۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
[[تذكرة الأريب في تفسير الغريب (غريب القرآن الكريم)]] اثر [[ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی|جمال الدين عبدالرحمن بن على بن محمد بن جوزى]] (متوفى 597ق)، با تحقيق طارق فتحى السيد، كتابى است پيرامون الفاظ و معانى مشكل و ديرياب قرآن كريم كه به زبان عربى و در قرن ششم هجرى نوشته شده است. | [[تذكرة الأريب في تفسير الغريب (غريب القرآن الكريم)]] اثر [[ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی|جمال الدين عبدالرحمن بن على بن محمد بن جوزى]] (متوفى 597ق)، با تحقيق طارق فتحى السيد، كتابى است پيرامون الفاظ و معانى مشكل و ديرياب قرآن كريم كه به زبان عربى و در قرن ششم هجرى نوشته شده است. | ||
انگيزه نگارش نويسنده، توضيح كلمات مشكل و عباراتى از قرآن كريم مىباشد كه فهم آن، نياز به دقت و تأمل بيشترى دارد <ref>مقدمه نويسنده، ص13</ref> | انگيزه نگارش نويسنده، توضيح كلمات مشكل و عباراتى از قرآن كريم مىباشد كه فهم آن، نياز به دقت و تأمل بيشترى دارد <ref>مقدمه نويسنده، ص13</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
كتاب با دو مقدمه از محقق و نويسنده آغاز و مطالب بر اساس ترتيب سورههاى قرآن كريم، از ابتدا تا انتها (به جز سوره حمد)، تنظيم شده است. | كتاب با دو مقدمه از محقق و نويسنده آغاز و مطالب بر اساس ترتيب سورههاى قرآن كريم، از ابتدا تا انتها (به جز سوره حمد)، تنظيم شده است. | ||
نويسنده در توضيح و تشريح مطالب، در پارهاى موارد، از احاديث و روايات نيز بهره برده است <ref>به عنوان مثال، ر.ك: متن كتاب، ص472</ref> | نويسنده در توضيح و تشريح مطالب، در پارهاى موارد، از احاديث و روايات نيز بهره برده است <ref>به عنوان مثال، ر.ك: متن كتاب، ص472</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه محقق، زندگىنامه مختصرى از نويسنده ارائه گرديده است <ref>مقدمه محقق، ص3- 7</ref> | در مقدمه محقق، زندگىنامه مختصرى از نويسنده ارائه گرديده است <ref>مقدمه محقق، ص3- 7</ref> | ||
در مقدمه نويسنده، ضمن بيان انگيزه نگارش كتاب، به اين نكته اشاره شده است كه اين اثر، با كتبى كه پيرامون غريب القرآن نوشته شده است، تفاوت دارد زيرا آن كتب، فقط مشتمل بر الفاظ غريب هستند اما اين كتاب، دربردارنده غريب اللفظ و المعنى مىباشد <ref>مقدمه نويسنده، ص13</ref> | در مقدمه نويسنده، ضمن بيان انگيزه نگارش كتاب، به اين نكته اشاره شده است كه اين اثر، با كتبى كه پيرامون غريب القرآن نوشته شده است، تفاوت دارد زيرا آن كتب، فقط مشتمل بر الفاظ غريب هستند اما اين كتاب، دربردارنده غريب اللفظ و المعنى مىباشد <ref>مقدمه نويسنده، ص13</ref> | ||
نويسنده، الفاظ و معانى غريب را بر اساس شمارهگذارى در هر سوره، مرتب كرده است؛ به گونهاى كه به عنوان مثال، در سوره بقره، 286 لفظ و معناى غريب، ذكر شده است. از جمله اين الفاظ، (الم) مىباشد كه برخى از علما، آن را از متشابهات قرآن دانسته و برخى ديگر، آن را از اسامى خداوند مىدانند <ref>ر.ك: متن كتاب، ص14</ref> | نويسنده، الفاظ و معانى غريب را بر اساس شمارهگذارى در هر سوره، مرتب كرده است؛ به گونهاى كه به عنوان مثال، در سوره بقره، 286 لفظ و معناى غريب، ذكر شده است. از جمله اين الفاظ، (الم) مىباشد كه برخى از علما، آن را از متشابهات قرآن دانسته و برخى ديگر، آن را از اسامى خداوند مىدانند <ref>ر.ك: متن كتاب، ص14</ref> | ||
از جمله الفاظ مورد بحث و بررسى در اين سوره، عبارتند از: «الريب»، «المرض»، «إلى شياطينهم»، «يعمهون»، «اشترطوا الضللة بالهدى» <ref>همان</ref> | از جمله الفاظ مورد بحث و بررسى در اين سوره، عبارتند از: «الريب»، «المرض»، «إلى شياطينهم»، «يعمهون»، «اشترطوا الضللة بالهدى» <ref>همان</ref> | ||
نويسنده توضيحات زيادى پيرامون هر لغت يا عبارات نداده است، بهگونهاى كه در اكثر مواقع، توضيحات وى، يك يا دو كلمه بوده <ref>ر.ك: همان</ref> و بهندرت، مطالب و توضيحات ارائه شده، از دو خط تجاوز مىكند <ref>ر.ك: همان، ص19</ref> | نويسنده توضيحات زيادى پيرامون هر لغت يا عبارات نداده است، بهگونهاى كه در اكثر مواقع، توضيحات وى، يك يا دو كلمه بوده <ref>ر.ك: همان</ref> و بهندرت، مطالب و توضيحات ارائه شده، از دو خط تجاوز مىكند <ref>ر.ك: همان، ص19</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
پاورقىها توسط محقق نوشته شده و در آنها، به مطالب و مباحثى كه در ديگر تفاسير و كتب نيز آمده، ارجاع داده شده است <ref>به عنوان مثال، ر.ك: پاورقى، ص37</ref> | پاورقىها توسط محقق نوشته شده و در آنها، به مطالب و مباحثى كه در ديگر تفاسير و كتب نيز آمده، ارجاع داده شده است <ref>به عنوان مثال، ر.ك: پاورقى، ص37</ref> | ||
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است. | فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است. | ||
ویرایش