۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيبويه' به 'سيبويه ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
ب) اين اديبان در كوفه، بصره، بغداد، مكه و مدينه كه مشهورترين مراكز لغت و ادبيات در اين عصر بودند، مىزيستند و در اين دوران، اصول علم نحو بنيان گذاشته شد و اهل لغت، به جمعآورى لغات پرداختند و فرهنگهاى لغوى متعددى پديد آوردند و شاعران ديوانهاى شعرى آفريدند و همين موضوعات مورد اهتمام پژوهشگران و پژوهشگران تاريخ ادبيات عرب است؛ | ب) اين اديبان در كوفه، بصره، بغداد، مكه و مدينه كه مشهورترين مراكز لغت و ادبيات در اين عصر بودند، مىزيستند و در اين دوران، اصول علم نحو بنيان گذاشته شد و اهل لغت، به جمعآورى لغات پرداختند و فرهنگهاى لغوى متعددى پديد آوردند و شاعران ديوانهاى شعرى آفريدند و همين موضوعات مورد اهتمام پژوهشگران و پژوهشگران تاريخ ادبيات عرب است؛ | ||
ج) چون نسخههاى چاپ اول اين كتاب، به پايان رسيد و اصرار بر تجديد چاپ كتاب فزونى گرفت، تصميم گرفتم آن را براى چاپ جديد آماده سازم، پس نگاهى دوباره به كتاب افكندم و اغلاطش را تصحيح كردم و مطالبش را با كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته محمد بن حسن زبيدى، «نزهة الألباء» نوشته كمال عبدالرحمن بن محمد انبارى، «إنباه الرواة» نوشته قفطى، «بغية الوعاة» نوشته [[سيوطى]] و «المختصر من المقتبس» نوشته مرزبانى مقابله و مقايسه كردم و بعد به نوشتن پاورقىها و استخراج شواهد كتاب و تنظيم مجدد فهرستهاى كتاب پرداختم <ref>مراتب النحويين، ص 5</ref> | ج) چون نسخههاى چاپ اول اين كتاب، به پايان رسيد و اصرار بر تجديد چاپ كتاب فزونى گرفت، تصميم گرفتم آن را براى چاپ جديد آماده سازم، پس نگاهى دوباره به كتاب افكندم و اغلاطش را تصحيح كردم و مطالبش را با كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» نوشته محمد بن حسن زبيدى، «نزهة الألباء» نوشته كمال عبدالرحمن بن محمد انبارى، «إنباه الرواة» نوشته قفطى، «بغية الوعاة» نوشته [[سيوطى]] و «المختصر من المقتبس» نوشته مرزبانى مقابله و مقايسه كردم و بعد به نوشتن پاورقىها و استخراج شواهد كتاب و تنظيم مجدد فهرستهاى كتاب پرداختم <ref>مراتب النحويين، ص 5</ref> | ||
2. نويسنده، اولين بحثش را با پيدايش لحن در كلام؛ يعنى انحراف از موازين و قواعد ادبيات عربى و داستان ابوالاسود دوئلى آغاز كرده است. بر طبق توضيح نويسنده، اولين كسى كه براى مردم قواعد نحوى را تنظيم كرد، جناب ابوالاسود دوئلى بود كه اين مطلب را از اميرالمؤمنين على(ع) آموخت <ref>همان، ص 19 - 23</ref> | 2. نويسنده، اولين بحثش را با پيدايش لحن در كلام؛ يعنى انحراف از موازين و قواعد ادبيات عربى و داستان ابوالاسود دوئلى آغاز كرده است. بر طبق توضيح نويسنده، اولين كسى كه براى مردم قواعد نحوى را تنظيم كرد، جناب ابوالاسود دوئلى بود كه اين مطلب را از اميرالمؤمنين على(ع) آموخت <ref>همان، ص 19 - 23</ref> | ||
3. مصحح كتاب در مقدمهاش بر چاپ اول كتاب كه در تاريخ 16 محرم 1375ق، نوشته، تأكيد كرده است كه: | 3. مصحح كتاب در مقدمهاش بر چاپ اول كتاب كه در تاريخ 16 محرم 1375ق، نوشته، تأكيد كرده است كه: | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
ب) اين دو كتاب از منابع اصلى براى بيان شرح حال و زندگى شخصيتهاى لغت، نحو و ادبيات عربى بشمار مىروند و دانشمندانى چون ياقوت، قفطى، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و [[سيوطى]] و... از آن دو نقل قول كردهاند؛ | ب) اين دو كتاب از منابع اصلى براى بيان شرح حال و زندگى شخصيتهاى لغت، نحو و ادبيات عربى بشمار مىروند و دانشمندانى چون ياقوت، قفطى، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] و [[سيوطى]] و... از آن دو نقل قول كردهاند؛ | ||
ج) هر دو كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» و «مراتب النحويين»، هرچند موضوع و هدفشان يكسان است، ولى روششان دوگانه و جداست. كتاب زبيدى بر طبق طبقات و مكاتب نحوى و لغوى تنظيم شده و اهتمام داشته كه زمان ولادت و وفات را بيان كند و اخبار گوناگون و حكايات را از نحويان و لغويان از صدر اسلام تا زمان استادش ابوعبدالله رياحى اندلسى متوفاى 358ق، بياورد، ولى ابوالطيب كتابش را به اين شيوه بيان كرده است: بيان مراتب و درجات علمى دانشمندان و بهره آنان از روايت و پيوند استاد و شاگردى از زمانه ظهور لحن در كلام و تأسيس علم نحو و آنگاه پديدار شدن دو مكتب بصره و كوفه تا شكوفايى علم در آنجا و سپس انتقال علم به بغداد. ابوالطيب، نخست ابوالاسود دوئلى و بعدش شاگردانش را ذكر كرده و سپس به ابوعمرو بن علاء و [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و كسانى پرداخته كه از آن دو، علم نحو را آموختهاند <ref>همان، ص 7 - 10</ref> | ج) هر دو كتاب «طبقات النحويين و اللغويين» و «مراتب النحويين»، هرچند موضوع و هدفشان يكسان است، ولى روششان دوگانه و جداست. كتاب زبيدى بر طبق طبقات و مكاتب نحوى و لغوى تنظيم شده و اهتمام داشته كه زمان ولادت و وفات را بيان كند و اخبار گوناگون و حكايات را از نحويان و لغويان از صدر اسلام تا زمان استادش ابوعبدالله رياحى اندلسى متوفاى 358ق، بياورد، ولى ابوالطيب كتابش را به اين شيوه بيان كرده است: بيان مراتب و درجات علمى دانشمندان و بهره آنان از روايت و پيوند استاد و شاگردى از زمانه ظهور لحن در كلام و تأسيس علم نحو و آنگاه پديدار شدن دو مكتب بصره و كوفه تا شكوفايى علم در آنجا و سپس انتقال علم به بغداد. ابوالطيب، نخست ابوالاسود دوئلى و بعدش شاگردانش را ذكر كرده و سپس به ابوعمرو بن علاء و [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و كسانى پرداخته كه از آن دو، علم نحو را آموختهاند <ref>همان، ص 7 - 10</ref> | ||
4. نويسنده در آخرين بحثش تحت عنوان دانشمندان بغداد، نوشته است: و اما بغداد، پس آنجا شهر پادشاهى است و نه شهر علم و علمى كه در آنجا هست، پس منقول از جاهاى ديگر به آنجاست و آنان براى علمآموزى شوق و اراده ضعيفى دارند و به بازى و لهو و لعب مشغولند و براى علم جديت لازم است، ولى شوخى بر آنها غلبه دارد و به سخنان بىپايه و بدون علم مشغولند و همانطوركه ابوحاتم گفته در بغداد كسى نيست كه در مورد كلام عرب به سخن وى بتوان اعتماد كرد و بلكه وضع در زمان ما بدتر از زمان ابوحاتم است <ref>همان، ص 125</ref> | 4. نويسنده در آخرين بحثش تحت عنوان دانشمندان بغداد، نوشته است: و اما بغداد، پس آنجا شهر پادشاهى است و نه شهر علم و علمى كه در آنجا هست، پس منقول از جاهاى ديگر به آنجاست و آنان براى علمآموزى شوق و اراده ضعيفى دارند و به بازى و لهو و لعب مشغولند و براى علم جديت لازم است، ولى شوخى بر آنها غلبه دارد و به سخنان بىپايه و بدون علم مشغولند و همانطوركه ابوحاتم گفته در بغداد كسى نيست كه در مورد كلام عرب به سخن وى بتوان اعتماد كرد و بلكه وضع در زمان ما بدتر از زمان ابوحاتم است <ref>همان، ص 125</ref> | ||
5. مصحح محترم در مورد نسخهاى كه از روى آن كتاب را تصحيح كرده، توضيح داده <ref>همان، ص 9 - 10</ref> و همچنين تصويرى از صفحه عنوان، صفحه اول و صفحه آخر همان نسخه خطى را آورده است <ref>همان، ص 11 - 13</ref> | 5. مصحح محترم در مورد نسخهاى كه از روى آن كتاب را تصحيح كرده، توضيح داده <ref>همان، ص 9 - 10</ref> و همچنين تصويرى از صفحه عنوان، صفحه اول و صفحه آخر همان نسخه خطى را آورده است <ref>همان، ص 11 - 13</ref> | ||
6. استاد محمد ابوالفضل ابراهيم، در پاورقىهاى عالمانه و سودمندش، گاه معانى لغات مشكل را بيان كرده <ref>همان، ص 15، پاورقى 1</ref> و گاه مآخذ مطالب را نوشته <ref>همان، ص 122، پاورقى 1</ref> و گاه همراه با ذكر منبع، توضيحى در مورد اديب و نحوى مورد نظر آورده <ref>همان، ص 40، پاورقى 1 و ص 41، پاورقى 1</ref> و گاه شواهد شعرى را توضيح داده <ref>همان، ص 16، پاورقى 6 و ص 25، پاورقى 3</ref> و گاه اختلاف نسخههاى خطى را بيان كرده است <ref>همان، ص 61، پاورقى 2 و 4؛ ص 92، پاورقى 1 و ص 108، پاورقى 1</ref> و... | 6. استاد محمد ابوالفضل ابراهيم، در پاورقىهاى عالمانه و سودمندش، گاه معانى لغات مشكل را بيان كرده <ref>همان، ص 15، پاورقى 1</ref> و گاه مآخذ مطالب را نوشته <ref>همان، ص 122، پاورقى 1</ref> و گاه همراه با ذكر منبع، توضيحى در مورد اديب و نحوى مورد نظر آورده <ref>همان، ص 40، پاورقى 1 و ص 41، پاورقى 1</ref> و گاه شواهد شعرى را توضيح داده <ref>همان، ص 16، پاورقى 6 و ص 25، پاورقى 3</ref> و گاه اختلاف نسخههاى خطى را بيان كرده است <ref>همان، ص 61، پاورقى 2 و 4؛ ص 92، پاورقى 1 و ص 108، پاورقى 1</ref> و... |
ویرایش