۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''الفهرست'''، اثر [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|محمد بن اسحاق بن نديم]]، كه در واقع كتابخانهاى در يك كتاب است، فهرستى از كتابهاى ملل عرب و عجم و سير نهضتهاى علمى و ادبى در عالم اسلام تا قرن چهارم هجرى مىباشد .<ref>حامدى گلناز، ص38</ref> | '''الفهرست'''، اثر [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|محمد بن اسحاق بن نديم]]، كه در واقع كتابخانهاى در يك كتاب است، فهرستى از كتابهاى ملل عرب و عجم و سير نهضتهاى علمى و ادبى در عالم اسلام تا قرن چهارم هجرى مىباشد ..<ref>حامدى گلناز، ص38</ref> | ||
اين كتاب، به زبان عربى و در سده چهارم هجرى نوشته شده است. | اين كتاب، به زبان عربى و در سده چهارم هجرى نوشته شده است. | ||
هدف [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] از تأليف اين كتاب، نشان دادن كليه نسخهها و رسالههايى بوده است كه در زبان عربى وجود داشته و يا از زبانهاى ديگر به اين زبان ترجمه شده است .<ref>ساغروانيان، سيد جليل، ص152</ref> | هدف [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] از تأليف اين كتاب، نشان دادن كليه نسخهها و رسالههايى بوده است كه در زبان عربى وجود داشته و يا از زبانهاى ديگر به اين زبان ترجمه شده است ..<ref>ساغروانيان، سيد جليل، ص152</ref> | ||
نويسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخهها و كتابها، برخى از آداب نسخهشناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مىكند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است .<ref>همان</ref> | نويسنده بنا بر ضرورت، در هنگام معرفى نسخهها و كتابها، برخى از آداب نسخهشناسى را كه در آن دوره وجود داشته است، مطرح مىكند كه اين امر باعث اهميت هرچه بيشتر كتاب شده است ..<ref>همان</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
كتاب با مقدمهاى كوتاه در اشاره به زندگىنامه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] و اهميت اثر او آغاز شده است. | كتاب با مقدمهاى كوتاه در اشاره به زندگىنامه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] و اهميت اثر او آغاز شده است. | ||
سبك نوشتارى كتاب، بسيار ساده و از نوع محاورهاى بوده و شامل ده مقاله است و هر مقاله آن، به چند بخش كه نويسنده آن را فن ناميده، تقسيم شده است .<ref>حامدى، گلناز، ص38</ref> | سبك نوشتارى كتاب، بسيار ساده و از نوع محاورهاى بوده و شامل ده مقاله است و هر مقاله آن، به چند بخش كه نويسنده آن را فن ناميده، تقسيم شده است ..<ref>حامدى، گلناز، ص38</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقاله اول، شامل سه فن مىباشد كه فن اول، در توصيف شكل گرفتن خط و زبان اقوام مختلف، فن دوم درباره كتابهاى دينى مسلمانان و اديان ديگر و فن سوم، در ستايش قرآن و علوم قرآنى است .<ref>حامدى، گلناز، ص38</ref> | مقاله اول، شامل سه فن مىباشد كه فن اول، در توصيف شكل گرفتن خط و زبان اقوام مختلف، فن دوم درباره كتابهاى دينى مسلمانان و اديان ديگر و فن سوم، در ستايش قرآن و علوم قرآنى است ..<ref>حامدى، گلناز، ص38</ref> | ||
مقاله دوم، شامل سه بخش زير است: | مقاله دوم، شامل سه بخش زير است: | ||
بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نامگذارى آن مىباشد .<ref>همان، ص40</ref> | بخش اول، درباره پيدايش علم نحو و علت نامگذارى آن مىباشد ..<ref>همان، ص40</ref> | ||
بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است .<ref>همان</ref> | بخش دوم، اختصاص به نحويان كوفه دارد. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا به نحويان بصره قبل از نحويان كوفه پرداخته، قدمت اين شهر را دليل آورده و معتقد است كه دنياى عرب، از بصره گرفته شده است ..<ref>همان</ref> | ||
بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كردهاند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى کرمانى؛ شخصى ايرانى به نام هروى، صاحب كتابهاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] » و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نويسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل» .<ref>همان، ص41</ref> | بخش سوم، حاوى نام و شرح حال علمايى است كه دو شيوه نحو و لغت را با هم مخلوط كردهاند. از جمله اين افراد، عبارتند از: عبدالله بن مسلم بن قتيبه كوفى؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن موسى کرمانى؛ شخصى ايرانى به نام هروى، صاحب كتابهاى «التصريف» و «الشرح»؛ ابوبكر محمد بن على مراغى از مردم مراغه صاحب كتاب «مختصر النحو» و «شرح شواهد [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] » و ابومحمد بن محمد، اهل ديموت و نويسنده «تقويم الألسنة» و «كتاب العارض في الكامل» ..<ref>همان، ص41</ref> | ||
مقاله سوم، در سه بخش تنظيم شده است: | مقاله سوم، در سه بخش تنظيم شده است: | ||
بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتابهاى آنان است كه مشهورترين آنها، صالح بن عمران معروف به [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است .<ref>همان</ref> | بخش اول، درباره علماى نسب، راويان اخبار و نام كتابهاى آنان است كه مشهورترين آنها، صالح بن عمران معروف به [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] بوده و كتاب «غزاة ذات الأباطيل» از اوست. گويا وى به اخبار پيامبر(ص) نيز آگاهى و معرفت داشته است ..<ref>همان</ref> | ||
بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مىتوان به عبدالله بن مقفع، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد .<ref>همان</ref> | بخش دوم به مترجمان، نويسندگان و كاركنان حكومتى پرداخته است. از جمله اين افراد مىتوان به عبدالله بن مقفع، ابان لاحقى، سهل بن هارون، سعيد بن وهب اشاره كرد ..<ref>همان</ref> | ||
بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مىباشد .<ref>همان، ص42</ref> | بخش سوم، درباره نديمان و همنشينان خلفا و پادشاهان، از جمله مغنيان و اديبان مىباشد ..<ref>همان، ص42</ref> | ||
مقاله چهارم، شامل دو بخش است: | مقاله چهارم، شامل دو بخش است: | ||
بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كردهاند كه بهصورت فهرستى آمده است؛ مثلا نام شاعران و قبيلههايى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمعآورى كرده، بهطور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شيعيان، بنى عدنان و بنى حارث .<ref>همان</ref> | بخش اول درباره شاعران و اشعارشان و كسانى است كه اشعار آنان را جمع كردهاند كه بهصورت فهرستى آمده است؛ مثلا نام شاعران و قبيلههايى كه ابوسعيد سكرى اشعار آنان را جمعآورى كرده، بهطور جداگانه آمده است، مانند اشعار بنى شيعيان، بنى عدنان و بنى حارث ..<ref>همان</ref> | ||
در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ايرانى مثل على بن حمزه اصفهانى نيز اشاره شده است .<ref>همان</ref> | در بخش دوم، نام شاعران متأخر و نيز برخى از شاعران دوره اسلام و تعداد اشعارشان آمده است. در اين ميان، به شاعران ايرانى مثل على بن حمزه اصفهانى نيز اشاره شده است ..<ref>همان</ref> | ||
بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نويسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مىبرد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مىپردازد .<ref>همان</ref> | بخش اول مقاله پنجم، درباره علماى علم كلام و مجادلات آنهاست. نويسنده در اين مقاله، ابتدا از خوارج كه در جنگ صفين بر اميرالمؤنين(ع) شوريدند نام مىبرد و سپس به معتزله يا قدريه يا اصحاب عدل و توحيد مىپردازد ..<ref>همان</ref> | ||
بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خواندهاند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خونخواهى عثمان بن عفان و مخالفت با حضرت على(ع) برخاستند، عدهاى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شيعيان من» خطاب مىكرد» .<ref>همان</ref> | بخش دوم، درباره علما و متكلمان شيعه اماميه و زيديه است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در بيان اينكه چرا مسلمانان شيعه را به اين نام خواندهاند، نوشته است: «زمانى كه طلحه و زبير به خونخواهى عثمان بن عفان و مخالفت با حضرت على(ع) برخاستند، عدهاى به آن حضرت پيوستند و خود را شيعه خواندند. على(ع) نيز آنها را «شيعيان من» خطاب مىكرد» ..<ref>همان</ref> | ||
بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آنها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مىباشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتابهايشان را در خفا نگهدارى مىكردند .<ref>ر.ك: همان</ref> | بخش سوم، درباره متكلمين مجبره و بابيه حشويه و اسماء كتب آنها بوده و بخش چهارم پيرامون خوارج مىباشد؛ گويا متكلمان اين گروه، كتابهايشان را در خفا نگهدارى مىكردند ..<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نويسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نويسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «كتاب الزهد» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مىبرد، سپس درباره [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، مذهب او و پيروانش مىنويسد .<ref>همان</ref> | بخش پنجم، درباره صوفيان و عابدان است. نويسنده در اين بخش، ابتدا از زاهدان و صوفيانى چون يحيى بن معاد رازى (متوفى 206ق) نويسنده «مراد المريدين»، بشر بن حارث (متوفى 227ق) مؤلف «كتاب الزهد» و ابن جنيد صاحب كتاب «الرهبان»، «الخوف»، «الورع» و «كتاب المحبة» نام مىبرد، سپس درباره [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]، مذهب او و پيروانش مىنويسد ..<ref>همان</ref> | ||
در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتابهايى كه تصنيف كردهاند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق .<ref>همان، ص43</ref> | در بخش اول مقاله ششم، مالكيان و نام كتابهايى كه تصنيف كردهاند، ذكر شده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: مالك بن انس بن ابوعامر، ليث بن سعد و اسماعيل بن اسحاق ..<ref>همان، ص43</ref> | ||
در بخش دوم اين مقاله، از ابوحنيفه و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست .<ref>همان</ref> | در بخش دوم اين مقاله، از ابوحنيفه و يارانش ياد شده و بخش سوم آن، مطالب مختصرى از علماى شافعى و تأليفات آنهاست ..<ref>همان</ref> | ||
نويسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولين كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] كتابهاى زيادى را از او نام برده كه مهمترين آنها، «إيضاح» و «الأصول» است .<ref>همان</ref> | نويسنده در بخش چهارم، از فضلا و پيروان مذهب ابوسليمان داود بن على خلف اصفهانى سخن گفته است. او اولين كسى است كه قول به ظاهر كتاب و سنت را گرفته و رأى و قياس را رها كرده است. [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] كتابهاى زيادى را از او نام برده كه مهمترين آنها، «إيضاح» و «الأصول» است ..<ref>همان</ref> | ||
در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتابهاى ايشان نام برده شده است. [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس]] هلالى، از اصحاب حضرت على(ع) از جمله آنهاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگيرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابىعياش پناه برد .<ref>همان</ref> | در بخش پنجم اين مقاله، از فقهاى شيعه و كتابهاى ايشان نام برده شده است. [[سلیم بن قیس هلالی|سليم بن قيس]] هلالى، از اصحاب حضرت على(ع) از جمله آنهاست كه چون حجاج بن يوسف قصد دستگيرى و قتلش را داشت، گريخت و به ابان بن ابىعياش پناه برد ..<ref>همان</ref> | ||
مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است: | مقاله هفتم، در سه بخش سامان يافته است: | ||
بخش اول، درباره فلاسفه، طبيعين و منطقيين و كتابهاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسى به عربى اشتغال داشته است .<ref>همان، ص44</ref> | بخش اول، درباره فلاسفه، طبيعين و منطقيين و كتابهاى آنان است و بيشتر مطالب از قول ابوسهل بن نوبخت آمده كه در دارالحكمه، به كار ترجمه از فارسى به عربى اشتغال داشته است ..<ref>همان، ص44</ref> | ||
در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقىدانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولين بار در طب سخن راندهاند، بحث به ميان آمده است .<ref>همان، ص45</ref> | در بخش دوم، درباره منجمان، علماى رياضى، موسيقىدانان و محاسبان بحث شده است و در بخش سوم، از طبيبان يونانى و كسانى كه براى اولين بار در طب سخن راندهاند، بحث به ميان آمده است ..<ref>همان، ص45</ref> | ||
مقاله هشتم درباره افسانهسرايان ايرانى و هندى و تأليفات آنها، افسونگران، دعانويسان، ساحران و شعبدهبازان است .<ref>همان</ref> | مقاله هشتم درباره افسانهسرايان ايرانى و هندى و تأليفات آنها، افسونگران، دعانويسان، ساحران و شعبدهبازان است ..<ref>همان</ref> | ||
در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده .<ref>همان، ص46</ref> است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولين كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد .<ref>همان، ص47</ref> | در مقاله نهم، از مذاهب گوناگون دوره اسلامى و پيش از اسلام، بحث شده ..<ref>همان، ص46</ref> است و آخرين مقاله نيز درباره صنعت كيميا و كيمياگران قديم و جديد است. بنا بر اين مقاله، هرمس بابلى، اولين كسى بود كه با صنعت كيميا آشنا شد ..<ref>همان، ص47</ref> | ||
بهطور خلاصه مىتوان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، بهاجمال معرفى كرده است .<ref>همان</ref> | بهطور خلاصه مىتوان گفت كه اين اثر، مجموعه فرهنگ و تمدن اسلامى را تا قرن چهارم هجرى و بلكه فرهنگ و ملل گوناگون را تا ظهور اسلام، بهاجمال معرفى كرده است ..<ref>همان</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
الفهرست، اولين بار در سيزدهم هجرى، توسط يك دانشمند اتريشى به نام گوستاو فلوگل كه طى سالها صرف وقت و زحمات بسيار، نسخههاى مختلفى از اين كتاب را جمعآورى و تدوين كرده كرد، در لايپزيك به چاپ رسيد و به دنيا عرضه گرديد .<ref>حامدى، گلناز، ص38</ref> | الفهرست، اولين بار در سيزدهم هجرى، توسط يك دانشمند اتريشى به نام گوستاو فلوگل كه طى سالها صرف وقت و زحمات بسيار، نسخههاى مختلفى از اين كتاب را جمعآورى و تدوين كرده كرد، در لايپزيك به چاپ رسيد و به دنيا عرضه گرديد ..<ref>حامدى، گلناز، ص38</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش