۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'شريف رضى' به 'شريف رضى ') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
امير محمود بارها ابن سنان را با نامه احضار كرد، اما وى اعتنايى نمىكرد. سرانجام با تهديد ابونصر بن نحاس به قتل، از وى خواست تا ابن سنان را از ميان بردارد. ابونصر به قلعه رفت و او را به نيرنگ و بىسروصدا مسموم كرد و به قتل رسانيد. هنگامى كه پيكر ابن سنان را از قلعه به حلب تشييع مىكردند، امير محمود، گويا از بيم آشكار شدن توطئه قتل ابن سنان، از شركت پسر او، سنان بن ابىمحمد، در مراسم ممانعت كرد، اما خودِ وى همراه جماعتى از خاندان ابن سنان در مراسم حضور يافت و شخصاً بر وى نماز گزارد. تاريخ مسموميت و وفات ابن سنان را [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]] بهاختلاف 464 يا 463ق نيز ذكر كرده است. | امير محمود بارها ابن سنان را با نامه احضار كرد، اما وى اعتنايى نمىكرد. سرانجام با تهديد ابونصر بن نحاس به قتل، از وى خواست تا ابن سنان را از ميان بردارد. ابونصر به قلعه رفت و او را به نيرنگ و بىسروصدا مسموم كرد و به قتل رسانيد. هنگامى كه پيكر ابن سنان را از قلعه به حلب تشييع مىكردند، امير محمود، گويا از بيم آشكار شدن توطئه قتل ابن سنان، از شركت پسر او، سنان بن ابىمحمد، در مراسم ممانعت كرد، اما خودِ وى همراه جماعتى از خاندان ابن سنان در مراسم حضور يافت و شخصاً بر وى نماز گزارد. تاريخ مسموميت و وفات ابن سنان را [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]] بهاختلاف 464 يا 463ق نيز ذكر كرده است. | ||
شعر و ادب ابن سنان را غالب نويسندگان ستودهاند. وى در ادب، استادى چون ابوالعلاء معرى داشت. از نوجوانى در سرودن شعر از سبك شريف رضى تقليد مىكرد؛ تا سرانجام توانست با برخى از قصيدههاى وى به معارضه برخيزد. شعر وى دلنشين، لطيف، سهل ممتنع و بااينهمه، سرشار از صنايع ادبى از قبيل تشبيه، ارسال مثل و ايهام است. در انواع گوناگون: قصيده، غزل، قطعه و حتى نامههاى منظوم، با موضوعهايى متنوع از جمله مديحه، مرثيه، فخريه، حماسه، گلهگزارى، پند و حكمت، طنز و وصف طبيعت و دفاع از مبانى مذهب تشيع شعر سروده است. | شعر و ادب ابن سنان را غالب نويسندگان ستودهاند. وى در ادب، استادى چون ابوالعلاء معرى داشت. از نوجوانى در سرودن شعر از سبك [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] تقليد مىكرد؛ تا سرانجام توانست با برخى از قصيدههاى وى به معارضه برخيزد. شعر وى دلنشين، لطيف، سهل ممتنع و بااينهمه، سرشار از صنايع ادبى از قبيل تشبيه، ارسال مثل و ايهام است. در انواع گوناگون: قصيده، غزل، قطعه و حتى نامههاى منظوم، با موضوعهايى متنوع از جمله مديحه، مرثيه، فخريه، حماسه، گلهگزارى، پند و حكمت، طنز و وصف طبيعت و دفاع از مبانى مذهب تشيع شعر سروده است. | ||
شاعران بعدى برخى از مضامين ابتكارى شعر او را اقتباس كردهاند و ابن داغر حلّى، شاعر شيعى سده 9ق15/م يك بيت مشهور از قصيده وى را در مدح حضرت على(ع) طى قصيدهاى با همان وزن و قافيه تضمين كرده است. | شاعران بعدى برخى از مضامين ابتكارى شعر او را اقتباس كردهاند و ابن داغر حلّى، شاعر شيعى سده 9ق15/م يك بيت مشهور از قصيده وى را در مدح حضرت على(ع) طى قصيدهاى با همان وزن و قافيه تضمين كرده است. |
ویرایش