۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
کتاب با دو مقدمه از مصحح و مترجم آغاز و مطالب در هشت فصل، تنظيم شده است. | کتاب با دو مقدمه از مصحح و مترجم آغاز و مطالب در هشت فصل، تنظيم شده است. | ||
سمهودى براى تأليف کتاب خويش، عموم منابع و مآخذ مكتوب كه تا آن زمان نگاشته شده بوده را در اختيار داشته و از آنها بهره جسته است. برخى از اين مآخذ متأسفانه يا در گذر زمان از بين رفته و يا تاكنون اطلاعى از آنها نداريم، مانند کتاب ابن زباله، ابن النجار، مدائنى و... .<ref>ر.ك: مقدمه مصحح، ص24</ref> | سمهودى براى تأليف کتاب خويش، عموم منابع و مآخذ مكتوب كه تا آن زمان نگاشته شده بوده را در اختيار داشته و از آنها بهره جسته است. برخى از اين مآخذ متأسفانه يا در گذر زمان از بين رفته و يا تاكنون اطلاعى از آنها نداريم، مانند کتاب ابن زباله، ابن النجار، مدائنى و... ..<ref>ر.ك: مقدمه مصحح، ص24</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه مصحح، ضمن شرح مختصرى از احوال نويسنده و تأليفات وى، نگاهى به مطالب مندرج در کتاب گرديده است .<ref>مقدمه مصحح، ص15-30</ref> | در مقدمه مصحح، ضمن شرح مختصرى از احوال نويسنده و تأليفات وى، نگاهى به مطالب مندرج در کتاب گرديده است ..<ref>مقدمه مصحح، ص15-30</ref> | ||
در مقدمه مترجم، به عناوين فصول کتاب، اشاره شده است .<ref>مقدمه مترجم، ص31-38</ref> | در مقدمه مترجم، به عناوين فصول کتاب، اشاره شده است ..<ref>مقدمه مترجم، ص31-38</ref> | ||
سمهودى درباره تاريخ مدينه، نخست کتابى مفصل تحت عنوان «اقتفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نوشت كه در آتشسوزى مسجد پيامبر(ص) از ميان رفت. سپس کتاب ديگرى نوشت و نام آن را «وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نهاد. اين کتاب نيز مفصل است. تفصيل اين کتاب كه نويسنده در آن از جزئيات بسيار سخن رانده و سلسله اسناد روايات را نيز ذكر كرده و احتمالا براى همه خوانندگان، جالب توجه و مفيد نبوده، سمهودى را بر آن داشت كه به تلخيص آن دست زند. او با حذف اسانيد و روايات مكرر درباره يك واقعه يا موضوع، تحريرى از «وفاء الوفاء» پديد آورد و آن را «خلاصة الوفاء بأخبار دار المصطفى» ناميد. اين کتاب را بايد از جامعترين و توصيفىترين آثارى دانست كه در قرون گذشته درباره مدينه نوشته شده است. چنين مىنمايد كه به همين سبب و نيز شهرت سمهودى، کتاب مذكور از ايام حيات نويسنده، شهرت و رواج يافت؛ چنانكه فاصله ميان مرگ نويسنده و ترجمه آن از نيم قرن درنمىگذرد .<ref>سجادى، سيد صادق، 1376، ص14</ref> | سمهودى درباره تاريخ مدينه، نخست کتابى مفصل تحت عنوان «اقتفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نوشت كه در آتشسوزى مسجد پيامبر(ص) از ميان رفت. سپس کتاب ديگرى نوشت و نام آن را «وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى» نهاد. اين کتاب نيز مفصل است. تفصيل اين کتاب كه نويسنده در آن از جزئيات بسيار سخن رانده و سلسله اسناد روايات را نيز ذكر كرده و احتمالا براى همه خوانندگان، جالب توجه و مفيد نبوده، سمهودى را بر آن داشت كه به تلخيص آن دست زند. او با حذف اسانيد و روايات مكرر درباره يك واقعه يا موضوع، تحريرى از «وفاء الوفاء» پديد آورد و آن را «خلاصة الوفاء بأخبار دار المصطفى» ناميد. اين کتاب را بايد از جامعترين و توصيفىترين آثارى دانست كه در قرون گذشته درباره مدينه نوشته شده است. چنين مىنمايد كه به همين سبب و نيز شهرت سمهودى، کتاب مذكور از ايام حيات نويسنده، شهرت و رواج يافت؛ چنانكه فاصله ميان مرگ نويسنده و ترجمه آن از نيم قرن درنمىگذرد ..<ref>سجادى، سيد صادق، 1376، ص14</ref> | ||
کتاب، مشتمل بر 8 باب است. نگاهى به ابواب و فصول آن نشان مىدهد كه نويسنده در هر آنچه مربوط به مدينه بوده، سخن رانده و کتابى كاملا تاريخى و مستند درباره اين شهر مقدس نگاشته است .<ref>همان</ref> | کتاب، مشتمل بر 8 باب است. نگاهى به ابواب و فصول آن نشان مىدهد كه نويسنده در هر آنچه مربوط به مدينه بوده، سخن رانده و کتابى كاملا تاريخى و مستند درباره اين شهر مقدس نگاشته است ..<ref>همان</ref> | ||
باب اول در ده فصل تنظيم شده است و دربردارنده مطالبى همچون نامهاى مدينه و وجوه تسميه آنها، فضايل مدينه و آنچه از پيامبر اكرم(ص) دراين ماده روايت شده است، احكام و خصايص مدينه، خاك و احوال طبيعى و محصولات مدينه مىباشد .<ref>همان</ref> | باب اول در ده فصل تنظيم شده است و دربردارنده مطالبى همچون نامهاى مدينه و وجوه تسميه آنها، فضايل مدينه و آنچه از پيامبر اكرم(ص) دراين ماده روايت شده است، احكام و خصايص مدينه، خاك و احوال طبيعى و محصولات مدينه مىباشد ..<ref>همان</ref> | ||
باب دوم در سه فصل، شامل فضايل مسجد پيامبر(ص) و زيارت آنجاست. سمهودى شافعىمذهب در اينجا از توسل به پيامبر(ص) و شفاعت جستن از ايشان، سخن رانده است .<ref>همان، ص14-15</ref> | باب دوم در سه فصل، شامل فضايل مسجد پيامبر(ص) و زيارت آنجاست. سمهودى شافعىمذهب در اينجا از توسل به پيامبر(ص) و شفاعت جستن از ايشان، سخن رانده است ..<ref>همان، ص14-15</ref> | ||
باب سوم در سه فصل، درباره ساكنان مدينه از يهود و اوس و خزرج، بيعت عقبه اول و دوم، هجرت پيامبر(ص) به مدينه و سكونت در خانه ابوايوب انصارى مىباشد .<ref>همان، ص15</ref> | باب سوم در سه فصل، درباره ساكنان مدينه از يهود و اوس و خزرج، بيعت عقبه اول و دوم، هجرت پيامبر(ص) به مدينه و سكونت در خانه ابوايوب انصارى مىباشد ..<ref>همان، ص15</ref> | ||
باب چهارم در هفده فصل، درباره عمارت مسجد نبوى در عصر پيامبر(ص)، مقام و منبر و ستونهاى مسجد، ابواب مسجد، آنچه خلفاى راشدين و اموى و عباسى بر مسجد افزودند، حجره شريفه و قبور متبركه مسجد، آتشسوزىهاى مسجد، توصيف رواقها و ستونها و كفسازى و سنگچينى آن، حصار و بازار مدينه مىباشد .<ref>همان</ref> | باب چهارم در هفده فصل، درباره عمارت مسجد نبوى در عصر پيامبر(ص)، مقام و منبر و ستونهاى مسجد، ابواب مسجد، آنچه خلفاى راشدين و اموى و عباسى بر مسجد افزودند، حجره شريفه و قبور متبركه مسجد، آتشسوزىهاى مسجد، توصيف رواقها و ستونها و كفسازى و سنگچينى آن، حصار و بازار مدينه مىباشد ..<ref>همان</ref> | ||
باب پنجم در شش فصل، شامل مساجدى است كه پيامبر(ص) در مدينه و اطراف آن برآورد يا در آنها نماز خواند، چون مصلاى عيد، مسجد قبا، مسجد ضرار، مقابر مدينه، فضيلت جنگ احد و شهداى آن .<ref>همان</ref> | باب پنجم در شش فصل، شامل مساجدى است كه پيامبر(ص) در مدينه و اطراف آن برآورد يا در آنها نماز خواند، چون مصلاى عيد، مسجد قبا، مسجد ضرار، مقابر مدينه، فضيلت جنگ احد و شهداى آن ..<ref>همان</ref> | ||
باب ششم در دو فصل درباره چاههاى مدينه، قناتها، درختان و صدقاتى مىباشد كه به پيامبر اكرم(ص) منسوب است .<ref>همان</ref> | باب ششم در دو فصل درباره چاههاى مدينه، قناتها، درختان و صدقاتى مىباشد كه به پيامبر اكرم(ص) منسوب است ..<ref>همان</ref> | ||
باب هفتم در سه فصل، درباره مساجد راه مكه و مساجدى است كه پيامبر(ص) در غزوات خود در آنجا نماز گزارد .<ref>همان</ref> | باب هفتم در سه فصل، درباره مساجد راه مكه و مساجدى است كه پيامبر(ص) در غزوات خود در آنجا نماز گزارد ..<ref>همان</ref> | ||
باب هشتم در دو فصل، درباره وادىها و مرغزارها و خانههاى حومه شهر و كوههاى مدينه با ضبط واژهها يا امكنه و مواضع آن ديار بوده و از ابواب مهم کتاب است و شامل توصيفات جغرافيايى درباره مساجد و مقابر و مشاهد مدينه است كه بعضى از آنها بعدا دستخوش تغيير بسيار شد. همچنين شامل اطلاعاتى است درباره تيرهها و طوايف آن منطقه، وادىها و كوهها و بهويژه ضبط و شكل درست تلفظ نامهاى امكنه مدينه به ترتيب حروف الفبا كه از بهترين فصول کتاب است. باب هشتم فصل اول، درباره مواضع مدينه و حومه آن بوده و فصل دوم، به ضبط الفاظ متعلقه به اماكن پرداخته است .<ref>همان</ref> | باب هشتم در دو فصل، درباره وادىها و مرغزارها و خانههاى حومه شهر و كوههاى مدينه با ضبط واژهها يا امكنه و مواضع آن ديار بوده و از ابواب مهم کتاب است و شامل توصيفات جغرافيايى درباره مساجد و مقابر و مشاهد مدينه است كه بعضى از آنها بعدا دستخوش تغيير بسيار شد. همچنين شامل اطلاعاتى است درباره تيرهها و طوايف آن منطقه، وادىها و كوهها و بهويژه ضبط و شكل درست تلفظ نامهاى امكنه مدينه به ترتيب حروف الفبا كه از بهترين فصول کتاب است. باب هشتم فصل اول، درباره مواضع مدينه و حومه آن بوده و فصل دوم، به ضبط الفاظ متعلقه به اماكن پرداخته است ..<ref>همان</ref> | ||
درباره مترجم کتاب كه اين ترجمه را در 969ق، در مكه به انجام رسانيده، اطلاعى در دست نيست. مصحح متن فارسى کتاب با توجه به واژگان و زبان ترجمه، بهدرستى حدس زده كه مترجم بايد از ايرانىنژادان شبه قاره هند يا از فارسىزبانان اين ديار بوده باشد. اين نكته كه بيشترين نسخههاى متن فارسى اين کتاب در کتابخانههاى شبه قاره يافت مىشود نيز مؤيد اين حدس است. مترجم در علت تحرير اين کتاب به فارسى، تصريح كرده كه چون بعضى از دوستان، زبان عربى نمىدانستند و شوقى براى اطلاع از تاريخ مدينه داشتند و آن را اظهار مىكردند، «در خاطر افتاد... كه تاريخ وسيط عالم فاضل... سيد على سمهودى به فارسى ترجمه كرده شود». چنانكه از اين عبارت برمىآيد، کتاب «خلاصة الوفاء»، کتاب وسيط؛ يعنى ميانه و متوسط سمهودى در تاريخ مدينه ناميده شده و اين تعبير، با توجه به کتاب بزرگ سمهودى كه سوخته شد و کتاب ديگرش كه «خلاصة الوفاء» تلخيص آن است، درست به نظر مىرسد .<ref>همان، ص14</ref> | درباره مترجم کتاب كه اين ترجمه را در 969ق، در مكه به انجام رسانيده، اطلاعى در دست نيست. مصحح متن فارسى کتاب با توجه به واژگان و زبان ترجمه، بهدرستى حدس زده كه مترجم بايد از ايرانىنژادان شبه قاره هند يا از فارسىزبانان اين ديار بوده باشد. اين نكته كه بيشترين نسخههاى متن فارسى اين کتاب در کتابخانههاى شبه قاره يافت مىشود نيز مؤيد اين حدس است. مترجم در علت تحرير اين کتاب به فارسى، تصريح كرده كه چون بعضى از دوستان، زبان عربى نمىدانستند و شوقى براى اطلاع از تاريخ مدينه داشتند و آن را اظهار مىكردند، «در خاطر افتاد... كه تاريخ وسيط عالم فاضل... سيد على سمهودى به فارسى ترجمه كرده شود». چنانكه از اين عبارت برمىآيد، کتاب «خلاصة الوفاء»، کتاب وسيط؛ يعنى ميانه و متوسط سمهودى در تاريخ مدينه ناميده شده و اين تعبير، با توجه به کتاب بزرگ سمهودى كه سوخته شد و کتاب ديگرش كه «خلاصة الوفاء» تلخيص آن است، درست به نظر مىرسد ..<ref>همان، ص14</ref> | ||
درباره متن عربى و فارسى کتاب، مصحح محترم آورده است كه سمهودى از «عموم مآخذ مكتوب درباره تاريخ مدينه، همچون آثار ابن زباله، ابن نجار، مدائنى و... استفاده كرده است»؛ اما بايد گفت تنها به استناد منقولاتى كه سمهودى از اين نويسندگان در کتاب خود آورده، نمىتوان استنباط كرد كه وى مستقيما به اين آثار دسترسى داشته است. چهبسا سمهودى اين روايات را بهواسطه کتابهاى ديگران نقل كرده باشد؛ زيرا شيوه حديثى - خبرى در تاريخنگارى امرى متداول بوده واطلاع ما از بسيارى از آثار كهن تاريخى و مطالب آنها، منحصر در اينگونه روايات و اخبار مندرج در آثار متأخرتر است. همچنين مصحح حدس زده كه چون از مترجم برنمىآيد كه همه ترجمه در مكه صورت گرفته، بلكه ممكن است ترجمه را مدتى پيش، از جاى ديگر آغاز كرده و بهگونهاى ادامه داده تا آن را تبركا در مكه به انجام رساند .<ref>همان</ref> | درباره متن عربى و فارسى کتاب، مصحح محترم آورده است كه سمهودى از «عموم مآخذ مكتوب درباره تاريخ مدينه، همچون آثار ابن زباله، ابن نجار، مدائنى و... استفاده كرده است»؛ اما بايد گفت تنها به استناد منقولاتى كه سمهودى از اين نويسندگان در کتاب خود آورده، نمىتوان استنباط كرد كه وى مستقيما به اين آثار دسترسى داشته است. چهبسا سمهودى اين روايات را بهواسطه کتابهاى ديگران نقل كرده باشد؛ زيرا شيوه حديثى - خبرى در تاريخنگارى امرى متداول بوده واطلاع ما از بسيارى از آثار كهن تاريخى و مطالب آنها، منحصر در اينگونه روايات و اخبار مندرج در آثار متأخرتر است. همچنين مصحح حدس زده كه چون از مترجم برنمىآيد كه همه ترجمه در مكه صورت گرفته، بلكه ممكن است ترجمه را مدتى پيش، از جاى ديگر آغاز كرده و بهگونهاى ادامه داده تا آن را تبركا در مكه به انجام رساند ..<ref>همان</ref> | ||
شيوه ترجمه با التزام به متن عربى، روشى ميانه ترجمه لفظ به لفظ و ترجمه آزاد و روان است. ساختمان جملات و واژگان بهكاررفته در کتاب، زمينه مناسبى براى بررسىهاى سبكشناسانه زبان فارسى در شبه قاره هند بشمار مىرود .<ref>همان، ص15</ref> | شيوه ترجمه با التزام به متن عربى، روشى ميانه ترجمه لفظ به لفظ و ترجمه آزاد و روان است. ساختمان جملات و واژگان بهكاررفته در کتاب، زمينه مناسبى براى بررسىهاى سبكشناسانه زبان فارسى در شبه قاره هند بشمار مىرود ..<ref>همان، ص15</ref> | ||
اما درباره تصحيح کتاب بايد گفت مصحح محترم زحمتى بر خود هموار كرده و يكى از تواريخ مهم مدينه را در دسترس خوانندگان فارسىزبان قرار داده است. اما ذكر چند نكته استحسانى شايد بىفايده نباشد. به نظر مىآيد كه اگر معانى لغات از اختلاف نسخهبدلها جدا مىشد و در جاى ديگرى يا باشمارههاى متفاوتى از نسخهها مىآمد، فايده بيشترى در بر داشت. همچنين درباره بعضى واژهها و تركيبات مانند «شدّ رحال» توضيح روشنتر و بيشترى مىتوان آورد. بسيارى از واژهها نيازمند ضبط و اعراب است و خواننده غير متخصص در خواندن آنها دچار دشوارى مىگردد كه متن فاقد آن است. علائم سجاوندى نيز همه جا درست و دقيق نيست، امّا خوشبختانه اغلاط چاپى کتاب اندك است و نيز فهارس مفيد و متعدد مصحح، به فوايد کتاب بسى افزوده، ولى اگر تمام اعلام، امكنه اعم از خانهها، مساجد، كويرها، كوهها و... يكجا گرد مىآمد، شايد مراجعه به آن آسانتر مىشد .<ref>همان</ref> | اما درباره تصحيح کتاب بايد گفت مصحح محترم زحمتى بر خود هموار كرده و يكى از تواريخ مهم مدينه را در دسترس خوانندگان فارسىزبان قرار داده است. اما ذكر چند نكته استحسانى شايد بىفايده نباشد. به نظر مىآيد كه اگر معانى لغات از اختلاف نسخهبدلها جدا مىشد و در جاى ديگرى يا باشمارههاى متفاوتى از نسخهها مىآمد، فايده بيشترى در بر داشت. همچنين درباره بعضى واژهها و تركيبات مانند «شدّ رحال» توضيح روشنتر و بيشترى مىتوان آورد. بسيارى از واژهها نيازمند ضبط و اعراب است و خواننده غير متخصص در خواندن آنها دچار دشوارى مىگردد كه متن فاقد آن است. علائم سجاوندى نيز همه جا درست و دقيق نيست، امّا خوشبختانه اغلاط چاپى کتاب اندك است و نيز فهارس مفيد و متعدد مصحح، به فوايد کتاب بسى افزوده، ولى اگر تمام اعلام، امكنه اعم از خانهها، مساجد، كويرها، كوهها و... يكجا گرد مىآمد، شايد مراجعه به آن آسانتر مىشد ..<ref>همان</ref> | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == | ||
مصحح هيچگونه تغييرى در متن ترجمه نداده و اگر در جايى براى روشن شدن ترجمه، نياز به اضافه كردن كلمهاى بوده آن را در بين دو قُلاب [] قرار داده است. در بخش اضافات، اطلاعاتى مربوط به آثار مدينه كه در زمان معاصر وجود داشتهاند، بر اساس مراجع و منابع معتبر در آخر کتاب آورده شده است .<ref>ر.ك: مقدمه مصحح، ص29</ref> | مصحح هيچگونه تغييرى در متن ترجمه نداده و اگر در جايى براى روشن شدن ترجمه، نياز به اضافه كردن كلمهاى بوده آن را در بين دو قُلاب [] قرار داده است. در بخش اضافات، اطلاعاتى مربوط به آثار مدينه كه در زمان معاصر وجود داشتهاند، بر اساس مراجع و منابع معتبر در آخر کتاب آورده شده است ..<ref>ر.ك: مقدمه مصحح، ص29</ref> | ||
فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده و در پايان، فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده در تصحيح و فهرست اعلام و اماكن براى سهولت خوانندگان قرار داده شده است .<ref>ر.ك: همان، ص30</ref> | فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده و در پايان، فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده در تصحيح و فهرست اعلام و اماكن براى سهولت خوانندگان قرار داده شده است ..<ref>ر.ك: همان، ص30</ref> | ||
اين کتاب دو بار تصحيح شده است. بار اول به دليل دسترسى به منابع و مآخذ گوناگون پانوشتهاى فراوان داشت كه متأسفانه در دفتر ناشر نخست و يا در راه مفقود شد و مجدداً پس از موافقت ناشر محترم - نشر ميقات - نگاشته شد و اطلاعات لازم در بخش اضافات آورده شد .<ref>ر.ك: همان</ref> | اين کتاب دو بار تصحيح شده است. بار اول به دليل دسترسى به منابع و مآخذ گوناگون پانوشتهاى فراوان داشت كه متأسفانه در دفتر ناشر نخست و يا در راه مفقود شد و مجدداً پس از موافقت ناشر محترم - نشر ميقات - نگاشته شد و اطلاعات لازم در بخش اضافات آورده شد ..<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
اگر در متن، لغات ويژه و اعلامى بوده كه نياز به توضيح داشته، بر حسب ضرورت در پاورقى به آن اشاره شده است. براى تصحيح کتاب، به متن عربى «وفاء الوفاء» و همچنين «خلاصة الوفا» مراجعه شده و اگر اختلافى وجود داشته، در پاورقى ذكر شده است .<ref>ر.ك: همان، ص29</ref> | اگر در متن، لغات ويژه و اعلامى بوده كه نياز به توضيح داشته، بر حسب ضرورت در پاورقى به آن اشاره شده است. براى تصحيح کتاب، به متن عربى «وفاء الوفاء» و همچنين «خلاصة الوفا» مراجعه شده و اگر اختلافى وجود داشته، در پاورقى ذكر شده است ..<ref>ر.ك: همان، ص29</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش