۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
#مصحح در مقدمهاش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، چند نكته را يادآور شده است: الف)- رساله تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى، تفسيرى است فشرده و سرشار از اشارات فلسفى و عرفانى...؛ | #مصحح در مقدمهاش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، چند نكته را يادآور شده است: الف)- رساله تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى، تفسيرى است فشرده و سرشار از اشارات فلسفى و عرفانى...؛ | ||
#:ب)- نويسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً رنگوبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشارهاى عرضه كند؛ | #:ب)- نويسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً رنگوبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشارهاى عرضه كند؛ | ||
#:ج)- نويسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رسالههاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و... <ref>ر. ك.: مقدمه مصحح، ص يازده - بيست و نه</ref> | #:ج)- نويسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رسالههاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و... <ref>ر. ك.: مقدمه مصحح، ص يازده - بيست و نه</ref> | ||
#نويسنده در تفسير آيه {{متن قرآن|مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً|سوره=انسان|آیه=13}}چنين آورده است: «... آيه بيانگر اثبات لذات و نفى درد و رنج در بهشت است. «شمس»، مشقتى توأم با شوريدگى و «زمهرير»، سرما و جمودى است كه كاهلى و بىخبرى در پى دارند و بهشت عارى از اين دو رنج است <ref>متن كتاب، ص 141 و مقايسه شود با: همان، ص 44</ref> | #نويسنده در تفسير آيه {{متن قرآن|مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً|سوره=انسان|آیه=13}}چنين آورده است: «... آيه بيانگر اثبات لذات و نفى درد و رنج در بهشت است. «شمس»، مشقتى توأم با شوريدگى و «زمهرير»، سرما و جمودى است كه كاهلى و بىخبرى در پى دارند و بهشت عارى از اين دو رنج است <ref>متن كتاب، ص 141 و مقايسه شود با: همان، ص 44</ref> | ||
#نويسنده در تفسير آيه{{متن قرآن|إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً|سوره=انسان|آیه=22}}چنين آورده است: «مقصود آن است كه آن نعمت كه به شما عنايت شد، به ميزان تلاش و كوشش شما است؛ يعنى همه آن فعاليتهاى حسى و عقلى شما براى دستيابى به آن است و سپاس از جانب خدا به اين معنا بازمىگردد كه وى در دايره علم خويش اهميت و سزاوارى اينان را به آن نعمتهاى بخشوده، سنجيده است و الله اعلم» <ref>همان، ص 148 - 149 و مقايسه شود با: همان، ص 54</ref> | #نويسنده در تفسير آيه{{متن قرآن|إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً|سوره=انسان|آیه=22}}چنين آورده است: «مقصود آن است كه آن نعمت كه به شما عنايت شد، به ميزان تلاش و كوشش شما است؛ يعنى همه آن فعاليتهاى حسى و عقلى شما براى دستيابى به آن است و سپاس از جانب خدا به اين معنا بازمىگردد كه وى در دايره علم خويش اهميت و سزاوارى اينان را به آن نعمتهاى بخشوده، سنجيده است و الله اعلم» <ref>همان، ص 148 - 149 و مقايسه شود با: همان، ص 54</ref> | ||
#نويسنده مطالبش را با مناجاتى جالب به پايان برده كه سركار خانم پروين بهارزاده آن را به اين صورت زيبا ترجمه كرده است: «بارالها! اى آنكه هستى را حيات بخشيدى و اى آنكه اسير و دربند را صاحب اختيارى! بندهاى كه سر بر آستانت مىسايد و ميهمان ناخوانده خوان كرمت گشته است، اميد آن دارد كه توبهاش بپذيرى؛ عفو و بخششت مقصود اوست و...» <ref>همان، ص 155</ref> | #نويسنده مطالبش را با مناجاتى جالب به پايان برده كه سركار خانم پروين بهارزاده آن را به اين صورت زيبا ترجمه كرده است: «بارالها! اى آنكه هستى را حيات بخشيدى و اى آنكه اسير و دربند را صاحب اختيارى! بندهاى كه سر بر آستانت مىسايد و ميهمان ناخوانده خوان كرمت گشته است، اميد آن دارد كه توبهاش بپذيرى؛ عفو و بخششت مقصود اوست و...» <ref>همان، ص 155</ref> | ||
#نويسنده گاه از اشعار فارسى نيز براى توضيح مطالبش استفاده كرده است، مانند استشهاد به اين ابيات از مولوى:{{شعر}} | #نويسنده گاه از اشعار فارسى نيز براى توضيح مطالبش استفاده كرده است، مانند استشهاد به اين ابيات از مولوى:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''گر نبودى خلق، محجوب و كثيف ''|2=''ور نبودى حلقها، تنگ و ضعيف''}} | #:{{ب|''گر نبودى خلق، محجوب و كثيف ''|2=''ور نبودى حلقها، تنگ و ضعيف''}} | ||
#:{{ب|''در بيابان، داد معنى دادمى ''|2=''غير از اين، نطق دگر بگشادمى''}} | #:{{ب|''در بيابان، داد معنى دادمى ''|2=''غير از اين، نطق دگر بگشادمى''}} | ||
#:{{ب|''من چه گويم يك رگم هشيار نيست''|2=''وصف آن يارى كه او را يار نيست''}} | #:{{ب|''من چه گويم يك رگم هشيار نيست''|2=''وصف آن يارى كه او را يار نيست''}} | ||
{{پایان شعر}}<ref>متن كتاب، ص 40</ref> | {{پایان شعر}}<ref>متن كتاب، ص 40</ref> | ||
#در پايان متن كتاب نوشته شده است: «قد تمّ كتابة تفسير سورة الإنسان في يوم الإثنين التاسع من شهر ربيعالآخر سنة تسعين و تسعمائة الهجرية» (نگارش تفسير سوره انسان در روز دوشنبه نهم ماه ربيعالثانى سال 990 هجرى تمام شد) <ref>همان، ص 61</ref> | #در پايان متن كتاب نوشته شده است: «قد تمّ كتابة تفسير سورة الإنسان في يوم الإثنين التاسع من شهر ربيعالآخر سنة تسعين و تسعمائة الهجرية» (نگارش تفسير سوره انسان در روز دوشنبه نهم ماه ربيعالثانى سال 990 هجرى تمام شد) <ref>همان، ص 61</ref> به نظر مىرسد اين جمله كلام نويسنده كتاب نيست و گفته كاتب نسخه خطى است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى براى مقدمه و متن كتاب، در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 1، پاورقى 3 و...</ref> و گاه توضيحى نسخهشناختى بهصورت كلى است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 1، پاورقى 1 و...</ref> و گاه موارد اختلاف نسخهها را بهصورت جزئى مطرح كرده است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 14، پاورقى 1، 2، 3، 5، 6، 7 و...</ref> و گاه معانى لغات را شرح داده است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 24، پاورقى 14 و...</ref> و گاه متن آيه يا ترجمه فارسى آن را آورده است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 25، پاورقى 4 و 5 و...</ref> و... | كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى براى مقدمه و متن كتاب، در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 1، پاورقى 3 و...</ref> و گاه توضيحى نسخهشناختى بهصورت كلى است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 1، پاورقى 1 و...</ref> و گاه موارد اختلاف نسخهها را بهصورت جزئى مطرح كرده است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 14، پاورقى 1، 2، 3، 5، 6، 7 و...</ref> و گاه معانى لغات را شرح داده است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 24، پاورقى 14 و...</ref> و گاه متن آيه يا ترجمه فارسى آن را آورده است <ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص 25، پاورقى 4 و 5 و...</ref> و... | ||
همچنين مصحح پىنوشتهايى پژوهشى بر مطالب كتاب نوشته است <ref>همان، ص 63 - 108</ref> | همچنين مصحح پىنوشتهايى پژوهشى بر مطالب كتاب نوشته است <ref>همان، ص 63 - 108</ref> در برخى از اين پىنوشتها، توضيحاتى تاريخى و رجالى است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 63، پىنوشت 1</ref> و برخى ديگر شرح لغات و اصطلاحات <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 81 - 82، پىنوشت 20 و ص 82، پىنوشت 21. و ص 83، پىنوشت 22 و ص 98، پىنوشت 41 و 42 و...</ref> و بعضى ديگر توضيحاتى در مورد معانى روايات است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 93، پىنوشت 33</ref> و برخى تبيين معناى يكى از اصطلاحات علم حديث، مانند روايت مستفيض است <ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص 94، پىنوشت 34</ref> و... | ||
همچنين مصحح، متن عربى را به زبان فارسى بهصورت شيوا و مختصر ترجمه كرده است <ref>همان، ص 109 - 155</ref> | همچنين مصحح، متن عربى را به زبان فارسى بهصورت شيوا و مختصر ترجمه كرده است <ref>همان، ص 109 - 155</ref> وى تصويرى از آغاز و انجام نسخه خطى كتاب حاضر را نيز آورده است <ref>همان، ص 90 - 91</ref> همچنين شجرهنامه خاندان دشتكى را تحت عنوان «سلسه آباء بيت دشتكى» آورده و نسب غياثالدين منصور دشتكى شيرازى را تا حضرت اميرالمؤمنين على(ع) ذكر كرده است <ref>همان، ص سى و سه</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش