۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''علوم محضه از آغاز صفويه تا تأسيس دارالفنون'''، اثر [[مهدى محقق]]، از سلسله كتابهاى همايش بينالمللى قرطبه و اصفهان پيرامون علوم محض (رياضيات، داروسازى، موسيقى، نجوم و كشاورزى) مىباشد <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/107415/ مرادى، محمد ريوف، ص 232]</ref> | '''علوم محضه از آغاز صفويه تا تأسيس دارالفنون'''، اثر [[مهدى محقق]]، از سلسله كتابهاى همايش بينالمللى قرطبه و اصفهان پيرامون علوم محض (رياضيات، داروسازى، موسيقى، نجوم و كشاورزى) مىباشد <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/107415/ مرادى، محمد ريوف، ص 232]</ref> | ||
كتاب، به زبان فارسى و در سال 1381ش، تدوين شده است. | كتاب، به زبان فارسى و در سال 1381ش، تدوين شده است. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
كتاب با مقدمه گردآورنده آغاز و مطالب، دربردارنده ده مقاله مىباشد. همه مقالات اين اثر، در حوزه علوم محض است و اين علوم در عهد صفويه بررسى شده و تأثير آن بر دوران بعد مورد پژوهش قرار گرفته است <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/107415/ مرادى، محمد ريوف، ص 232]</ref> | كتاب با مقدمه گردآورنده آغاز و مطالب، دربردارنده ده مقاله مىباشد. همه مقالات اين اثر، در حوزه علوم محض است و اين علوم در عهد صفويه بررسى شده و تأثير آن بر دوران بعد مورد پژوهش قرار گرفته است <ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/107415/ مرادى، محمد ريوف، ص 232]</ref> | ||
هدف از همايش مذكور، آن است كه انديشه نادرستى را كه غربيان و به تبع آنان دانشمندان كشورهاى عربى اظهار داشتهاند، مبنى بر اينكه پس از [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، دانشمند اندلسى، ستاره انديشههاى فلسفى و تفكر عقلى در جهان اسلام رو به افول نهاد، از چهره تاريخ فلسفه اسلامى زدوده گردد، همچنين برخى از چهرههاى درخشان اين دوره كه تاكنون در گوشههاى فراموشى مانده، معرفى و مميزات حكمت متعاليه به دوستداران علوم معقول و اهل فلسفه و عرفان نمايانده شود <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/1/25 مقدمه، ص 25]</ref> | هدف از همايش مذكور، آن است كه انديشه نادرستى را كه غربيان و به تبع آنان دانشمندان كشورهاى عربى اظهار داشتهاند، مبنى بر اينكه پس از [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، دانشمند اندلسى، ستاره انديشههاى فلسفى و تفكر عقلى در جهان اسلام رو به افول نهاد، از چهره تاريخ فلسفه اسلامى زدوده گردد، همچنين برخى از چهرههاى درخشان اين دوره كه تاكنون در گوشههاى فراموشى مانده، معرفى و مميزات حكمت متعاليه به دوستداران علوم معقول و اهل فلسفه و عرفان نمايانده شود <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/1/25 مقدمه، ص 25]</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، به هدف و انگيزه همايش بينالمللى قرطبه و اصفهان اشاره شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/1/5 مقدمه، ص 5]</ref> | در مقدمه، به هدف و انگيزه همايش بينالمللى قرطبه و اصفهان اشاره شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/1/5 مقدمه، ص 5]</ref> | ||
در مقاله اول، نوشته دكتر احمد شرفالدين، تاريخ رياضيات در ايران از عهد صفوى تا تأسيس مدرسه دارالفنون، بررسى شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/1 متن كتاب، ص 1]</ref> | در مقاله اول، نوشته دكتر احمد شرفالدين، تاريخ رياضيات در ايران از عهد صفوى تا تأسيس مدرسه دارالفنون، بررسى شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/1 متن كتاب، ص 1]</ref> | ||
آثار رياضىدانان عهد صفوى تا تأسيس مدرسه دارالفنون، چندان حايز اهميت نيست و اين مربوط به شرايط سياسى آن عهد است؛ ازاينرو، نويسنده در اين مقاله، صفحاتى را به شرح اوضاع سياسى آن دوران اختصاص داده است. همچنين چند صفحهاى را براى بحث در باره موسيقى عصر يادشده در نظر گرفته است؛ چراكه به اعتقاد وى، موسيقى جزئى از رياضيات محسوب مىشود و افزون بر اين، موسيقى يك عصر، اوضاع سياسى و فكرى آن عصر را كمابيش نشان مىدهد. ازاينروست كه سخن كنفوسيوس: «مقام تربيت هر قوم را از تأليفات موسيقايى آن قوم توان شناخت» و نيز سخن منسيوس (MENCIUS)، فيلسوف چينى قرن چهارم پيش از ميلاد: «اگر فرمانروايى موسيقى را از دلوجان دوست بدارد، كشور را بهتر اداره مىكند»، كاملا مورد توجه نويسنده اين سطور بوده و مثالهايى در تأييد اين سخنان آورده است، از جمله آنها اينكه انوشيروان كه دادگر بود، موسيقى را براى تجليل آورده شدن كتاب كليله و دمنه توسط برزويه طبيب از هند به ايران به كار برد، در صورتى كه ناصرالدين شاه كه مستبد بود، موسيقى را براى عياشى و خوشگذرانى شخصى مىخواست <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/1 همان]</ref> | آثار رياضىدانان عهد صفوى تا تأسيس مدرسه دارالفنون، چندان حايز اهميت نيست و اين مربوط به شرايط سياسى آن عهد است؛ ازاينرو، نويسنده در اين مقاله، صفحاتى را به شرح اوضاع سياسى آن دوران اختصاص داده است. همچنين چند صفحهاى را براى بحث در باره موسيقى عصر يادشده در نظر گرفته است؛ چراكه به اعتقاد وى، موسيقى جزئى از رياضيات محسوب مىشود و افزون بر اين، موسيقى يك عصر، اوضاع سياسى و فكرى آن عصر را كمابيش نشان مىدهد. ازاينروست كه سخن كنفوسيوس: «مقام تربيت هر قوم را از تأليفات موسيقايى آن قوم توان شناخت» و نيز سخن منسيوس (MENCIUS)، فيلسوف چينى قرن چهارم پيش از ميلاد: «اگر فرمانروايى موسيقى را از دلوجان دوست بدارد، كشور را بهتر اداره مىكند»، كاملا مورد توجه نويسنده اين سطور بوده و مثالهايى در تأييد اين سخنان آورده است، از جمله آنها اينكه انوشيروان كه دادگر بود، موسيقى را براى تجليل آورده شدن كتاب كليله و دمنه توسط برزويه طبيب از هند به ايران به كار برد، در صورتى كه ناصرالدين شاه كه مستبد بود، موسيقى را براى عياشى و خوشگذرانى شخصى مىخواست <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/1 همان]</ref> | ||
تكيه نويسنده اين مقاله بر سخن منسيوس از لحاظ نظام فكرى است كه موسيقى به وجود مىآورد. در اين زمينه؛ يعنى، به وجود آوردن نظام فكرى، رياضيات نقش بسيار مهمى دارد و فكر نظاميافته است كه خواهان نظم و عدل و احترام به قانون است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/2 همان، ص 2]</ref> | تكيه نويسنده اين مقاله بر سخن منسيوس از لحاظ نظام فكرى است كه موسيقى به وجود مىآورد. در اين زمينه؛ يعنى، به وجود آوردن نظام فكرى، رياضيات نقش بسيار مهمى دارد و فكر نظاميافته است كه خواهان نظم و عدل و احترام به قانون است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/2 همان، ص 2]</ref> | ||
در مقاله دوم، نوشته دكتر على فروحى، جراحى در دوران صفويه مورد پژوهش قرار گرفته است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/111 همان، ص 111]</ref> | در مقاله دوم، نوشته دكتر على فروحى، جراحى در دوران صفويه مورد پژوهش قرار گرفته است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/111 همان، ص 111]</ref> | ||
در دوران صفويه، مانند دورههاى پيشين اسلامى، تحصيلات پزشكى همراه فراگيرى ساير علوم، مانند: فلسفه، الهيات، منطق، اصول، رياضيات و نجوم انجام مىگرفت، آنگاه اگر كسى علاقه به جراحى داشت، كه تعداد آنها معدود بود، در اين رشته بيشتر كاركرده، تبحر لازم را مىآموخت <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/111 همان]</ref> | در دوران صفويه، مانند دورههاى پيشين اسلامى، تحصيلات پزشكى همراه فراگيرى ساير علوم، مانند: فلسفه، الهيات، منطق، اصول، رياضيات و نجوم انجام مىگرفت، آنگاه اگر كسى علاقه به جراحى داشت، كه تعداد آنها معدود بود، در اين رشته بيشتر كاركرده، تبحر لازم را مىآموخت <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/111 همان]</ref> | ||
به اعتقاد نويسنده، دانستن اين نكته جالب است كه در دوران اسلامى فراگيرى علوم، از جمله پزشكى، منحصر به فرزندان افراد ثروتمند و اعيان و اشراف نبوده است، بلكه برعكس، بسيارى از كسانى كه تحصيل علوم مىكردند، در نهايت فقر و فاقه بسرمىبردند و بعضى از آنها براى آنكه بتوانند خرج تحصيل خود را فراهم كنند، در ازاى دستمزدهاى ناچيز، از روى كتب، نسخهبردارى مىكردند. آزادى تحصيل به حدى بود كه حتى گاهى اوقات به فراشهاى مدرسه نيز اجازه داده مىشد، تا در كلاسهاى درس حضور پيدا كنند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/111 همان]</ref> | به اعتقاد نويسنده، دانستن اين نكته جالب است كه در دوران اسلامى فراگيرى علوم، از جمله پزشكى، منحصر به فرزندان افراد ثروتمند و اعيان و اشراف نبوده است، بلكه برعكس، بسيارى از كسانى كه تحصيل علوم مىكردند، در نهايت فقر و فاقه بسرمىبردند و بعضى از آنها براى آنكه بتوانند خرج تحصيل خود را فراهم كنند، در ازاى دستمزدهاى ناچيز، از روى كتب، نسخهبردارى مىكردند. آزادى تحصيل به حدى بود كه حتى گاهى اوقات به فراشهاى مدرسه نيز اجازه داده مىشد، تا در كلاسهاى درس حضور پيدا كنند <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/111 همان]</ref> | ||
مقاله سوم، اثر دكتر على فروحى، به معرفى حكيم على گيلانى اختصاص يافته است. وى برادرزاده حكيمالملك شمسالدين گيلانى، شاگرد حكيم فتحالله شيرازى، از پزشكان مشهور اواخر قرن دهم و اوايل قرن يازدهم هجرى قمرى است. او در گيلان متولد شد و از پزشكانى بود كه پس از فتح گيلان توسط سپاهيان قزلباش شاه طهماسب صفوى و به زندان انداختن خان احمد خان و وزير و طبيب او، حكيم [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|عبدالرزاق لاهيجى]]، به هندوستان مهاجرت كردند. او از طريق گرگان وارد هندوستان شد و درحالىكه آهى در بساط نداشت، در دكن مستقر گرديد، اما بهزودى اكبر شاه (963 - 1014ق) وى را به دربار خود، دهلى، فراخواند و به سمت پزشك و نديم خود منصوب ساخت. حكيم على در دربار اكبر شاه به مقام و ثروت بسيارى دست يافت و به لقب «[[جالینوس]] الزمان» مفتخر گرديد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/137 همان، ص 137]</ref> | مقاله سوم، اثر دكتر على فروحى، به معرفى حكيم على گيلانى اختصاص يافته است. وى برادرزاده حكيمالملك شمسالدين گيلانى، شاگرد حكيم فتحالله شيرازى، از پزشكان مشهور اواخر قرن دهم و اوايل قرن يازدهم هجرى قمرى است. او در گيلان متولد شد و از پزشكانى بود كه پس از فتح گيلان توسط سپاهيان قزلباش شاه طهماسب صفوى و به زندان انداختن خان احمد خان و وزير و طبيب او، حكيم [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|عبدالرزاق لاهيجى]]، به هندوستان مهاجرت كردند. او از طريق گرگان وارد هندوستان شد و درحالىكه آهى در بساط نداشت، در دكن مستقر گرديد، اما بهزودى اكبر شاه (963 - 1014ق) وى را به دربار خود، دهلى، فراخواند و به سمت پزشك و نديم خود منصوب ساخت. حكيم على در دربار اكبر شاه به مقام و ثروت بسيارى دست يافت و به لقب «[[جالینوس]] الزمان» مفتخر گرديد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/137 همان، ص 137]</ref> | ||
در مقاله چهارم، نوشته دكتر على فروحى، مبانى طب قديم مورد بررسى قرار گرفته <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/155 همان، ص 155]</ref> و در مقاله پنجم، اثر هوشنگ ساعدلو، نگاهى تاريخى به فاصله زمانى تأليف دو كتاب إرشاد الزراعة 921ق و مفاتيح الأرزاق 1270ق، شده است. | در مقاله چهارم، نوشته دكتر على فروحى، مبانى طب قديم مورد بررسى قرار گرفته <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/155 همان، ص 155]</ref> و در مقاله پنجم، اثر هوشنگ ساعدلو، نگاهى تاريخى به فاصله زمانى تأليف دو كتاب إرشاد الزراعة 921ق و مفاتيح الأرزاق 1270ق، شده است. | ||
مقاله ششم، اثر دكتر سيد حسين رضوى برقعى، درآمدى است بر داروشناسى و داروسازى از صفويه تا دارالفنون <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/227 همان، ص 227]</ref> | مقاله ششم، اثر دكتر سيد حسين رضوى برقعى، درآمدى است بر داروشناسى و داروسازى از صفويه تا دارالفنون <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/227 همان، ص 227]</ref> | ||
نجوم و منجمين در سدههاى دهم تا سيزدهم هجرى قمرى در سرزمينهاى اسلامى، در مقاله هفتم، نوشته جواد روحانى بررسى شده است. نجوم از جمله دانشهايى است كه همه اقوام و ملل، از گذشتههاى دور بدان اشتغال داشتهاند و هر تمدنى به شكلى با آن آشنا بوده است. بديهى است كه دستاوردهاى علمى تمدنهاى قديمىتر، تدريجا، در اختيار تمدنهاى بعدى قرار گرفته و آنها را در پيشبرد دانش نجوم كمك كرده است. پس از ظهور اسلام و گسترش قلمرو دولت اسلامى به سرزمينهاى دور و نزديك، آثار علمى اقوام مختلف به دست مسلمانان افتاد و بدين وسيله دنياى اسلام وارث علوم پيشينيان شد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/371 همان، ص 371]</ref> | نجوم و منجمين در سدههاى دهم تا سيزدهم هجرى قمرى در سرزمينهاى اسلامى، در مقاله هفتم، نوشته جواد روحانى بررسى شده است. نجوم از جمله دانشهايى است كه همه اقوام و ملل، از گذشتههاى دور بدان اشتغال داشتهاند و هر تمدنى به شكلى با آن آشنا بوده است. بديهى است كه دستاوردهاى علمى تمدنهاى قديمىتر، تدريجا، در اختيار تمدنهاى بعدى قرار گرفته و آنها را در پيشبرد دانش نجوم كمك كرده است. پس از ظهور اسلام و گسترش قلمرو دولت اسلامى به سرزمينهاى دور و نزديك، آثار علمى اقوام مختلف به دست مسلمانان افتاد و بدين وسيله دنياى اسلام وارث علوم پيشينيان شد <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/371 همان، ص 371]</ref> | ||
در مقاله هشتم، نوشته دكتر [[جمشید نژاد، غلامرضا|غلامرضا جمشيدنژاد]] اول، نگاهى به نوآورىهاى محمدباقر يزدى (1069ق / 1659م) در رياضيات و در زمينه اعداد متحاب و اعداد متعادل در كتاب «عيون الحساب» شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/395 همان، ص 395]</ref> | در مقاله هشتم، نوشته دكتر [[جمشید نژاد، غلامرضا|غلامرضا جمشيدنژاد]] اول، نگاهى به نوآورىهاى محمدباقر يزدى (1069ق / 1659م) در رياضيات و در زمينه اعداد متحاب و اعداد متعادل در كتاب «عيون الحساب» شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/395 همان، ص 395]</ref> | ||
دو مقاله آخر نيز نوشته محسن محمدى بوده و در آنها به بحث پيدايش موسيقى پرداخته شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/409 همان، ص 409]</ref> | دو مقاله آخر نيز نوشته محسن محمدى بوده و در آنها به بحث پيدايش موسيقى پرداخته شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/18789/2/409 همان، ص 409]</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش