۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نويسنده در ابتدا به بررسى آياتى كه پيرامون اطعمه و اشربه مىباشند، پرداخته و در انتها، رابطه ميان خوردن و نوشيدن و بيمارى و سلامت را بررسى نموده است. | نويسنده در ابتدا به بررسى آياتى كه پيرامون اطعمه و اشربه مىباشند، پرداخته و در انتها، رابطه ميان خوردن و نوشيدن و بيمارى و سلامت را بررسى نموده است. | ||
نويسنده در ارائه مطالب، از اسلوبى سهل و رصين و عباراتى مبسوط استفاده نموده و از جمله ويژگىهاى اثر وى، تسلسل افكار منطقى، استدلالات عقلى و مشاهدات علمى مىباشد .<ref>مقدمه، ص 6</ref> | نويسنده در ارائه مطالب، از اسلوبى سهل و رصين و عباراتى مبسوط استفاده نموده و از جمله ويژگىهاى اثر وى، تسلسل افكار منطقى، استدلالات عقلى و مشاهدات علمى مىباشد ..<ref>مقدمه، ص 6</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در مقدمه، ضمن اشاره به عظمت و اهميت قرآن كريم، علم به قرآن، به چهار قسم تقسيم شده است: | در مقدمه، ضمن اشاره به عظمت و اهميت قرآن كريم، علم به قرآن، به چهار قسم تقسيم شده است: | ||
1. علم بديهى كه آگاهى از آن، بر هر مسلمانى واجب بوده و كوتاهى از آن جايز نيست و آن علم به وحدانيت خداوند و صفات او، روز قيامت، ثواب و عقاب، پيامبران(ع) و ملائكه مىباشد .<ref>مقدمه، ص 9</ref> | 1. علم بديهى كه آگاهى از آن، بر هر مسلمانى واجب بوده و كوتاهى از آن جايز نيست و آن علم به وحدانيت خداوند و صفات او، روز قيامت، ثواب و عقاب، پيامبران(ع) و ملائكه مىباشد ..<ref>مقدمه، ص 9</ref> | ||
2. علم طبيعى كه مختص به كسانى مىباشد كه با لغت عربى آشنايى داشته و به معانى الفاظ و تعابير عربى، علم دارند .<ref>همان</ref> | 2. علم طبيعى كه مختص به كسانى مىباشد كه با لغت عربى آشنايى داشته و به معانى الفاظ و تعابير عربى، علم دارند ..<ref>همان</ref> | ||
3. علم تأويل كه مربوط به علماى مسلط به علم تفسير بوده كه از علومى همچون لغت، قواعد، سيره، متشابه و اسباب نزول آگاهى دارند .<ref>همان</ref> | 3. علم تأويل كه مربوط به علماى مسلط به علم تفسير بوده كه از علومى همچون لغت، قواعد، سيره، متشابه و اسباب نزول آگاهى دارند ..<ref>همان</ref> | ||
4. علمى كه مختص به خداوند بوده و مربوط به آگاهى از غيب و امورى مانند قيامت و موعد آن مىباشد .<ref>همان، ص 10</ref> | 4. علمى كه مختص به خداوند بوده و مربوط به آگاهى از غيب و امورى مانند قيامت و موعد آن مىباشد ..<ref>همان، ص 10</ref> | ||
كتاب اول، در مورد طعام بوده و نويسنده در ابتداى آن، به اين نكته اشاره مىكند كه طعام، اصلىترين نقش حياتى را در زندگى موجودات، بازى مىكند .<ref>متن كتاب، ص 12</ref> | كتاب اول، در مورد طعام بوده و نويسنده در ابتداى آن، به اين نكته اشاره مىكند كه طعام، اصلىترين نقش حياتى را در زندگى موجودات، بازى مىكند ..<ref>متن كتاب، ص 12</ref> | ||
وى موجودات عالم هستى را از لحاظ نياز به طعام، به سه دسته تقسيم كرده است: كائنات، شامل انسانها، حيوانات، حشرات و... كه براى ادامه حيات خويش، نيازمند به طعام هستند؛ فرشتگان كه از اجسام لطيف خلق شده و طعام و زاد و ولدى ندارند و اجنه و افاريت كه در مورد اكل و شرب آنها و ماهيت طعامشان، اختلاف وجود دارد .<ref>همان</ref> | وى موجودات عالم هستى را از لحاظ نياز به طعام، به سه دسته تقسيم كرده است: كائنات، شامل انسانها، حيوانات، حشرات و... كه براى ادامه حيات خويش، نيازمند به طعام هستند؛ فرشتگان كه از اجسام لطيف خلق شده و طعام و زاد و ولدى ندارند و اجنه و افاريت كه در مورد اكل و شرب آنها و ماهيت طعامشان، اختلاف وجود دارد ..<ref>همان</ref> | ||
اطعمه حرام، شكار بهوسيله سگ آموزشديده و پرندگان شكارى، طعام اهل كتاب، قناعت، خوردن گوشت برادر (غيبت)، زهد پيامبر(ص) در طعام، حكم گوشت خرگوش و مرغ و...، از جمله مطالبى هستند كه در كتاب اول، مورد بحث قرار گرفته است .<ref>همان، ص21-49</ref> | اطعمه حرام، شكار بهوسيله سگ آموزشديده و پرندگان شكارى، طعام اهل كتاب، قناعت، خوردن گوشت برادر (غيبت)، زهد پيامبر(ص) در طعام، حكم گوشت خرگوش و مرغ و...، از جمله مطالبى هستند كه در كتاب اول، مورد بحث قرار گرفته است ..<ref>همان، ص21-49</ref> | ||
از ديگر مطالب اين كتاب، مىتوان به آداب اسلام در هنگام خوردن طعام، اشاره نمود .<ref>همان، ص 49</ref> | از ديگر مطالب اين كتاب، مىتوان به آداب اسلام در هنگام خوردن طعام، اشاره نمود ..<ref>همان، ص 49</ref> | ||
كتاب دوم، در مورد نوشيدنى بوده و نويسنده در ابتداى آن، به بررسى لفظ «ماء» پرداخته است. اين لفظ در قرآن كريم، 59 بار تكرار و مشتقات ديگر آن، چهار مرتبه، استعمال شده است .<ref>همان، ص 57</ref> | كتاب دوم، در مورد نوشيدنى بوده و نويسنده در ابتداى آن، به بررسى لفظ «ماء» پرداخته است. اين لفظ در قرآن كريم، 59 بار تكرار و مشتقات ديگر آن، چهار مرتبه، استعمال شده است ..<ref>همان، ص 57</ref> | ||
وى در ادامه، به بررسى معانى مختلفى كه از لفظ «ماء» در قرآن فهميده مىشود، پرداخته است. به نظر وى اين لفظ به معانى مختلفى استعمال شده كه از جمله آنها عبارت است از: | وى در ادامه، به بررسى معانى مختلفى كه از لفظ «ماء» در قرآن فهميده مىشود، پرداخته است. به نظر وى اين لفظ به معانى مختلفى استعمال شده كه از جمله آنها عبارت است از: | ||
1. مكان وجود آب، چه نهر باشد يا بركه و يا چاه مانند: ''' «و لما ورد ماء مدين وجد عليه أمة من الناس يسقون» ''' .<ref>قصص: 23</ref>و .<ref>همان</ref> | 1. مكان وجود آب، چه نهر باشد يا بركه و يا چاه مانند: ''' «و لما ورد ماء مدين وجد عليه أمة من الناس يسقون» ''' ..<ref>قصص: 23</ref>و ..<ref>همان</ref> | ||
2. نطفه مانند: ''' «و الله خلق كل دابة من ماء فمنهم من يمشي على بطنه و منهم من يمشي على رجلين و منهم من يمشي على أربع يخلق الله ما يشاء إن الله على كل شيء قدير» ''' .<ref>نور: 45</ref> و.<ref>همان، ص 58</ref> | 2. نطفه مانند: ''' «و الله خلق كل دابة من ماء فمنهم من يمشي على بطنه و منهم من يمشي على رجلين و منهم من يمشي على أربع يخلق الله ما يشاء إن الله على كل شيء قدير» ''' ..<ref>نور: 45</ref> و..<ref>همان، ص 58</ref> | ||
3. آبى كه انسان از آن نوشيده و در زراعت از آن استفاده مىكند، مانند: ''' «أ لم تر أن الله أنزل من السماء ماء فسلكه ينابيع في الأرض ثم يخرج به زرعا مختلفا ألوانه ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يجعله حطاما، إن فى ذلك لذكرى لأولي الألباب» ''' .<ref>زمر: 21</ref> و.<ref>همان</ref> | 3. آبى كه انسان از آن نوشيده و در زراعت از آن استفاده مىكند، مانند: ''' «أ لم تر أن الله أنزل من السماء ماء فسلكه ينابيع في الأرض ثم يخرج به زرعا مختلفا ألوانه ثم يهيج فتراه مصفرا ثم يجعله حطاما، إن فى ذلك لذكرى لأولي الألباب» ''' ..<ref>زمر: 21</ref> و..<ref>همان</ref> | ||
فضيلت آب، آداب نوشيدن آن، نوشيدنىهاى بهشتى، خمر و شيطان، انواع خمر و نهر كوثر، از جمله ديگر مطالب بحثشده در اين كتاب مىباشد .<ref>همان، ص 69 - 87</ref> | فضيلت آب، آداب نوشيدن آن، نوشيدنىهاى بهشتى، خمر و شيطان، انواع خمر و نهر كوثر، از جمله ديگر مطالب بحثشده در اين كتاب مىباشد ..<ref>همان، ص 69 - 87</ref> | ||
كتاب سوم، پيرامون بيمارى و علاج بوده و نويسنده در آن، به رابطه ميان خوردن و نوشيدن و ابتلاى به بيمارىها و امراض، اشاره نموده است .<ref>همان، ص 91</ref> | كتاب سوم، پيرامون بيمارى و علاج بوده و نويسنده در آن، به رابطه ميان خوردن و نوشيدن و ابتلاى به بيمارىها و امراض، اشاره نموده است ..<ref>همان، ص 91</ref> | ||
نويسنده، معتقد است كه تمام انسانها، در معرض ابتلا به انواع بيمارىها بوده و سلامتى بالاترين نعمت مىباشد .<ref>همان، ص 93</ref> | نويسنده، معتقد است كه تمام انسانها، در معرض ابتلا به انواع بيمارىها بوده و سلامتى بالاترين نعمت مىباشد ..<ref>همان، ص 93</ref> | ||
از جمله مطالب اين كتاب، عبارتند از: رابطه ايمان و درمان مريضىها، پرخورى سرمنشأ تمام بيمارىها و كمخوردن رأس تمام درمانها، برترى پيشگيرى بر درمان، اهميت بهداشت دهان و دندان، كراهيت آرزوى مرگ كردن و... .<ref>همان، ص 93 - 135</ref> | از جمله مطالب اين كتاب، عبارتند از: رابطه ايمان و درمان مريضىها، پرخورى سرمنشأ تمام بيمارىها و كمخوردن رأس تمام درمانها، برترى پيشگيرى بر درمان، اهميت بهداشت دهان و دندان، كراهيت آرزوى مرگ كردن و... ..<ref>همان، ص 93 - 135</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش