاريخ اسلام از سال نخست هجرت آغاز كرده است. وى در ابتداى كتاب يادآور شده كه بيش از هر كتابى، از آثار [[ذهبى]] بهره برده و بعد از آن از آثارى چون: «الكمال»، «حلية الأولياء»، «المنهل الصافي» و «[[وفيات الأعيان]]» [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] استفاده كرده است. به‌گونه‌اى كه برخى بر اين باور هستند كه كتاب حاضر در واقع خلاصه‌اى از كتاب‌هاى «تاريخ اسلام» [[ذهبى]]، «[[الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة]]» اثر حافظ ابن حجر، «[[الضوء اللامع لأهل القرن التاسع]]» اثر [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|حافظ سخاوى]]، «الكواكب السائرة بمناقب أعيان المائة العاشرة» اثر نجم غزى و... مى‌باشد. وى همچنين در اين كتاب در بيان اسماء افراد و سرگذشتشان از كتاب‌هاى «[[وفيات الأعيان]]» و «الوافي بالوفيات» بهره فراوان برده است <ref>عبدى‌پور، حسن</ref>


در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوه‌هايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است <ref>همان</ref>.
در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوه‌هايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است <ref>همان</ref>


در ادامه، نويسنده به ازدواج حضرت على(ع) با ساير همسران مى‌پردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد: «طرف‌داران حضرت على(ع) كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمى‌شود <ref>همان</ref>.
در ادامه، نويسنده به ازدواج حضرت على(ع) با ساير همسران مى‌پردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مى‌كند. او مى‌گويد: «طرف‌داران حضرت على(ع) كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمى‌شود <ref>همان</ref>


شايان ذكر است بخشى از تحريف‌ها و گرايش‌هاى موجود در سيره، ناشى از گرايش‌هايى است كه در تعظيم برخى از جناح‌ها و شخصيت‌ها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ به‌عنوان نمونه، نويسنده در جلد اول، ص231 مى‌گويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايش‌هاى شيعى داشت، در طى نامه‌اى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتى‌هاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتى‌هاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد» <ref>ر.ك: همان</ref>.
شايان ذكر است بخشى از تحريف‌ها و گرايش‌هاى موجود در سيره، ناشى از گرايش‌هايى است كه در تعظيم برخى از جناح‌ها و شخصيت‌ها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ به‌عنوان نمونه، نويسنده در جلد اول، ص231 مى‌گويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايش‌هاى شيعى داشت، در طى نامه‌اى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتى‌هاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتى‌هاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد» <ref>ر.ك: همان</ref>


در اين كتاب، به درگذشت عثمان بن مظعون قرشى جمحى اشاره شده است. وى اولين نفر از مهاجرين مدينه بود كه بعد از برگشت از جنگ بدر درگذشت و پيامبر(ص) بر جنازه او نماز خواند و او را در كنار پسر خود ابراهيم دفن كرد. وى جزو عبادى شمرده مى‌شد كه قبل از تحريم خمر، خمر را بر خود حرام كرده بود <ref>همان</ref>.
در اين كتاب، به درگذشت عثمان بن مظعون قرشى جمحى اشاره شده است. وى اولين نفر از مهاجرين مدينه بود كه بعد از برگشت از جنگ بدر درگذشت و پيامبر(ص) بر جنازه او نماز خواند و او را در كنار پسر خود ابراهيم دفن كرد. وى جزو عبادى شمرده مى‌شد كه قبل از تحريم خمر، خمر را بر خود حرام كرده بود <ref>همان</ref>


از جمله افرادى كه به درگذشت او در اين جلد اشاره شده است، درگذشت حمزه عموى پيامبر(ص) و سعد بن معاذ مى‌باشد <ref>همان</ref>.
از جمله افرادى كه به درگذشت او در اين جلد اشاره شده است، درگذشت حمزه عموى پيامبر(ص) و سعد بن معاذ مى‌باشد <ref>همان</ref>


در مجلدهاى ديگر، نويسنده به حوادث صدر اسلام و خلافت بنى اميه و بنى عباس مى‌پردازد و در ادامه، به ائمه تشيع(ع) و موضوع مهدويت و قيام‌هاى شيعى مانند فاطميون و علويان و اتفاقات پيرامون آنها پرداخته شده است؛ البته ابن عماد قيام شيعى را مشروع نمى‌داند <ref>همان</ref>.
در مجلدهاى ديگر، نويسنده به حوادث صدر اسلام و خلافت بنى اميه و بنى عباس مى‌پردازد و در ادامه، به ائمه تشيع(ع) و موضوع مهدويت و قيام‌هاى شيعى مانند فاطميون و علويان و اتفاقات پيرامون آنها پرداخته شده است؛ البته ابن عماد قيام شيعى را مشروع نمى‌داند <ref>همان</ref>


يكى از ضعف‌هاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضت‌ها و قيام‌هاى اسلامى را به‌صورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايش‌هاى م[[ذهبى]] و روحيه محافظه‌كارانه و مصلحت‌انديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضت‌هاى آرمان‌خواهانه و ضد استبداد اسلامى، كم‌رنگ بوده و بازتاب منصفانه‌اى نداشته باشد <ref>همان</ref>.
يكى از ضعف‌هاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضت‌ها و قيام‌هاى اسلامى را به‌صورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايش‌هاى م[[ذهبى]] و روحيه محافظه‌كارانه و مصلحت‌انديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضت‌هاى آرمان‌خواهانه و ضد استبداد اسلامى، كم‌رنگ بوده و بازتاب منصفانه‌اى نداشته باشد <ref>همان</ref>


وى به علت زندگى در مصر، به‌طور مفصل‌تر به رويدات‌هاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مى‌داند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران حضرت على(ع) مانند حجر بن عدى، تأييد نمى‌كند <ref>همان</ref>.
وى به علت زندگى در مصر، به‌طور مفصل‌تر به رويدات‌هاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مى‌داند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران حضرت على(ع) مانند حجر بن عدى، تأييد نمى‌كند <ref>همان</ref>


نويسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلا در موضوع غدير خم، آن را به‌طور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت حضرت على(ع) سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اين‌گونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاه‌هاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتاب‌هاى تاريخى برمى‌گردد <ref>همان</ref>.
نويسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلا در موضوع غدير خم، آن را به‌طور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت حضرت على(ع) سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اين‌گونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاه‌هاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتاب‌هاى تاريخى برمى‌گردد <ref>همان</ref>


اين مسئله، به‌طور اجتناب‌ناپذيرى موجب برخورد پذيرش‌گرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاه‌هاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقع‌بينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنش‌دار ساخته است <ref>همان</ref>.
اين مسئله، به‌طور اجتناب‌ناپذيرى موجب برخورد پذيرش‌گرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاه‌هاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقع‌بينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنش‌دار ساخته است <ref>همان</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۹۵: خط ۹۵:
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده و جلد يازدهم، به مجموعه فهارس، اختصاص يافته است.
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده و جلد يازدهم، به مجموعه فهارس، اختصاص يافته است.


در پاورقى‌ها، علاوه بر توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن <ref>ر.ك: پاورقى، ج1، ص183</ref>، به ساير منابع ارجاع داده شده است <ref>ر.ك: همان، ص187</ref>.
در پاورقى‌ها، علاوه بر توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن <ref>ر.ك: پاورقى، ج1، ص183</ref>، به ساير منابع ارجاع داده شده است <ref>ر.ك: همان، ص187</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش