۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
کتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است. | کتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در يك تمهيد و چهار باب و هر باب در چندين فصل، تنظيم شده است. | ||
نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است <ref>تمهيد، ص12</ref> | نويسنده در تبيين روش كار خود در تأليف کتاب، در تمهيد به اين نكته اشاره دارد كه علوم حديث، داراى انواع بسيارى است و پرداختن به آنها، بهصورت منفرد كارى است دشوار؛ لذا وى بهمنظور آسان نمودن بحث علمى و آسان گرداندن مطالعه و مذاكره براى طلاب، مباحثى را كه ارتباطى تنگاتنگ با يكديگر دارند تحت فصولى و آن فصول را تحت ابوابى جامع،گردآورى نموده است .<ref>تمهيد، ص12</ref> | ||
وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است <ref>همان، ص12-13</ref> | وى در توضيح و بسط مطالب، از امثله فراوانى استفاده نموده و در تمامى موارد به مصادر و منابع بحث خويش، اشاره كرده است. از آنجا كه غرض وى در اين کتاب، فقط بيان قواعد و اصول علم حديث مىباشد، تعرضى به آراى علما و مناقشات موجود در مسائل مختلف مربوط به اين علم، نكرده است .<ref>همان، ص12-13</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب <ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است <ref>همان، ص4-5</ref> | در مقدمه، ضمن بيان موضوع کتاب .<ref>مقدمه، ص3</ref>، به عناوين ابواب و فصول، اشاره گرديده است .<ref>همان، ص4-5</ref> | ||
در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده <ref>تمهيد، ص7-10</ref> و سپس، چگونگى پيداش اين علم <ref>همان، ص10</ref> و كثرت انواع آن، توضيح داده شده <ref>همان، ص11</ref> و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است <ref>همان، ص12</ref> | در تمهيد، ابتدا به تعريف علم حديث و بيان اهميت آن پرداخته شده .<ref>تمهيد، ص7-10</ref> و سپس، چگونگى پيداش اين علم .<ref>همان، ص10</ref> و كثرت انواع آن، توضيح داده شده .<ref>همان، ص11</ref> و در پايان، به بيان روش نويسنده در تأليف کتاب، پرداخته شده است .<ref>همان، ص12</ref> | ||
نويسنده باب اول را بهعنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است: | نويسنده باب اول را بهعنوان مدخلى براى ورد به بحث از سنت قرار داده و در آن، در ضمن پنج فصل زير، مباحث مربوط به سنت را مطرح نموده است: | ||
1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص17-19</ref> | 1. معنى سنت: در اين فصل، ابتدا «سنت» در لغت و در شرع تعريف شده و سپس معناى آن در اصطلاح محدثين، علماى اصول فقه و فقها و نيز رابطه آن با عمل صحابه، مورد بررسى قرار گرفته است .<ref>همان، ص17-19</ref> | ||
«رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مىباشد <ref>همان، ص23-32</ref> | «رابطه سنت و بدعت»، «معناى سنت نزد محدثين و منظور نويسنده از آن»، «معنى حديث، خبر و اثر»، «حديث قدسى» و «تعريف متن و سند از لحاظ لغوى و اصطلاحى» از ديگر مباحث اين فصل مىباشد .<ref>همان، ص23-32</ref> | ||
2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است <ref>همان، ص36-46</ref> | 2. جايگاه سنت در تشريع: در اين فصل، نقش سنت در تشريع احكام الهى، ادله حجيت آن (ايمان به رسالت، قرآن، روايات و اجماع) و منزلت سنت نسبت به قرآن كريم بررسى شده است .<ref>همان، ص36-46</ref> | ||
3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... <ref>همان، ص51-77</ref> | 3. حديث در عهد نبوى: نويسنده در اين فصل، ابتدا روش پيامبر(ص) را در تعليم و آموزش صحابه بيان نموده و سپس كيفيت برخورد صحابه با سنت آن حضرت و نيز عوامل مختلف انتشار حديث در آن دوران را بررسى نموده است. برخى از اين عوامل عبارتند از: نشاط رسول و جديت وى در تبليغ دعوتش، طبيعت اسلام و نظام جديدى كه بنا نهاد، نشاط اصحاب رسول در طلب علم و حفظ و تبليغ آن، سفيرانى كه آن حضرت به نواحى مختلف گسيل داشتند و... .<ref>همان، ص51-77</ref> | ||
4. حديث در عصر صحابه و تابعين <ref>همان، ص79-88</ref> | 4. حديث در عصر صحابه و تابعين .<ref>همان، ص79-88</ref> | ||
5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين <ref>همان، ص95-129</ref> | 5. نشاط علمى در عصر صحابه و تابعين .<ref>همان، ص95-129</ref> | ||
باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص139-142</ref> در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفههاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده <ref>همان، ص194-200</ref> و سپس ديدگاه علمايى همچون [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] و [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]] بررسى و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است <ref>همان، ص307-218</ref> | باب دوم، داراى سه فصل مىباشد. در اين باب بهمنظور بررسى مسائل مربوط به تدوين حديث، وضعيت کتابت نزد عرب جاهلى مورد بحث قرار گرفته و سپس، از کتابت در عصر نبوى و صدر اسلام، سخن به ميان آمده است .<ref>همان، ص139-142</ref> در ادامه، به معرفى آثارى كه در صدر اسلام پيرامون حديث و سنت، تدوين شده، از جمله صحيفههاى عبدالله بن عمرو بن عاص، جابر بن عبدالله انصارى و همام بن منبه پرداخته شده .<ref>همان، ص194-200</ref> و سپس ديدگاه علمايى همچون [[رضا، محمد رشید|محمد رشيد رضا]] و [[صدر، حسن|سيد حسن صدر]] بررسى و در نهايت، نظر خود نويسنده، بيان شده است .<ref>همان، ص307-218</ref> | ||
در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث <ref>همان، ص223-295</ref> | در باب سوم، در هفت فصل، برخى از علوم حديث، توضيح داده شده است. اين علوم به ترتيب عبارتند از: تحمل و اداى حديث؛ تاريخ روات؛ جرح و تعديل؛ غريب الحديث؛ مختلف الحديث و مشكل الحديث؛ ناسخ و منسوخ حديث و علم علل الحديث .<ref>همان، ص223-295</ref> | ||
در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | در آخرين باب، در چهار فصل زير، از برخى اصطلاحات در علم حديث، سخن رفته است: | ||
فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت <ref>همان، ص304-305</ref> در ادامه، از اقوال و مصنفات [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]]، [[مسلم بن حجاج|مسلم]]، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوداود سجستانى]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]]، [[نسائی، احمد بن علی|نسائى]] و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] بحث به ميان آورده است <ref>همان، ص304-328</ref> | فصل اول، به حديث صحيح اختصاص يافته است. نويسنده در تعريف اين اصطلاح، ابتدا اقوال ابن صلاح و امام نووى را بررسى نموده و سپس، رأى خود را بيان كرده است. وى پنج شرط را براى حديث صحيح ذكر كرده است: اتصال سند؛ عادل بودن روات؛ ضابط بودن آنها؛ شاذ نبودن مروى و مرسله نبودن روايت .<ref>همان، ص304-305</ref> در ادامه، از اقوال و مصنفات [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخارى]]، [[مسلم بن حجاج|مسلم]]، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوداود سجستانى]]، [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]]، [[نسائی، احمد بن علی|نسائى]] و [[ابن ماجه، محمد بن یزید|ابن ماجه]] بحث به ميان آورده است .<ref>همان، ص304-328</ref> | ||
در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... <ref>همان، ص331-335</ref> | در فصل دوم، به مطالب مربوط به حديث حسن، پرداخته شده است. از جمله مباحث اين فصل، عبارت است از: انواع حديث حسن، احتجاج به اين نوع از روايت، روشهاى ارتقاء روايت حسن به صحيح، مراتب حديث حسن و... .<ref>همان، ص331-335</ref> | ||
فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... <ref>همان، ص337</ref> | فصل سوم، به حديث ضعيف اختصاص يافته است. نويسنده در اين فصل، ابتدا به تعريف حديث ضعيف پرداخته و سپس انواع آن را نام برده و مختصرا، توضيح داده است. برخى از انواع اين حديث عبارتند از: مرسل، منقطع، معضل، مدلس، مضطرب، مقلوب، شاذ و... .<ref>همان، ص337</ref> | ||
در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... <ref>همان، ص355-375</ref> | در آخرين فصل، به اصطلاحات مشترك بين صحيح، حسن و ضعيف پرداخته شده است. برخى از اين اصطلاحات عبارتند از: مرفوع، متصل، مسند، معنعن، معلق، مفرد، غريب، مدرج و... .<ref>همان، ص355-375</ref> | ||
سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين <ref>همان، ص380-450</ref> | سه مبحث زير بهعنوان تتمه بحث، به مطالب کتاب ملحق شده است: تعريف موقوف و مقطوع، صحابه و تابعين .<ref>همان، ص380-450</ref> | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == |
ویرایش