۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
# جايگاه كتاب در منابع رجالى (كه در آن، منزلت كتاب در نزد رجاليان، مصادر كتاب، استناد مؤلّفان رجالى به كتاب، مقايسه كتاب با همگنانش و شروح، اختصارات، تصحيحات و ترجمههاى كتاب، گزارش مىشود). | # جايگاه كتاب در منابع رجالى (كه در آن، منزلت كتاب در نزد رجاليان، مصادر كتاب، استناد مؤلّفان رجالى به كتاب، مقايسه كتاب با همگنانش و شروح، اختصارات، تصحيحات و ترجمههاى كتاب، گزارش مىشود). | ||
تذكّر اين نكته لازم است كه در تنظيم منابع مورد بازشناسى، حق آن بود كه ترتيب تاريخى منابع، رعايت شود؛ ليكن به جهت اهمّيت و كاربرد فراوان كتاب رجال النجاشي، بازشناسى آن، مقدّم شد و بخش بازشناسى رجال الكشّي در نوبت آخر قرار گرفت. .<ref>ر.ك: مقدمه مؤلف، ص10 و 11</ref> | تذكّر اين نكته لازم است كه در تنظيم منابع مورد بازشناسى، حق آن بود كه ترتيب تاريخى منابع، رعايت شود؛ ليكن به جهت اهمّيت و كاربرد فراوان كتاب رجال النجاشي، بازشناسى آن، مقدّم شد و بخش بازشناسى رجال الكشّي در نوبت آخر قرار گرفت. .<ref>ر.ك: مقدمه مؤلف، ص10 و 11</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
بحث بعدى كه شناخت نجاشى نام دارد، با بحث درباره نام پدر و نياكان نجاشى آغاز شده كه البته تا حدى تطويل يافته است و علت آن ذكر نام جد، بهجاى پدر بوده كه البته امرى كاملا معهود و متداول بوده و شايد با يك تذكر و اشاره مؤلفان محترم مىتوانستد از اين بحث بگذرند. همينگونه تطويلات در ادامه بحث درباره كنيه نجاشى و موارد ديگر قابل مشاهده است. | بحث بعدى كه شناخت نجاشى نام دارد، با بحث درباره نام پدر و نياكان نجاشى آغاز شده كه البته تا حدى تطويل يافته است و علت آن ذكر نام جد، بهجاى پدر بوده كه البته امرى كاملا معهود و متداول بوده و شايد با يك تذكر و اشاره مؤلفان محترم مىتوانستد از اين بحث بگذرند. همينگونه تطويلات در ادامه بحث درباره كنيه نجاشى و موارد ديگر قابل مشاهده است. | ||
در بحث از استادان نجاشى با تفكيك ميان مشايخ اجازه و كسانى كه نجاشى در نزد آنها به تحصيل دانشهاى زمان خود پرداخته، دو فهرست ارائه شده است .<ref>همان، ص44-61</ref> | در بحث از استادان نجاشى با تفكيك ميان مشايخ اجازه و كسانى كه نجاشى در نزد آنها به تحصيل دانشهاى زمان خود پرداخته، دو فهرست ارائه شده است .<ref>همان، ص44-61</ref> بحث كوتاهى نيز درباره عبارت «عدة» و اينكه نجاشى چه معنايى را از آن قصد كرده، نيز آمده است .<ref>همان، ص61-66</ref> دو بحث پايانى اين بخش، سفرهاى نجاشى و آثار اوست .<ref>همان، ص66-70</ref> | ||
بخش بعدى كتاب كه عنوان شيوهشناسى [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]] .<ref>همان، ص81-111</ref> نام دارد، به بحث از برخى خصوصيات كتاب فهرست نجاشى اختصاص يافته است. در تكميل مباحث اين بخش كتاب در فصل بعدى با عنوان «آراى رجالى نجاشى» .<ref>همان، ص113-134</ref> به نوع و نحوه توثيقات و الفاظ جرح و تعديل كه نجاشى در معرفى افراد به كار برده، اختصاص يافته است (البته اگر توجه داشته باشيم كه نجاشى با بهرهگيرى از فهارس كهنتر به تدوين كتاب خود پرداخته در آن صورت نمىتوان تمام الفاظ جرح و تعديل را به نجاشى نسبت داد و برخى از اين الفاظ مىتواند برگرفته از فهارس كهنتر باشد). اشكال بىتوجهى به نگرش فهرستى در فصل بعدى كتاب نيز وجود دارد، خاصه در بخش «مصادر [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]» كه نويسندگان كتاب همانند بسيارى از ديگر كسان در بازشناسى منابع مكتوب مورد استفاده نجاشى، تنها به ذكر مواردى كه نجاشى بهتصريح از آنها بهعنوان منبع خود ياد كرده، سخن گفتهاند .<ref>همان، ص149-164</ref>؛ حال آنكه با توجه به نگرش فهرستى، منابع ديگرى نيز در اختيار نجاشى بوده، خاصه فهارس تأليفشده اصحاب كه مهمترين منابع نجاشى بودهاند. صورت شفاهى در بيان و استفاده از اين منابع باعث شده است تا مؤلفان محترم در شناسايى كامل منابع [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]] ناكام باشند. | بخش بعدى كتاب كه عنوان شيوهشناسى [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]] .<ref>همان، ص81-111</ref> نام دارد، به بحث از برخى خصوصيات كتاب فهرست نجاشى اختصاص يافته است. در تكميل مباحث اين بخش كتاب در فصل بعدى با عنوان «آراى رجالى نجاشى» .<ref>همان، ص113-134</ref> به نوع و نحوه توثيقات و الفاظ جرح و تعديل كه نجاشى در معرفى افراد به كار برده، اختصاص يافته است (البته اگر توجه داشته باشيم كه نجاشى با بهرهگيرى از فهارس كهنتر به تدوين كتاب خود پرداخته در آن صورت نمىتوان تمام الفاظ جرح و تعديل را به نجاشى نسبت داد و برخى از اين الفاظ مىتواند برگرفته از فهارس كهنتر باشد). اشكال بىتوجهى به نگرش فهرستى در فصل بعدى كتاب نيز وجود دارد، خاصه در بخش «مصادر [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]]» كه نويسندگان كتاب همانند بسيارى از ديگر كسان در بازشناسى منابع مكتوب مورد استفاده نجاشى، تنها به ذكر مواردى كه نجاشى بهتصريح از آنها بهعنوان منبع خود ياد كرده، سخن گفتهاند .<ref>همان، ص149-164</ref>؛ حال آنكه با توجه به نگرش فهرستى، منابع ديگرى نيز در اختيار نجاشى بوده، خاصه فهارس تأليفشده اصحاب كه مهمترين منابع نجاشى بودهاند. صورت شفاهى در بيان و استفاده از اين منابع باعث شده است تا مؤلفان محترم در شناسايى كامل منابع [[رجال النجاشي|رجال نجاشى]] ناكام باشند. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
بعد از بحثى كوتاه درباره شخصى كه شيخ طوسى در آغاز نگارش كتاب خود از او ياد كرده .<ref>همان، ص196-198</ref>، گزارشى از نسخههاى خطى الفهرست شيخ طوسى .<ref>همان، ص198-205</ref> آمده كه همانند فهرست نسخههاى كتاب نجاشى بهتر بود بهصورت ارجاعى به اثر كتابشناسى آثار حديثى حتى اگر در هنگام تأليف كتاب حاضر آماده نشر نبوده، ارجاع داده مىشد. | بعد از بحثى كوتاه درباره شخصى كه شيخ طوسى در آغاز نگارش كتاب خود از او ياد كرده .<ref>همان، ص196-198</ref>، گزارشى از نسخههاى خطى الفهرست شيخ طوسى .<ref>همان، ص198-205</ref> آمده كه همانند فهرست نسخههاى كتاب نجاشى بهتر بود بهصورت ارجاعى به اثر كتابشناسى آثار حديثى حتى اگر در هنگام تأليف كتاب حاضر آماده نشر نبوده، ارجاع داده مىشد. | ||
بىتوجهى به اينكه شيخ طوسى كتاب الفهرست را عموما بر اساس فهارس نگاشتهشده عالمان امامى پيش از خود سامان داده است، در اينجا نيز خودنمايى مىكند و اين اشكالاتى را در طرح برخى مباحث به وجود آورده است (بهعنوان مثال در بحث از طرق و اسناد مىتوان اين مشكل را ديد). همينگونه در مباحث بعدى كتاب الفهرست (بحث از توجه به جرح و تعديل و الفاظى كه شيخ طوسى در اين مورد به كار برده، مذهب و گرايشهاى افراد) نيز قابل مشاهده است. همانگونهكه در قبل نيز اشاره شده الفاظ مختلف جرح و تعديل را نمىتوان بهطور كلى به شيخ نسبت داد؛ چراكه اگر فرض بهرهگيرى شيخ طوسى از فهارس پيش از خود را مد نظر داشته باشيم، بخشى از اين جرح و تعديلها در حقيقت به منابع شيخ طوسى بازمىگردد. يكى از مباحث مطرح درباره كتاب الفهرست، موضوع تعويض اسناد است كه بهتفصيل مورد بحث قرار گرفته است .<ref>همان، ص233-245</ref> | بىتوجهى به اينكه شيخ طوسى كتاب الفهرست را عموما بر اساس فهارس نگاشتهشده عالمان امامى پيش از خود سامان داده است، در اينجا نيز خودنمايى مىكند و اين اشكالاتى را در طرح برخى مباحث به وجود آورده است (بهعنوان مثال در بحث از طرق و اسناد مىتوان اين مشكل را ديد). همينگونه در مباحث بعدى كتاب الفهرست (بحث از توجه به جرح و تعديل و الفاظى كه شيخ طوسى در اين مورد به كار برده، مذهب و گرايشهاى افراد) نيز قابل مشاهده است. همانگونهكه در قبل نيز اشاره شده الفاظ مختلف جرح و تعديل را نمىتوان بهطور كلى به شيخ نسبت داد؛ چراكه اگر فرض بهرهگيرى شيخ طوسى از فهارس پيش از خود را مد نظر داشته باشيم، بخشى از اين جرح و تعديلها در حقيقت به منابع شيخ طوسى بازمىگردد. يكى از مباحث مطرح درباره كتاب الفهرست، موضوع تعويض اسناد است كه بهتفصيل مورد بحث قرار گرفته است .<ref>همان، ص233-245</ref> | ||
در بحث بعدى كتاب (جايگاه الفهرست در منابع رجالى)، بحثى درباره مصادر الفهرست آمده است .<ref>همان، ص248-251</ref> | در بحث بعدى كتاب (جايگاه الفهرست در منابع رجالى)، بحثى درباره مصادر الفهرست آمده است .<ref>همان، ص248-251</ref> | ||
سومين كتاب مورد بحث از چهار كتاب متقدم اماميه در مباحث رجالى و فهرستى، كتاب الرجال شيخ طوسى است. شايد اگر بحث از اين كتاب با گزارشى از پيشينه نگارش كتابهاى رجالى در ميان عالمان پيش از شيخ طوسى آغاز مىشد، كمك بيشترى به فهم خواننده مىنمود. بعد از بحث كوتاهى درباره نام كتاب و تاريخ تأليف .<ref>همان، ص263-264</ref>، بههمراه بحث از انگيزه و موضوع تأليف و شيوه تنظيم كتاب آمده است. يكى از مشكلات كتاب رجال شيخ طوسى، تكرارهاى آمده در آن است، خاصه با توجه به اينكه شيخ طوسى بابى را در انتهاى كتاب خود با عنوان «كسانى كه از ائمه روايت نقل نكردهاند»، آورده، اما نام برخى از افراد ذكرشده در اين بخش، در بحث از شاگردان و اصحاب ائمه آمده است. بحث از اين مسئله و راهحلهايى كه ارائه شده، موضوعى است كه بهتفصيل مورد بحث قرار گرفته است .<ref>همان، ص276-288</ref> | سومين كتاب مورد بحث از چهار كتاب متقدم اماميه در مباحث رجالى و فهرستى، كتاب الرجال شيخ طوسى است. شايد اگر بحث از اين كتاب با گزارشى از پيشينه نگارش كتابهاى رجالى در ميان عالمان پيش از شيخ طوسى آغاز مىشد، كمك بيشترى به فهم خواننده مىنمود. بعد از بحث كوتاهى درباره نام كتاب و تاريخ تأليف .