۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''تسلية المجالس و زينة المجالس الموسوم بمقتل الحسين (ع)»'''، تألیف [[مجدی، محمد بن ابیطالب|محمد بن ابوطالب حسینی موسوی حائری کرکی]]، از اعلام قرن دهم، با تحقیق فارس حسون کریم، کتابی است که در آن نویسنده کوشیده است تا زندگانى ائمه (ع) را از طریق روایات صحیح و مورد اعتماد بزرگان شیعه، تدوین نماید .<ref>ر.ک: صدرایینیا، علی، 1375، شماره 1، ص182</ref> | '''تسلية المجالس و زينة المجالس الموسوم بمقتل الحسين (ع)»'''، تألیف [[مجدی، محمد بن ابیطالب|محمد بن ابوطالب حسینی موسوی حائری کرکی]]، از اعلام قرن دهم، با تحقیق فارس حسون کریم، کتابی است که در آن نویسنده کوشیده است تا زندگانى ائمه (ع) را از طریق روایات صحیح و مورد اعتماد بزرگان شیعه، تدوین نماید .<ref>ر.ک: صدرایینیا، علی، 1375، شماره 1، ص182</ref> | ||
با توجه به اینکه در این کتاب، به زندگانى سيدالشهداء(ع) توجه خاصى شده، به «مقتل الحسين (ع)» نیز مشهور گردیده است .<ref>ر.ک: همان، ص183</ref> | با توجه به اینکه در این کتاب، به زندگانى سيدالشهداء(ع) توجه خاصى شده، به «مقتل الحسين (ع)» نیز مشهور گردیده است .<ref>ر.ک: همان، ص183</ref> | ||
===زمان تألیف=== | ===زمان تألیف=== | ||
نویسنده در مجلس اول کتابش، خطبهاى را که در سال 921ق، در مشهد حائرى انشا نموده، درج کرده است و نیز از تألیف کتاب دیگر خود «السجع النفيس» در سال 955 هجرى یاد مىکند و از اینجا مشخص مىشود که تألیف کتاب حاضر، بعد از این تاریخ صورت گرفته است .<ref>همان، ص187</ref> | نویسنده در مجلس اول کتابش، خطبهاى را که در سال 921ق، در مشهد حائرى انشا نموده، درج کرده است و نیز از تألیف کتاب دیگر خود «السجع النفيس» در سال 955 هجرى یاد مىکند و از اینجا مشخص مىشود که تألیف کتاب حاضر، بعد از این تاریخ صورت گرفته است .<ref>همان، ص187</ref> | ||
===انگیزه نگارش=== | ===انگیزه نگارش=== | ||
مؤلف در مورد علت اقدام خود به تألیف کتاب، چنین مىگوید که کتابى به فارسى مشاهده کردم که شامل ده مجلس بود و براى عزادارى دهه اول محرم نوشته شده بود. لذا من هم به تأسى از مؤلف آن کتاب، شروع به تألیف کتاب حاضر، به همان سبک، در ده مجلس براى عزادارى دهه اول ماه محرم، به زبان عربى نمودم .<ref>همان، ص186</ref> | مؤلف در مورد علت اقدام خود به تألیف کتاب، چنین مىگوید که کتابى به فارسى مشاهده کردم که شامل ده مجلس بود و براى عزادارى دهه اول محرم نوشته شده بود. لذا من هم به تأسى از مؤلف آن کتاب، شروع به تألیف کتاب حاضر، به همان سبک، در ده مجلس براى عزادارى دهه اول ماه محرم، به زبان عربى نمودم .<ref>همان، ص186</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده و مؤلف مطالب کتاب خویش را در یک مقدمه و ده مجلس، تنظیم کرده است. فصول کتاب بسیار مفصل است و اغلب از پنجاه صفحه تجاوز میکند .<ref>ر.ک: همان، ص187</ref> | کتاب با مقدمه محقق آغاز شده و مؤلف مطالب کتاب خویش را در یک مقدمه و ده مجلس، تنظیم کرده است. فصول کتاب بسیار مفصل است و اغلب از پنجاه صفحه تجاوز میکند .<ref>ر.ک: همان، ص187</ref> | ||
===مآخذ و مصادر کتاب=== | ===مآخذ و مصادر کتاب=== | ||
مؤلف با احاطه وافری که به مجامع حدیثی شیعه و سنی داشته، در سراسر کتابش از آنها بهره جسته است و در ذکر عنوان مصادر خود، به دو شیوه رفتار نموده است. در نقل از کتابهای حدیثی شیعه، چون به نظر وی، خواننده کتابش شیعیان میباشند و این کتابها و مضامینشان نزد آنها شناختهشده و معروفند، لذا در اغلب این موارد از ذکر نام کتاب مورد نقل اجتناب نموده و فقط به ذکر مختصر سند حدیث و پس از آن، حدیث اکتفا نموده است. گرچه در اندک مواردی نیز از ذکر نام کتاب، خودداری ننموده است. اما در نقل از کتابهای اهل سنت، چون بنای اثبات مطلب در کار بوده و میخواسته الزامی از کتاب آنها برای قبول مطالب کتابش بیاورد، لذا در اغلب این موارد نام کتاب و مؤلف را ذکر نموده است .<ref> ر.ک: همان، شماره 2، ص248</ref> | مؤلف با احاطه وافری که به مجامع حدیثی شیعه و سنی داشته، در سراسر کتابش از آنها بهره جسته است و در ذکر عنوان مصادر خود، به دو شیوه رفتار نموده است. در نقل از کتابهای حدیثی شیعه، چون به نظر وی، خواننده کتابش شیعیان میباشند و این کتابها و مضامینشان نزد آنها شناختهشده و معروفند، لذا در اغلب این موارد از ذکر نام کتاب مورد نقل اجتناب نموده و فقط به ذکر مختصر سند حدیث و پس از آن، حدیث اکتفا نموده است. گرچه در اندک مواردی نیز از ذکر نام کتاب، خودداری ننموده است. اما در نقل از کتابهای اهل سنت، چون بنای اثبات مطلب در کار بوده و میخواسته الزامی از کتاب آنها برای قبول مطالب کتابش بیاورد، لذا در اغلب این موارد نام کتاب و مؤلف را ذکر نموده است .<ref> ر.ک: همان، شماره 2، ص248</ref> | ||
وی، در ذکر نام کتاب و مؤلف، به سبک قدما رفتار نموده و فقط عنوان مختصر کتاب را با عنوان مشهور مؤلف ذکر کرده است که در اغلب موارد، موجب بروز ابهاماتی در تشخیص کتاب مورد نظر است. بههرحال، چون مؤلف در قرن دهم میزیسته و مصادری در دست داشته که برخی از آنها امروزه از بین رفتهاند، لذا در اینجا فهرست نام کتابهایی که وی در «تسلية المجالس» از آنها یاد نموده و مطلبی نقل کرده، درج میگردد: | وی، در ذکر نام کتاب و مؤلف، به سبک قدما رفتار نموده و فقط عنوان مختصر کتاب را با عنوان مشهور مؤلف ذکر کرده است که در اغلب موارد، موجب بروز ابهاماتی در تشخیص کتاب مورد نظر است. بههرحال، چون مؤلف در قرن دهم میزیسته و مصادری در دست داشته که برخی از آنها امروزه از بین رفتهاند، لذا در اینجا فهرست نام کتابهایی که وی در «تسلية المجالس» از آنها یاد نموده و مطلبی نقل کرده، درج میگردد: | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
# ما نزل من القرآن في أميرالمؤمنين (ع)، ابونعیم احمد بن عبدالله بن اسحاق بن موسی بن مهران حافظ اصفهانی (متوفای 430ق): از نقل مؤلف، ظاهر میشود که این کتاب تا قرن دهم موجود بوده است؛ | # ما نزل من القرآن في أميرالمؤمنين (ع)، ابونعیم احمد بن عبدالله بن اسحاق بن موسی بن مهران حافظ اصفهانی (متوفای 430ق): از نقل مؤلف، ظاهر میشود که این کتاب تا قرن دهم موجود بوده است؛ | ||
# مجمع البيان لعلوم القرآن، ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (متوفای 548ق)؛ | # مجمع البيان لعلوم القرآن، ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (متوفای 548ق)؛ | ||
# نهج البلاغة، سید شریف رضی .<ref>ر.ک: همان، 248-252</ref> | # نهج البلاغة، سید شریف رضی .<ref>ر.ک: همان، 248-252</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه محقق، اطلاعاتی پیرامون کتاب و نویسنده آن ارائه گردیده .<ref>مقدمه محقق، ص11-24</ref> و نویسنده نیز در مقدمه، از آثار علمی خود یاد کرده است .<ref>مقدمه نویسنده، ص27-52</ref> | در مقدمه محقق، اطلاعاتی پیرامون کتاب و نویسنده آن ارائه گردیده .<ref>مقدمه محقق، ص11-24</ref> و نویسنده نیز در مقدمه، از آثار علمی خود یاد کرده است .<ref>مقدمه نویسنده، ص27-52</ref> | ||
سعى مؤلف در این کتاب، بر آن بوده که تاریخ ائمه (ع) را از احادیث صحیح نقل نماید و از آوردن احادیث ضعیف و غیر قابل اعتماد خوددارى نماید و خود بر این امر تصریح نموده است. علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى بر این کتاب، خود دلیل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحار الأنوار»، در ذکر مصادر کتابش، در دو جا نام این کتاب را ذکر نموده است .<ref> همان، شماره 1، ص182</ref> | سعى مؤلف در این کتاب، بر آن بوده که تاریخ ائمه (ع) را از احادیث صحیح نقل نماید و از آوردن احادیث ضعیف و غیر قابل اعتماد خوددارى نماید و خود بر این امر تصریح نموده است. علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى بر این کتاب، خود دلیل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحار الأنوار»، در ذکر مصادر کتابش، در دو جا نام این کتاب را ذکر نموده است .<ref> همان، شماره 1، ص182</ref> | ||
از بررسی و مطالعه کتاب معلوم میگردد که مؤلف، کتاب را در طی سالهای مختلف تألیف نموده است. وی همچنین در ضمن کتاب، خطبههایی را که در مناسبتهای مذهبی در اجتماع مردم در عراق انشا نموده، آورده است. در پایان مجلس چهارم، در قصیده مفصلی که در مدح اهلبیت(ع) سروده، چنین گوید: | از بررسی و مطالعه کتاب معلوم میگردد که مؤلف، کتاب را در طی سالهای مختلف تألیف نموده است. وی همچنین در ضمن کتاب، خطبههایی را که در مناسبتهای مذهبی در اجتماع مردم در عراق انشا نموده، آورده است. در پایان مجلس چهارم، در قصیده مفصلی که در مدح اهلبیت(ع) سروده، چنین گوید: | ||
«سبعون عاما مضت ما كان أجمعها إلا كومض بريق لاح في مزن». | «سبعون عاما مضت ما كان أجمعها إلا كومض بريق لاح في مزن». | ||
از بیت مذکور روشن میشود که وی در هفتاد سالگی این شعر را سروده است .<ref> همان، شماره 2، ص239</ref> | از بیت مذکور روشن میشود که وی در هفتاد سالگی این شعر را سروده است .<ref> همان، شماره 2، ص239</ref> | ||
نویسنده در آغاز هر مجلس، خطبه ادبی فصیحی ایراد میکند و بعد از آن، موضوعات مربوط به هر مجلس را بهنحو مبسوط با توجه به کتب اخبار و احادیث، بحث میکند. در پایان هر مجلس نیز مناجاتی به سبک مقامه ادبی انشا میکند و پس از آن، با اشعاری از سرودههای خود در موضوع مجلس، آن را به پایان میبرد .<ref>همان، ص243</ref> | نویسنده در آغاز هر مجلس، خطبه ادبی فصیحی ایراد میکند و بعد از آن، موضوعات مربوط به هر مجلس را بهنحو مبسوط با توجه به کتب اخبار و احادیث، بحث میکند. در پایان هر مجلس نیز مناجاتی به سبک مقامه ادبی انشا میکند و پس از آن، با اشعاری از سرودههای خود در موضوع مجلس، آن را به پایان میبرد .<ref>همان، ص243</ref> | ||
با بررسی موضوعات فهرست مطالب مجالس، معلوم میشود که از مجالس دهگانه، چهار مجلس اول در مورد تاریخ و حالات حضرت پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین (ع)، فاطمه زهرا (س) و امام حسن (ع) و شش مجلس باقی مربوط به حضرت سیدالشهداء اباعبدالله الحسین (ع) است .<ref>همان</ref> | با بررسی موضوعات فهرست مطالب مجالس، معلوم میشود که از مجالس دهگانه، چهار مجلس اول در مورد تاریخ و حالات حضرت پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین (ع)، فاطمه زهرا (س) و امام حسن (ع) و شش مجلس باقی مربوط به حضرت سیدالشهداء اباعبدالله الحسین (ع) است .<ref>همان</ref> | ||
مؤلف، عاشق پاکباز اهلبیت(ع) است؛ به همین جهت، در طی کتاب، ضمن حفظ ارزش تاریخی و روایی کتاب، با سوز و گداز، مصائب اهلبیت(ع) را با نظم و نثر بیان میکند که دل هر خوانندهای از خواندنش بیتاب میگردد. از عنوان کتابهایی که از آثارش ارائه داده نیز بهخوبی روشن است که او در زندگی، غیر از ذکر مدایح و مراثی اهلبیت(ع)، به کار دیگری نپرداخته است. همچنین موضوع تمامی اشعارش نیز مدح و مراثی اهلبیت(ع) است .<ref>همان، ص243-244</ref> | مؤلف، عاشق پاکباز اهلبیت(ع) است؛ به همین جهت، در طی کتاب، ضمن حفظ ارزش تاریخی و روایی کتاب، با سوز و گداز، مصائب اهلبیت(ع) را با نظم و نثر بیان میکند که دل هر خوانندهای از خواندنش بیتاب میگردد. از عنوان کتابهایی که از آثارش ارائه داده نیز بهخوبی روشن است که او در زندگی، غیر از ذکر مدایح و مراثی اهلبیت(ع)، به کار دیگری نپرداخته است. همچنین موضوع تمامی اشعارش نیز مدح و مراثی اهلبیت(ع) است .<ref>همان، ص243-244</ref> | ||
نویسنده علاوه بر برخورداری از قلمی روان و شیوا، طبعی سلیس و ذوقی وافر در نظم اشعار داشته و در اثنای کتاب، جایجای از آثار طبع خود ذکر میکند .<ref>همان، ص244</ref> | نویسنده علاوه بر برخورداری از قلمی روان و شیوا، طبعی سلیس و ذوقی وافر در نظم اشعار داشته و در اثنای کتاب، جایجای از آثار طبع خود ذکر میکند .<ref>همان، ص244</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. | فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. | ||
در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع .<ref>ر.ک: پاورقی، ص201</ref>، به توضیح و تشریح برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است .<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> | در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع .<ref>ر.ک: پاورقی، ص201</ref>، به توضیح و تشریح برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است .<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش