۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مسند احمد' به 'مسند احمد ') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
در فصل چهارم، به بررسى مصادر رجالى اهل سنت پرداخته شده است. اين مصادر در هفت دسته زير، تقسيم شدهاند: كتابهايى درباره شناخت صحابيان؛ كتابهاى طبقات؛ كتابهاى جامع روايان ثقه و ضعيف؛ كتابهاى خاص ضعفا؛ كتابهاى خاص ثقات؛ رجال جوامع روايى و رجال شهرها <ref>همان، ص167- 187</ref>. | در فصل چهارم، به بررسى مصادر رجالى اهل سنت پرداخته شده است. اين مصادر در هفت دسته زير، تقسيم شدهاند: كتابهايى درباره شناخت صحابيان؛ كتابهاى طبقات؛ كتابهاى جامع روايان ثقه و ضعيف؛ كتابهاى خاص ضعفا؛ كتابهاى خاص ثقات؛ رجال جوامع روايى و رجال شهرها <ref>همان، ص167- 187</ref>. | ||
نويسنده معتقد است پس از طرح و بررسى قواعد علم رجال و معرفى مصادر رجالى (كه در دو فصل قبل صورت گرفته است) بايد ديد استفاده از كدام يك از جوامع و مسانيد حديثى، بيشتر نياز به اعمال قواعد علم رجال و مراجعه به مصادر رجالى دارد و كدام يك كمتر و اين تنها با شناخت كتابهاى مزبور ميسّر مىگردد. به همين جهت، فصل پنجم، به معرفى و بررسى رجالى و اعتبار نه كتاب از مهمترين جوامع و مسانيد حديثى اهل سنّت اختصاص يافته است. اين كتب عبارتند از: «الموطّأ مالك»؛ | نويسنده معتقد است پس از طرح و بررسى قواعد علم رجال و معرفى مصادر رجالى (كه در دو فصل قبل صورت گرفته است) بايد ديد استفاده از كدام يك از جوامع و مسانيد حديثى، بيشتر نياز به اعمال قواعد علم رجال و مراجعه به مصادر رجالى دارد و كدام يك كمتر و اين تنها با شناخت كتابهاى مزبور ميسّر مىگردد. به همين جهت، فصل پنجم، به معرفى و بررسى رجالى و اعتبار نه كتاب از مهمترين جوامع و مسانيد حديثى اهل سنّت اختصاص يافته است. اين كتب عبارتند از: «الموطّأ مالك»؛ «[[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]] »؛ «[[صحيح بخارى]]»؛ «[[صحيح مسلم]]»؛ «سنن أبى داود»؛ «سنن الترمذى»؛ «سنن النسائى»؛ «سنن ابن ماجه» و «المستدرك على الصحيحين» <ref>همان، ص191- 217</ref>. | ||
نويسنده معتقد است مراجعه به متخصّصان و خبرگان در فنون و علوم و صنايع مختلف، مسئلهاى عقلايى با پشتوانه سيره مستمر و پيوسته عقلا در طول زمانهاى مختلف بوده و علم رجال و نياز به مراجعه به علماى اين علم براى كسب اطّلاع از احوال راويان حديث نيز از اين قاعده مستثنا نيست. لذا طالبان اين علم مىبايد شخصيتهاى برجسته اين علم را كه هر يك در زمان خود به جرح و تعديل رجال پرداختهاند، بشناسند و بدانند كه اعتبار اقوال هر يك از آنها در چه حدّى است و كدام يك از آنان داراى تمام صفات لازم براى جرح و تعديل رجال بودهاند و سخن آنان، همواره پذيرفته شده است و كدام يك از آنان، فاقد برخى شرايط و صفات لازم بودهاند و كلام آنان در اين زمينه يا اصلاً پذيرفته نشده و يا از اعتبار چندانى برخوردار نيست. به همين جهت، در فصل پايانى، به ذكر خلاصهاى از زندگى مهمترين علماى علم رجال پرداخته شده است <ref>همان، ص223</ref>. | نويسنده معتقد است مراجعه به متخصّصان و خبرگان در فنون و علوم و صنايع مختلف، مسئلهاى عقلايى با پشتوانه سيره مستمر و پيوسته عقلا در طول زمانهاى مختلف بوده و علم رجال و نياز به مراجعه به علماى اين علم براى كسب اطّلاع از احوال راويان حديث نيز از اين قاعده مستثنا نيست. لذا طالبان اين علم مىبايد شخصيتهاى برجسته اين علم را كه هر يك در زمان خود به جرح و تعديل رجال پرداختهاند، بشناسند و بدانند كه اعتبار اقوال هر يك از آنها در چه حدّى است و كدام يك از آنان داراى تمام صفات لازم براى جرح و تعديل رجال بودهاند و سخن آنان، همواره پذيرفته شده است و كدام يك از آنان، فاقد برخى شرايط و صفات لازم بودهاند و كلام آنان در اين زمينه يا اصلاً پذيرفته نشده و يا از اعتبار چندانى برخوردار نيست. به همين جهت، در فصل پايانى، به ذكر خلاصهاى از زندگى مهمترين علماى علم رجال پرداخته شده است <ref>همان، ص223</ref>. |
ویرایش