۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در مقدمه، نسل جدید روشنفکران مصری را دچار بحران هویتی میداند که از تشکیکهای متعدد در ماهیتهای عربیت، اسلامیت و مصری بودن، برخاسته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref> | مؤلف در مقدمه، نسل جدید روشنفکران مصری را دچار بحران هویتی میداند که از تشکیکهای متعدد در ماهیتهای عربیت، اسلامیت و مصری بودن، برخاسته است..<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref> | ||
او از استاد امین الخولی، دکتر محمد کامل حسین، دکتر حسین نصار و دکتر عبداللطیف حمزه، بهعنوان نویسندگانی پیشگام در ابراز علائم و نشانههای شخصیت و هویت و روح مصری در تفکر و ادب عربی یاد و از آنان تشکر میکند.<ref>ر.ک: همان، ص8</ref> | او از استاد امین الخولی، دکتر محمد کامل حسین، دکتر حسین نصار و دکتر عبداللطیف حمزه، بهعنوان نویسندگانی پیشگام در ابراز علائم و نشانههای شخصیت و هویت و روح مصری در تفکر و ادب عربی یاد و از آنان تشکر میکند..<ref>ر.ک: همان، ص8</ref> | ||
نویسنده، در مقدمه، از دولتهای امویان در دمشق، عباسیان در بغداد و اهالی فارس و نامداران ادب آنان و بزرگان ادب در مشرق عالم اسلامی و رقابت اندلسیها با آنان در مغرب اسلامی سخن میگوید و مصر را به فراموشی فرهنگ مصری خودش مذمت میکند. او مصر را در رقابت بین مغرب و مشرق، کشوری میداند که مغربیون (اندلسیها) آن را جزء مشرق و مشرقیون جزء مغرب میدانستندش. اما مصریها نیز به ذیل مشرق یا مغرب بودن رضایت ندادند و در نیمه دوم قرن سوم، زمان طولونیان، استقلال فرهنگی و ادبی خود را در میان رقابت شرق و غرب اسلامی، به اثبات رساندند. این استقلال در زمان اخشیدیان رشد و نمو کرد و در دوره فاطمیان به اوج خودش رسید تا جایی که قاهره، پایتخت سیاسی - فرهنگی آنان شد و فاطمیان مصر رهبری عالم عربی را به دست گرفتند. این دوره اوج و شکوفایی، دو قرن و نیم ادامه داشت. در این دوره، تمامی مصریان اعم از یهودی و نصرانی و مسلمان دست به دست هم دادند تا مصری قوی را نشان دهند. پیوستگی و ارتباطات تنگاتنگ مصر با مغرب اسلامی هم در این زمینه بیتأثیر نبود. در دوره ایوبیان و مملوکها، آثار ادبی مصریان بر جهان عربی و اسلامی سایه افکند.<ref>ر.ک: همان، ص12-9</ref> | نویسنده، در مقدمه، از دولتهای امویان در دمشق، عباسیان در بغداد و اهالی فارس و نامداران ادب آنان و بزرگان ادب در مشرق عالم اسلامی و رقابت اندلسیها با آنان در مغرب اسلامی سخن میگوید و مصر را به فراموشی فرهنگ مصری خودش مذمت میکند. او مصر را در رقابت بین مغرب و مشرق، کشوری میداند که مغربیون (اندلسیها) آن را جزء مشرق و مشرقیون جزء مغرب میدانستندش. اما مصریها نیز به ذیل مشرق یا مغرب بودن رضایت ندادند و در نیمه دوم قرن سوم، زمان طولونیان، استقلال فرهنگی و ادبی خود را در میان رقابت شرق و غرب اسلامی، به اثبات رساندند. این استقلال در زمان اخشیدیان رشد و نمو کرد و در دوره فاطمیان به اوج خودش رسید تا جایی که قاهره، پایتخت سیاسی - فرهنگی آنان شد و فاطمیان مصر رهبری عالم عربی را به دست گرفتند. این دوره اوج و شکوفایی، دو قرن و نیم ادامه داشت. در این دوره، تمامی مصریان اعم از یهودی و نصرانی و مسلمان دست به دست هم دادند تا مصری قوی را نشان دهند. پیوستگی و ارتباطات تنگاتنگ مصر با مغرب اسلامی هم در این زمینه بیتأثیر نبود. در دوره ایوبیان و مملوکها، آثار ادبی مصریان بر جهان عربی و اسلامی سایه افکند..<ref>ر.ک: همان، ص12-9</ref> | ||
نویسنده، همچنین کتابهای «أدب مصر الفاطمية» دکتر محمد کامل حسین، «مصر الشاعرة الفاطمية» محمد عبدالغنی حسن و کتابهای دکتر حسین نصار و... را بهعنوان کتابهایی درباره ادب فاطمیین مصر که به دست محققانی گرانسنگ نوشته شدهاند، معرفی میکند و علت نگارش کتاب خودش را ارائه دیدگاه جدید و دستیابی به کتابهای جدیدی که از دیدگاه نویسندگان فوق مخفی مانده، ذکر مینماید.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> از جمله این کتابها، «الرسالة المصرية» امیة بن اباصلت قیروانی، «المجالس المؤيدية»، «عيون الأخبار في أخبار الدولة الفاطمية»، «الأفضليات» علی بن منجب صیرفی، فصل مرتبط با ادبیات کتاب مسبحی درباره تاریخ مصر، کتاب محاسن مصر و القاهرة و... هستند که در دسترس محققین سابق نبودهاند.<ref>ر.ک: همان</ref> | نویسنده، همچنین کتابهای «أدب مصر الفاطمية» دکتر محمد کامل حسین، «مصر الشاعرة الفاطمية» محمد عبدالغنی حسن و کتابهای دکتر حسین نصار و... را بهعنوان کتابهایی درباره ادب فاطمیین مصر که به دست محققانی گرانسنگ نوشته شدهاند، معرفی میکند و علت نگارش کتاب خودش را ارائه دیدگاه جدید و دستیابی به کتابهای جدیدی که از دیدگاه نویسندگان فوق مخفی مانده، ذکر مینماید..<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> از جمله این کتابها، «الرسالة المصرية» امیة بن اباصلت قیروانی، «المجالس المؤيدية»، «عيون الأخبار في أخبار الدولة الفاطمية»، «الأفضليات» علی بن منجب صیرفی، فصل مرتبط با ادبیات کتاب مسبحی درباره تاریخ مصر، کتاب محاسن مصر و القاهرة و... هستند که در دسترس محققین سابق نبودهاند..<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
مؤلف میگوید: انگیزهاش از نگارش این کتاب تنها ازدیاد منابع درباره ادب عصر فاطمی نبوده، بلکه بیان ارتباط تاریخی و جغرافیایی این نوشتهها با آن دوران و نشان دادن این نکته بوده است که بین حالات خوشبختی و نکبت انسان با گذران زندگی به جدیت و لهو و لعب رابطه معکوس برقرار است؛ یعنی هرچه جدیت و تلاش بیشتر، نکبت و بدبختی کمتر و هرچه لهو و لعب بیشتر، خوشبختی کمتر.<ref>ر.ک: همان</ref> | مؤلف میگوید: انگیزهاش از نگارش این کتاب تنها ازدیاد منابع درباره ادب عصر فاطمی نبوده، بلکه بیان ارتباط تاریخی و جغرافیایی این نوشتهها با آن دوران و نشان دادن این نکته بوده است که بین حالات خوشبختی و نکبت انسان با گذران زندگی به جدیت و لهو و لعب رابطه معکوس برقرار است؛ یعنی هرچه جدیت و تلاش بیشتر، نکبت و بدبختی کمتر و هرچه لهو و لعب بیشتر، خوشبختی کمتر..<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش