۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده در مقدمهاش - كه در ونكوور كانادا در 23 ربيعالاول 1426ق، نوشته - تأكيد كرده است كه پانزده سال قبل، بخشى از معجم حاضر را آماده كرده و تحت عنوان «معجم المصطلحات الاقتصادية في لغة الفقهاء» منتشر كردم... بعد از مدتى فرصت تجديد نظر و حذف و اضافه مطالب فراهم شد و به تحرير و تهذيب آن پرداختم و بسيارى از اصطلاحات اقتصادى و مالى جديد را همراه با شرح و بيان به آن افزودم تا شامل هر دو بخش مالى و اقتصادى شود؛ چون اين دو متداخل هستند و تفكيكشان مشكل است <ref>مقدمه كتاب، ص9</ref> | #نويسنده در مقدمهاش - كه در ونكوور كانادا در 23 ربيعالاول 1426ق، نوشته - تأكيد كرده است كه پانزده سال قبل، بخشى از معجم حاضر را آماده كرده و تحت عنوان «معجم المصطلحات الاقتصادية في لغة الفقهاء» منتشر كردم... بعد از مدتى فرصت تجديد نظر و حذف و اضافه مطالب فراهم شد و به تحرير و تهذيب آن پرداختم و بسيارى از اصطلاحات اقتصادى و مالى جديد را همراه با شرح و بيان به آن افزودم تا شامل هر دو بخش مالى و اقتصادى شود؛ چون اين دو متداخل هستند و تفكيكشان مشكل است <ref>مقدمه كتاب، ص9</ref> | ||
#نويسنده نام و نشان و اسامى آثار نويسندگان متعددى را ذكر كرده است كه در طول تاريخ فرهنگ اسلامى براى تعريف اصطلاحات علوم اسلامى بهطور كلى و گاه بهصورت اختصاصى براى شرح اصطلاحات فقهى پديد آمده است <ref>همان، ص5-8</ref> | #نويسنده نام و نشان و اسامى آثار نويسندگان متعددى را ذكر كرده است كه در طول تاريخ فرهنگ اسلامى براى تعريف اصطلاحات علوم اسلامى بهطور كلى و گاه بهصورت اختصاصى براى شرح اصطلاحات فقهى پديد آمده است <ref>همان، ص5-8</ref> او افزوده است كه آثار مذكور با همه فايدهاش كافى نيست؛ زيرا بيشتر اين كتابها بر طبق ابواب فقهى تنظيم شده و گاه شرح مناسبى هم براى اصطلاحات فقهى در آن ذكر نشده و گاه به مذهبى خاصّ محدود شده است... بنابراين، نياز داريم به كتابى كه بهصورت الفبايى تنظيم شده و خالى از اشكالات مذكور باشد <ref>همان، 8-9</ref> | ||
#نويسنده در مواردى كه اصطلاح ذكرشده، اختصاص به مذهبى خاص دارد و يا واجد معناى خاصى در آن مذهب است، بهصورت روشن بيان كرده است؛ بهطور مثال نويسنده يادآور شده است كه فقهاى مالكى، كلمه «ائتمان» را در برابر ضمان به كار بردهاند و بعد معناى مورد نظر آنان را شرح داده و به نظر شافعيان اشاره كرده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11-12</ref> | #نويسنده در مواردى كه اصطلاح ذكرشده، اختصاص به مذهبى خاص دارد و يا واجد معناى خاصى در آن مذهب است، بهصورت روشن بيان كرده است؛ بهطور مثال نويسنده يادآور شده است كه فقهاى مالكى، كلمه «ائتمان» را در برابر ضمان به كار بردهاند و بعد معناى مورد نظر آنان را شرح داده و به نظر شافعيان اشاره كرده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11-12</ref> مثال ديگر، بيع الوفاء است <ref>ر.ك: همان، ص120</ref> | ||
#نويسنده، مباحث كتاب را با واژههاى «ائتمان» <ref>متن كتاب، ص11</ref> شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «إباحة» <ref>همان، ص12</ref> و... و «بخس» <ref>همان، ص92</ref> و... ادامه داده و با «اليد»، «يد الأمانة»، «يد الضمان»، «يسار» و «يسير» <ref>همان، ص484</ref>، به پايان رسانده است. | #نويسنده، مباحث كتاب را با واژههاى «ائتمان» <ref>متن كتاب، ص11</ref> شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «إباحة» <ref>همان، ص12</ref> و... و «بخس» <ref>همان، ص92</ref> و... ادامه داده و با «اليد»، «يد الأمانة»، «يد الضمان»، «يسار» و «يسير» <ref>همان، ص484</ref>، به پايان رسانده است. | ||
#نويسنده در مورد اصطلاح اسراف نوشته است كه اسراف در لغت، تجاوز از حدّ است در هر فعلى كه انسان انجام مىدهد؛ هرچند اين مطلب در باب انفاق مشهورتر است. در اصطلاح فقهى بر تجاوز از حدّ در انفاق مال گفته مىشود. نويسنده سپس به دو حالتى كه فقيهان براى اسراف ذكر كردهاند، پرداخته: انفاق از مال حرام و انفاق از مال حلال، ولى بهصورت نامشروع و بدون اعتدال <ref>همان، ص60</ref> | #نويسنده در مورد اصطلاح اسراف نوشته است كه اسراف در لغت، تجاوز از حدّ است در هر فعلى كه انسان انجام مىدهد؛ هرچند اين مطلب در باب انفاق مشهورتر است. در اصطلاح فقهى بر تجاوز از حدّ در انفاق مال گفته مىشود. نويسنده سپس به دو حالتى كه فقيهان براى اسراف ذكر كردهاند، پرداخته: انفاق از مال حرام و انفاق از مال حلال، ولى بهصورت نامشروع و بدون اعتدال <ref>همان، ص60</ref> | ||
#نويسنده به منابع فقهى اهل سنت اكتفا كرده و متأسفانه از آثار فقيهان شيعى هيچ استفادهاى نبرده است. | #نويسنده به منابع فقهى اهل سنت اكتفا كرده و متأسفانه از آثار فقيهان شيعى هيچ استفادهاى نبرده است. | ||
ویرایش