<ref>همان، ص263-264</ref>، بههمراه بحث از انگيزه و موضوع تأليف و شيوه تنظيم كتاب آمده است. يكى از مشكلات كتاب رجال شيخ طوسى، تكرارهاى آمده در آن است، خاصه با توجه به اينكه شيخ طوسى بابى را در انتهاى كتاب خود با عنوان «كسانى كه از ائمه روايت نقل نكردهاند»، آورده، اما نام برخى از افراد ذكرشده در اين بخش، در بحث از شاگردان و اصحاب ائمه آمده است. بحث از اين مسئله و راهحلهايى كه ارائه شده، موضوعى است كه بهتفصيل مورد بحث قرار گرفته است .<ref>همان، ص276-288</ref> | ||
بخش آراى شيخ طوسى در رجال با بحثى درباره توثيقات عام درباره افرادى كه شيخ طوسى بهعنوان اصحاب [[امام جعفر صادق(ع)]] از آنها ياد كرده، آغاز شده است .<ref>همان، ص305-318</ref> | بخش آراى شيخ طوسى در رجال با بحثى درباره توثيقات عام درباره افرادى كه شيخ طوسى بهعنوان اصحاب [[امام جعفر صادق(ع)]] از آنها ياد كرده، آغاز شده است .<ref>همان، ص305-318</ref> | ||
بحث از الفاظ جرح و تعديل .<ref>همان، ص318-325</ref> و يا تعبير خاص «أسند عنه» كه در كتاب رجال شيخ طوسى به كار رفته .<ref>همان، ص325-344</ref>، دو موضوع مورد بحث بعدى درباره كتاب رجال شيخ طوسى است. | بحث از الفاظ جرح و تعديل .<ref>همان، ص318-325</ref> و يا تعبير خاص «أسند عنه» كه در كتاب رجال شيخ طوسى به كار رفته .<ref>همان، ص325-344</ref>، دو موضوع مورد بحث بعدى درباره كتاب رجال شيخ طوسى است. | ||
آخرين كتاب مورد بحث از منابع كهن رجالى اماميه، كتاب معرفة الناقلين عن الأئمة الصادقين است كه تلخيصى از آن با عنوان [[اختيار معرفة الرجال]] توسط شيخ طوسى باقى مانده است. در معرفى اين كتاب، بهتفصيل از شرح حال [[كشى]] بحث شده و در ادامه گزارشى مفصل درباره كتاب رجال او ارائه شده است. كتاب [[اختيار معرفة الرجال (تحقیق رجایی)|رجال كشى]]، خاصه براى پژوهشگران تاريخ اماميه در سه قرن نخستين هجرى، اثر بىبديلى است كه به دليل نقل گزارشهاى مختلف و گاه متعارض، براى شناخت جريانهاى مختلف و متداول در ميان اماميه سه قرن اول هجرى، اثرى بىبديل است» .<ref>ر.ك: رحمتى، محمدكاظم، ص52-59</ref> | آخرين كتاب مورد بحث از منابع كهن رجالى اماميه، كتاب معرفة الناقلين عن الأئمة الصادقين است كه تلخيصى از آن با عنوان [[اختيار معرفة الرجال]] توسط شيخ طوسى باقى مانده است. در معرفى اين كتاب، بهتفصيل از شرح حال [[كشى]] بحث شده و در ادامه گزارشى مفصل درباره كتاب رجال او ارائه شده است. كتاب [[اختيار معرفة الرجال (تحقیق رجایی)|رجال كشى]]، خاصه براى پژوهشگران تاريخ اماميه در سه قرن نخستين هجرى، اثر بىبديلى است كه به دليل نقل گزارشهاى مختلف و گاه متعارض، براى شناخت جريانهاى مختلف و متداول در ميان اماميه سه قرن اول هجرى، اثرى بىبديل است» .<ref>ر.ك: رحمتى، محمدكاظم، ص52-59</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
پاورقىهاى كتاب به ارجاعنويسى و توضيح برخى از لغات متن اختصاص يافته است. | پاورقىهاى كتاب به ارجاعنويسى و توضيح برخى از لغات متن اختصاص يافته است. | ||
فهارس در پايان كتاب آمده است .<ref>متن كتاب، ص502-557</ref> | فهارس در پايان كتاب آمده است .<ref>متن كتاب، ص502-557</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش