۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
4. ضعيف: روايتى كه هيچيك از ويژگىهاى مزبور را دارا نباشد. | 4. ضعيف: روايتى كه هيچيك از ويژگىهاى مزبور را دارا نباشد. | ||
منظور از موثق در نظر مؤلف، همان معناى فراگيرى است كه قبل از اين تقسيم ذكر شد .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/20 المدخل، ص20 و 21]</ref> | منظور از موثق در نظر مؤلف، همان معناى فراگيرى است كه قبل از اين تقسيم ذكر شد ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/20 المدخل، ص20 و 21]</ref> | ||
اگر درباره يك راوى هيچ مدحى نيامده باشد و اصحاب اجماع از او روايتى نقل كرده باشند، نويسنده وى را از جمله ثقات بشمار آورده است و اين مطلب را در مقدمه چهارم مدخل (مدخل، ص23) گوشزد كرده است؛ مانند ابراهيم بن ميمون بياع هروى .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/45 متن كتاب، ص45]</ref> و اسماعيل بن بشار بصرى .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/69 همان، ص69]</ref> و ابواسحاق جرجانى .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/416 همان، ص416]</ref> و... | اگر درباره يك راوى هيچ مدحى نيامده باشد و اصحاب اجماع از او روايتى نقل كرده باشند، نويسنده وى را از جمله ثقات بشمار آورده است و اين مطلب را در مقدمه چهارم مدخل (مدخل، ص23) گوشزد كرده است؛ مانند ابراهيم بن ميمون بياع هروى ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/45 متن كتاب، ص45]</ref> و اسماعيل بن بشار بصرى ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/69 همان، ص69]</ref> و ابواسحاق جرجانى ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/416 همان، ص416]</ref> و... | ||
نويسنده در يكى از مقدماتِ مدخل مىگويد: برخى از روات هستند كه فقط از ثقه روايت نقل مىكنند؛ «إنهم لا يروون إلا عن ثقة» و از آنها هستند «بنو فضال»، «بنو سماعه»، «طاطريون»، «جعفر بن بشير»، «احمد بن محمد بن عيسى»، «[[نجاشى]]» و... .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/24 مدخل، ص24 و 25]</ref> | نويسنده در يكى از مقدماتِ مدخل مىگويد: برخى از روات هستند كه فقط از ثقه روايت نقل مىكنند؛ «إنهم لا يروون إلا عن ثقة» و از آنها هستند «بنو فضال»، «بنو سماعه»، «طاطريون»، «جعفر بن بشير»، «احمد بن محمد بن عيسى»، «[[نجاشى]]» و... ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/24 مدخل، ص24 و 25]</ref> | ||
شهرت باعث تقويت سند روايت، بلكه باعث جبران ضعف آن مىشود؛ مؤلف اين مطلب را در مقدمه نهم آورده است .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/27 همان، ص27]</ref> | شهرت باعث تقويت سند روايت، بلكه باعث جبران ضعف آن مىشود؛ مؤلف اين مطلب را در مقدمه نهم آورده است ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/27 همان، ص27]</ref> | ||
در مقدمه دهم مدخل به اين نكته اشاره شده كه مؤلف روات ثقهاى را كه اصحاب به آن اشاره كردهاند، در كتابش آورده است؛ چهبسا ثقاتى هستند كه اصحاب به آنها اشاره نكردهاند و يا نسبت به ثقه بودنشان سكوت نمودهاند، پس مؤلف آنها را در اين كتاب نياورده است .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/30 همان، ص30]</ref> | در مقدمه دهم مدخل به اين نكته اشاره شده كه مؤلف روات ثقهاى را كه اصحاب به آن اشاره كردهاند، در كتابش آورده است؛ چهبسا ثقاتى هستند كه اصحاب به آنها اشاره نكردهاند و يا نسبت به ثقه بودنشان سكوت نمودهاند، پس مؤلف آنها را در اين كتاب نياورده است ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/30 همان، ص30]</ref> | ||
مؤلف نام 1910 راوى را در سه باب كتابش آورده است. با توجه به اينكه بسيارى از روات علاوه بر نام، داراى كنيه و لقب نيز مىباشند، لذا در هر سه باب از آنها ياد شده است. «سهل بن زياد» هم نام او در بخش اول آمده و هم در باب سوم با عنوان «الآدمي» از او ياد شده است. «ابن ابىعمير» كه همان «محمد بن زياد» و «ابواحمد ازدى» است در سه باب كتاب آمده است. | مؤلف نام 1910 راوى را در سه باب كتابش آورده است. با توجه به اينكه بسيارى از روات علاوه بر نام، داراى كنيه و لقب نيز مىباشند، لذا در هر سه باب از آنها ياد شده است. «سهل بن زياد» هم نام او در بخش اول آمده و هم در باب سوم با عنوان «الآدمي» از او ياد شده است. «ابن ابىعمير» كه همان «محمد بن زياد» و «ابواحمد ازدى» است در سه باب كتاب آمده است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
مؤلف هر چيزى را كه باعث توثيق يك راوى باشد، آورده است - خواه آن توثيق از طرف متقدمين، خواه از طرف متأخرين و خواه از طرف معاصرين باشد - و اگر شخصى يك راوى را توثيق نموده باشد، بسيارى از ضعفهايى را كه درباره آن راوى نقل شده، ناديده گرفته است؛ مثلا: | مؤلف هر چيزى را كه باعث توثيق يك راوى باشد، آورده است - خواه آن توثيق از طرف متقدمين، خواه از طرف متأخرين و خواه از طرف معاصرين باشد - و اگر شخصى يك راوى را توثيق نموده باشد، بسيارى از ضعفهايى را كه درباره آن راوى نقل شده، ناديده گرفته است؛ مثلا: | ||
1. ابراهيم بن اسحاق احمرى نهاوندى: مؤلف درباره او مىگويد: هرچند [[نجاشى]] و [[شيخ طوسى]] او را بهخاطر اعتقادش تضعيف نمودهاند، ولى چون ابن وليد و وحيد او را توثيق نمودهاند، پس او موثق است .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/37 ر.ك: متن كتاب، ص37]</ref> | 1. ابراهيم بن اسحاق احمرى نهاوندى: مؤلف درباره او مىگويد: هرچند [[نجاشى]] و [[شيخ طوسى]] او را بهخاطر اعتقادش تضعيف نمودهاند، ولى چون ابن وليد و وحيد او را توثيق نمودهاند، پس او موثق است ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/37 ر.ك: متن كتاب، ص37]</ref> | ||
2. احمد بن هلال عبرتايى: كنيهاش ابوجعفر است. شيخ در «العدة» و نجاشى او را توثيق نمودهاند... او در پايان عمرش فاسد العقيده شد و اين مضر به وثاقتش و پذيرفتن رواياتش نيست؛ زيرا بعد از آنكه فاسد العقيده شد، اصحاب از او روايت نقل نكردهاند .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/61 ر.ك: همان، ص61 و 62]</ref> | 2. احمد بن هلال عبرتايى: كنيهاش ابوجعفر است. شيخ در «العدة» و نجاشى او را توثيق نمودهاند... او در پايان عمرش فاسد العقيده شد و اين مضر به وثاقتش و پذيرفتن رواياتش نيست؛ زيرا بعد از آنكه فاسد العقيده شد، اصحاب از او روايت نقل نكردهاند ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/61 ر.ك: همان، ص61 و 62]</ref> | ||
3. اسامة بن حفص: او قيم [[امام كاظم(ع)]] بود و اين به معناى آن است كه اگر نزد امام ثقه نبود، هرگز امام راضى نبود كه امورش را به او بسپارد (ر.ك: همان، ص64) | 3. اسامة بن حفص: او قيم [[امام كاظم(ع)]] بود و اين به معناى آن است كه اگر نزد امام ثقه نبود، هرگز امام راضى نبود كه امورش را به او بسپارد (ر.ك: همان، ص64) | ||
4. اسحاق بن يعقوب: او برادر [[كلينى]] است و چون كلينى توقيع مشهور «أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا إلى رواة أحاديثنا فإنّهم حجّتي عليكم و أنا حجّة اللَّه عليكم» است و چون اين حديث از اسرار شيعه است، بنابراين او از ثقات مىباشد .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/66 ر.ك: همان، ص66 و 67]</ref> | 4. اسحاق بن يعقوب: او برادر [[كلينى]] است و چون كلينى توقيع مشهور «أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا إلى رواة أحاديثنا فإنّهم حجّتي عليكم و أنا حجّة اللَّه عليكم» است و چون اين حديث از اسرار شيعه است، بنابراين او از ثقات مىباشد ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/66 ر.ك: همان، ص66 و 67]</ref> | ||
5. اسماعيل بن ابىزياد مسلم: او همان سكونى مشهور است. برخى او را توثيق نمودهاند و شيخ در «العدة» گفته است: «إن الإمامية مجتمعة على العمل برواياته» و برخى از رجاليون نيز از او پيروى كردهاند؛ پس او نيز ثقه مىباشد .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/68 ر.ك: همان، ص68]</ref> | 5. اسماعيل بن ابىزياد مسلم: او همان سكونى مشهور است. برخى او را توثيق نمودهاند و شيخ در «العدة» گفته است: «إن الإمامية مجتمعة على العمل برواياته» و برخى از رجاليون نيز از او پيروى كردهاند؛ پس او نيز ثقه مىباشد ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/68 ر.ك: همان، ص68]</ref> | ||
6. اسماعيل بن يحيى عبسى: او چون شيخ اجازه است، پس موثق مىباشد .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/74 ر.ك: همان ص74]</ref> | 6. اسماعيل بن يحيى عبسى: او چون شيخ اجازه است، پس موثق مىباشد ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/74 ر.ك: همان ص74]</ref> | ||
7. بكر بن حبيب احمسى: [[شيخ بهايى]] او را توثيق نموده است و چنين گفته است: «و إن كان مجهول الحال، دلا أنّ جمهور الأصحاب تلقّوا روايته بالقبول، فلعلّ الضعف ينجبر بذلك» .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/80 ر.ك: همان، ص80]</ref> | 7. بكر بن حبيب احمسى: [[شيخ بهايى]] او را توثيق نموده است و چنين گفته است: «و إن كان مجهول الحال، دلا أنّ جمهور الأصحاب تلقّوا روايته بالقبول، فلعلّ الضعف ينجبر بذلك» ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/80 ر.ك: همان، ص80]</ref> | ||
8. ثابت بن سعيد: احمد بن محمد بن عيسى و ابن مسكان از او روايت كردهاند و اين دو، روايت نمىكنند مگر از ثقه؛ پس او نيز ثقه است .<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/83 ر.ك: متن كتاب، ص83]</ref> | 8. ثابت بن سعيد: احمد بن محمد بن عيسى و ابن مسكان از او روايت كردهاند و اين دو، روايت نمىكنند مگر از ثقه؛ پس او نيز ثقه است ..<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/20000/1/83 ر.ك: متن كتاب، ص83]</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش