۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''مجموعه آثار حاجی عبدالله خان قراگوزلو امیرنظام همدانی'''، اثر حاجی عبدالله خان قراگوزلوی لتگاهی همدانی است که دارای القاب و مناصب سرهنگ فوج فدوی، میرپنجه، امیر تومان، امیر نویان، ساعدالسلطنه، سردار اکرم و امیرنظام میباشد <ref> مقدمه، صفحه نه </ref> | '''مجموعه آثار حاجی عبدالله خان قراگوزلو امیرنظام همدانی'''، اثر حاجی عبدالله خان قراگوزلوی لتگاهی همدانی است که دارای القاب و مناصب سرهنگ فوج فدوی، میرپنجه، امیر تومان، امیر نویان، ساعدالسلطنه، سردار اکرم و امیرنظام میباشد <ref> مقدمه، صفحه نه </ref> | ||
کتاب به زبان فارسی نوشته شده و تصحیح و تعلیقات آن، بر عهده عنایتالله مجیدی بوده است. | کتاب به زبان فارسی نوشته شده و تصحیح و تعلیقات آن، بر عهده عنایتالله مجیدی بوده است. | ||
محمد گلبن اهمیت رسالهها و گزارشهای اثر حاضر را نیک گوشزد کرده است. آنجا که میگوید: «[گزارش سرخس] به ظاهر رساله کوچک است، اما در معنی کتاب بسیار بزرگ و ارزندهای است که در زمینه شناخت اوضاع... به رشته تحریر کشیده شده است» <ref> همان، صفحه بیستونه </ref> | محمد گلبن اهمیت رسالهها و گزارشهای اثر حاضر را نیک گوشزد کرده است. آنجا که میگوید: «[گزارش سرخس] به ظاهر رساله کوچک است، اما در معنی کتاب بسیار بزرگ و ارزندهای است که در زمینه شناخت اوضاع... به رشته تحریر کشیده شده است» <ref> همان، صفحه بیستونه </ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مصحح در مقدمه کتاب، به معرفی حاجی عبدالله خان قراگوزلو پرداخته و در پایان به این نکته اشاره دارد که با انتشار مجموعه حاضر، مواد لازم برای شناخت بیشتر شخصیت او، برای پژوهشگران فراهم میآید <ref> همان </ref> | مصحح در مقدمه کتاب، به معرفی حاجی عبدالله خان قراگوزلو پرداخته و در پایان به این نکته اشاره دارد که با انتشار مجموعه حاضر، مواد لازم برای شناخت بیشتر شخصیت او، برای پژوهشگران فراهم میآید <ref> همان </ref> | ||
توجه مصحح از گردآوری این مجموعه، به ارزش خاطرات، گزارشها و آثاری است که از امیرنظام باقی مانده و انشتار آنها قطعا بخشی از زوایای تاریخ سیاسی و اجتماعی عصر قاجار را روشنی میبخشد <ref> همان </ref> | توجه مصحح از گردآوری این مجموعه، به ارزش خاطرات، گزارشها و آثاری است که از امیرنظام باقی مانده و انشتار آنها قطعا بخشی از زوایای تاریخ سیاسی و اجتماعی عصر قاجار را روشنی میبخشد <ref> همان </ref> | ||
آثاری که در این مجموعه گرد آمده است، عبارتند از: | آثاری که در این مجموعه گرد آمده است، عبارتند از: | ||
- دو کتاب «گزارش سرخس و قلعه ناصریه» و «کتابچه مرو»: | - دو کتاب «گزارش سرخس و قلعه ناصریه» و «کتابچه مرو»: | ||
نوشتن روزنامه خاطرات، سبک و سیاقی رایج در بین رجال و فضلای عهد قاجار بود. از این قاعده، عبدالله خان قراگوزلو مستثنی نیست؛ چراکه در طی زمان که مأموریتها و مناصب عدیدهای را عهدهدار بود، ذکر وقایع و نگاشتن شرح احوالات از دغدغههای جانبیاش محسوب میشد. هنگامی که در عهد ناصرالدین شاه، مدتی به سرحدداری و حفاظت ساخلویی (پادگان) قلعه ناصریه سرخس مأمور شد (1296-1294ق) و قریب به دو سال در آنجا ماند، در این مدت به نوشتن سفرنامهای همت گماشت که ماحصل دیدههای بلافصل او بود <ref> جلالی، نادره، 1379، ص56 </ref> | نوشتن روزنامه خاطرات، سبک و سیاقی رایج در بین رجال و فضلای عهد قاجار بود. از این قاعده، عبدالله خان قراگوزلو مستثنی نیست؛ چراکه در طی زمان که مأموریتها و مناصب عدیدهای را عهدهدار بود، ذکر وقایع و نگاشتن شرح احوالات از دغدغههای جانبیاش محسوب میشد. هنگامی که در عهد ناصرالدین شاه، مدتی به سرحدداری و حفاظت ساخلویی (پادگان) قلعه ناصریه سرخس مأمور شد (1296-1294ق) و قریب به دو سال در آنجا ماند، در این مدت به نوشتن سفرنامهای همت گماشت که ماحصل دیدههای بلافصل او بود <ref> جلالی، نادره، 1379، ص56 </ref> | ||
اطلاعات مندرج و مستفاد از این سفرنامه، عمدتا برمیگردد به ذکر و توصیف وضع قلعه ناصریه سرخس و احوال تراکمه مرو. عبدالله خان در این سفرنامه اطلاعات بسیاری از ترکمانان آن مرز و بوم، بهویژه دو ایل تکه و سالور و نیز وضع جغرافیایی آن ناحیه به دست میدهد. او ابتدا به شرح حال غازانخان میپردازد که در جنگ با عشایر ترکستان به قتل رسید و از وی چهار پسر به نامهای اساری، سالور، یموت و تکه باقی ماند. آنان بعد از مرگ پدر (غازان خان) در مقام خونخواهی برآمده و جنگهای متعددی با قبایل ترکستان کردند. در این میان تکه با دختری از طایفه اوزبک که اسیر شده بود، پیوند زناشویی بست و صاحب سه پسر به نامهای آقتمش، تقتمش و یا لقامش (ساروق، حد طایفه ساروق) شد. ایل تکه از اولاد و احفاد اویند <ref> همان </ref> | اطلاعات مندرج و مستفاد از این سفرنامه، عمدتا برمیگردد به ذکر و توصیف وضع قلعه ناصریه سرخس و احوال تراکمه مرو. عبدالله خان در این سفرنامه اطلاعات بسیاری از ترکمانان آن مرز و بوم، بهویژه دو ایل تکه و سالور و نیز وضع جغرافیایی آن ناحیه به دست میدهد. او ابتدا به شرح حال غازانخان میپردازد که در جنگ با عشایر ترکستان به قتل رسید و از وی چهار پسر به نامهای اساری، سالور، یموت و تکه باقی ماند. آنان بعد از مرگ پدر (غازان خان) در مقام خونخواهی برآمده و جنگهای متعددی با قبایل ترکستان کردند. در این میان تکه با دختری از طایفه اوزبک که اسیر شده بود، پیوند زناشویی بست و صاحب سه پسر به نامهای آقتمش، تقتمش و یا لقامش (ساروق، حد طایفه ساروق) شد. ایل تکه از اولاد و احفاد اویند <ref> همان </ref> | ||
عبدالله خان در سفرنامه خود گزارشی از جنگها و روابط طایفه سالور با دولت مرکزی در مقاطع مختلف تاریخی به دست میدهد، از جمله اشاره به جنگ بیرامعلی خان قاجار حاکم مرو در عهد آقامحمد خان قاجار با این طایفه دارد که وی بسیاری از آنها را کشته و برای بقیه افراد طایفه سالور مالیات مقرر کرده و آنان را ضمیمه رعایای مرو قرار میدهد <ref> همان </ref> | عبدالله خان در سفرنامه خود گزارشی از جنگها و روابط طایفه سالور با دولت مرکزی در مقاطع مختلف تاریخی به دست میدهد، از جمله اشاره به جنگ بیرامعلی خان قاجار حاکم مرو در عهد آقامحمد خان قاجار با این طایفه دارد که وی بسیاری از آنها را کشته و برای بقیه افراد طایفه سالور مالیات مقرر کرده و آنان را ضمیمه رعایای مرو قرار میدهد <ref> همان </ref> | ||
عبدالله خان سپس به روابط میان ایل تکه و سالور پرداخته، در این باره چنین مینویسد: «چون ایل سالور از سرخس کوچیده و به مرو رفته، در میان طایفه تکه ساکن شدند، اما در میان ایل تکه اعتباری نداشتند، از جمله اگر یکی از افراد معتبر سالور به دست فردی از طایفه تکه که به لحاظ موقعیت، پستتر از وی بود، کشته میشد، به او خونبها یا دیهای تعلق نمیگرفت. تکهها زن دادن به سالور را عیبی بزرگ میدانستند و سالورها هم تزویج با تکه را ننگی عظیم میشمردند» <ref> همان، ص57 </ref> | عبدالله خان سپس به روابط میان ایل تکه و سالور پرداخته، در این باره چنین مینویسد: «چون ایل سالور از سرخس کوچیده و به مرو رفته، در میان طایفه تکه ساکن شدند، اما در میان ایل تکه اعتباری نداشتند، از جمله اگر یکی از افراد معتبر سالور به دست فردی از طایفه تکه که به لحاظ موقعیت، پستتر از وی بود، کشته میشد، به او خونبها یا دیهای تعلق نمیگرفت. تکهها زن دادن به سالور را عیبی بزرگ میدانستند و سالورها هم تزویج با تکه را ننگی عظیم میشمردند» <ref> همان، ص57 </ref> | ||
عبدالله خان در خصوص آب و زمین مرو و طایفه تکه، زراعت در مرو و اقسام آن، وضع بازار و مسکوکات و اوزان تراکمه، تفصیل چگونگی وضع تاخت و تاز و راهزنی این طایفه، اقسام مال و مواشی تکه، قانون خواستگاری و مجلس عقد و عروسی تراکمه و از همه مهمتر نحوه برخورد حاکمان وقت خراسان چون آصفالدوله، حسامالسلطنه و فریدون میرزا فرمانفرما بهتفصیل سخن میراند. همچنین در باب لشکرکشی محمدامین توره برادر اللهقلی خان پسر محمدرحیم خان و ایلغار وی به سرخس و اعلام نیاز و کمک این ایل از فرمانفرما والی وقت خراسان و سرانجام جنگ تکه با نیروهای محمدامینخان (حاکم خیوه) در 1271ق، که منجر به کشته شدن محمدامینخان شد، به بحث میپردازد <ref> همان </ref> | عبدالله خان در خصوص آب و زمین مرو و طایفه تکه، زراعت در مرو و اقسام آن، وضع بازار و مسکوکات و اوزان تراکمه، تفصیل چگونگی وضع تاخت و تاز و راهزنی این طایفه، اقسام مال و مواشی تکه، قانون خواستگاری و مجلس عقد و عروسی تراکمه و از همه مهمتر نحوه برخورد حاکمان وقت خراسان چون آصفالدوله، حسامالسلطنه و فریدون میرزا فرمانفرما بهتفصیل سخن میراند. همچنین در باب لشکرکشی محمدامین توره برادر اللهقلی خان پسر محمدرحیم خان و ایلغار وی به سرخس و اعلام نیاز و کمک این ایل از فرمانفرما والی وقت خراسان و سرانجام جنگ تکه با نیروهای محمدامینخان (حاکم خیوه) در 1271ق، که منجر به کشته شدن محمدامینخان شد، به بحث میپردازد <ref> همان </ref> | ||
در باب قلعه ناصریه سرخس مینویسد: «تبین وضع قلعه مبارکه ناصریه سرخس و شرح حالات نواحی و صحاری و بیان احوال سکنه و سایر متعلقات آنجا، تعداد اسامی منازل از مشهد الی سرخس، که غلامزاده جاننثار عبدالله خان بن اعتمادالسلطنه سرهنگ فوج فدوی که در دو سنه اودئیل و یارسئیل به ساخلو و سرحدداری آن ساحات مشغول جاننثاری بوده از روی تحقیق معین نموده...» <ref> همان </ref> | در باب قلعه ناصریه سرخس مینویسد: «تبین وضع قلعه مبارکه ناصریه سرخس و شرح حالات نواحی و صحاری و بیان احوال سکنه و سایر متعلقات آنجا، تعداد اسامی منازل از مشهد الی سرخس، که غلامزاده جاننثار عبدالله خان بن اعتمادالسلطنه سرهنگ فوج فدوی که در دو سنه اودئیل و یارسئیل به ساخلو و سرحدداری آن ساحات مشغول جاننثاری بوده از روی تحقیق معین نموده...» <ref> همان </ref> | ||
قلعه قوشید خان از قلاع معروف ناحیه سرخس است که در این کتاب، مؤلف به ذکر جزئیات بنای آن میپردازد <ref> همان، ص58-59 </ref> | قلعه قوشید خان از قلاع معروف ناحیه سرخس است که در این کتاب، مؤلف به ذکر جزئیات بنای آن میپردازد <ref> همان، ص58-59 </ref> | ||
- سه کتاب «کلات نادری»، «کلات نادری گزارش دوم» و «کتابچه بازدید تعمیرات کلات»: | - سه کتاب «کلات نادری»، «کلات نادری گزارش دوم» و «کتابچه بازدید تعمیرات کلات»: | ||
عبداللهخان در 24 جمادیالثانی 1298ق، با منصب سرتیپ یکمی به حکومت استراباد منصوب شد و به سرداری خلعت ملوکانه مخلع و مباهی گردید و ظاهرا تا حدود 1303ق در این سمت باقی ماند. سپس «کتابچه بازدید از کلات نادری» را در شانزده صفحه در 1302ق به رشته تحریر درآورد. وی در این اثر، شرح مفصل و دقیقی از کارهای انجامشده بر روی کلات نادری به دست میدهد و نکاتی درباره وضع دربندها، راههای ورود به کلات، اسلحه و قورخانه و آبادی داخل کلات و سوارهنظام آن ناحیه به خواننده عرضه میدارد <ref> همان، ص58 </ref> | عبداللهخان در 24 جمادیالثانی 1298ق، با منصب سرتیپ یکمی به حکومت استراباد منصوب شد و به سرداری خلعت ملوکانه مخلع و مباهی گردید و ظاهرا تا حدود 1303ق در این سمت باقی ماند. سپس «کتابچه بازدید از کلات نادری» را در شانزده صفحه در 1302ق به رشته تحریر درآورد. وی در این اثر، شرح مفصل و دقیقی از کارهای انجامشده بر روی کلات نادری به دست میدهد و نکاتی درباره وضع دربندها، راههای ورود به کلات، اسلحه و قورخانه و آبادی داخل کلات و سوارهنظام آن ناحیه به خواننده عرضه میدارد <ref> همان، ص58 </ref> | ||
- دو کتاب «مالیات فارس» و «کتابچه خوزستان و راه لرستان»: | - دو کتاب «مالیات فارس» و «کتابچه خوزستان و راه لرستان»: | ||
عبدالله خان در 1305ق، با سرکردگی فوج فدوی همدان، همراه با حسینقلیخان نظامالسلطنه مافی، مأمور خوزستان شد که اغلب در دزفول متمرکز بود. حاصل این مأموریت دو سال و نیمه او، کتابچه خوزستان و لرستان است که در ربیعالاول 1308ق، به عرض شاه رسید <ref> همان </ref> | عبدالله خان در 1305ق، با سرکردگی فوج فدوی همدان، همراه با حسینقلیخان نظامالسلطنه مافی، مأمور خوزستان شد که اغلب در دزفول متمرکز بود. حاصل این مأموریت دو سال و نیمه او، کتابچه خوزستان و لرستان است که در ربیعالاول 1308ق، به عرض شاه رسید <ref> همان </ref> | ||
عبدالله خان در مقدمه این اثر از مأموریتش به خوزستان شرحی مکفی ارائه میدهد. وی گزارش خود را با شرح تفصیلی راه خرمآباد به خوزستان آغاز میکند و در این بخش به توصیف راه جایدر، راه چول، راه کیالان، وضع راه لرستان و طریقه امنیت راه میپردازد <ref> همان </ref> | عبدالله خان در مقدمه این اثر از مأموریتش به خوزستان شرحی مکفی ارائه میدهد. وی گزارش خود را با شرح تفصیلی راه خرمآباد به خوزستان آغاز میکند و در این بخش به توصیف راه جایدر، راه چول، راه کیالان، وضع راه لرستان و طریقه امنیت راه میپردازد <ref> همان </ref> | ||
سپس حالات خوزستان را در چندین فصل بدین ترتیب بیان میکند: | سپس حالات خوزستان را در چندین فصل بدین ترتیب بیان میکند: | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
# در حالات رامهرمز؛ | # در حالات رامهرمز؛ | ||
# در حالات جراحی، ده ملا، هندیجان، بندر معشور؛ | # در حالات جراحی، ده ملا، هندیجان، بندر معشور؛ | ||
# در حالات فلاحیه <ref> همان، ص58-59 </ref> | # در حالات فلاحیه <ref> همان، ص58-59 </ref> | ||
- «سفرنامه مکه معظمه»: | - «سفرنامه مکه معظمه»: | ||
نویسنده در سال 1328ق، به مکه رفت و در این سفر بود که «سفرنامه مکه» را در 141 صفحه به رشته تحریر درآورد. مؤلف در این اثر کوشیده هرآنچه مشاهده کرده بیان کند؛ ازاینرو، اطلاعاتی درباره شهرهای رشت، بندر انزلی، راههای بادکوبه تا اسلامبول، تفلیس، باطوام تا دریای سیاه، طرابزون، صامسون، شرح ملاقات با سلطان عثمانی، قبر جابر انصاری و همچنین گزارش از شهرهای جده، مکه و اعمال حج به خواننده عرضه میدارد <ref> همان، ص60 </ref> | نویسنده در سال 1328ق، به مکه رفت و در این سفر بود که «سفرنامه مکه» را در 141 صفحه به رشته تحریر درآورد. مؤلف در این اثر کوشیده هرآنچه مشاهده کرده بیان کند؛ ازاینرو، اطلاعاتی درباره شهرهای رشت، بندر انزلی، راههای بادکوبه تا اسلامبول، تفلیس، باطوام تا دریای سیاه، طرابزون، صامسون، شرح ملاقات با سلطان عثمانی، قبر جابر انصاری و همچنین گزارش از شهرهای جده، مکه و اعمال حج به خواننده عرضه میدارد <ref> همان، ص60 </ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده مصحح، در انتهای کتاب آمده است. در پاورقیها علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ <ref>ر.ک: متن کتاب، پاورقی ص252</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است <ref> ر.ک: همان، ص317 </ref> | فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده مصحح، در انتهای کتاب آمده است. در پاورقیها علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ <ref>ر.ک: متن کتاب، پاورقی ص252</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است <ref> ر.ک: همان، ص317 </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش