۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
كتاب حاضر، از مقدمه كوتاه رياست دومين كنگره جهانى امام رضا(ع) و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل 2 جلد: 1. اسامى و شرح حال راويان امام رضا(ع) از حرف الف تا كاف؛ 2. ادامه اسامى و شرح حال راويان امام رضا(ع) از حرف ميم تا ياء، باب اسامى ياران امام(ع) و معروفان به كنيه يا لقب و زنانى كه مشرف به ديدار او شدند و يا از او روايتى نقل كرده و يا امام(ع) سخنى در مدح يا ذم آنان گفته است و مستدرك) تشكيل شده است. | كتاب حاضر، از مقدمه كوتاه رياست دومين كنگره جهانى امام رضا(ع) و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل 2 جلد: 1. اسامى و شرح حال راويان امام رضا(ع) از حرف الف تا كاف؛ 2. ادامه اسامى و شرح حال راويان امام رضا(ع) از حرف ميم تا ياء، باب اسامى ياران امام(ع) و معروفان به كنيه يا لقب و زنانى كه مشرف به ديدار او شدند و يا از او روايتى نقل كرده و يا امام(ع) سخنى در مدح يا ذم آنان گفته است و مستدرك) تشكيل شده است. | ||
نويسنده براى توليد اثر حاضر از منابع متعددى (بيش از صد كتاب مهم به زبان عربى) استفاده كرده است .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص542-556</ref> | نويسنده براى توليد اثر حاضر از منابع متعددى (بيش از صد كتاب مهم به زبان عربى) استفاده كرده است .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص542-556</ref> | ||
نويسنده در اين اثر، بهصورت دقيق تعداد 815 نفر از مردان راوى و صحابه حضرت امام رضا(ع) و 11 نفر از زنان را معرفى كرده و در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] نيز تعداد 5 نفر از مردان را افزوده است؛ پس در مجموع تعداد 831 نفر از ياران و راويان حضرت امام رضا(ع) ذكر شدهاند .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص319-335 و 343</ref> | نويسنده در اين اثر، بهصورت دقيق تعداد 815 نفر از مردان راوى و صحابه حضرت امام رضا(ع) و 11 نفر از زنان را معرفى كرده و در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] نيز تعداد 5 نفر از مردان را افزوده است؛ پس در مجموع تعداد 831 نفر از ياران و راويان حضرت امام رضا(ع) ذكر شدهاند .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص319-335 و 343</ref> | ||
نويسنده در مقدمهاش كه آن را در تاريخ شوال سال 1406ق در قم نوشته، با تأكيد بر ضرورت شناسايى رجال حديث، افزوده است: شناخت و نقادى راويان كار آسانى نيست؛ چون ناقد بايد از امتياز اطلاع گسترده بر اخبار و شناخت احوال راويان پيشين و راههاى روايتشان برخوردار باشد و همچنين دستاوردهاى راويان و مقاصد و اهدافشان و عوامل و انگيزههاى تساهل و كذب را بهخوبى بشناسد و همچنين ناقد نياز دارد كه شيوخى را كه راويان از آنان نقل كردهاند و شهرهايشان و زمان وفات و طبقات و درجاتشان را بشناسد و... با توكل بر خداى تعالى شروع به جمعآورى كتاب حاضر كردم و آن را «الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا(ع)» ناميدم و باآنكه منابع كم بود، ولى كوشيدم كه هرچه بتوانم از راويان و اصحاب جمع كنم؛ چه آنان كه مشرف به زيارتش شدند و مطلبى از او شنيدند يا حكايت از او، با يا بدون واسطه، نقل كردهاند يا دوران او را ادراك كردهاند و سخنى درباره او گفتهاند و يا امام(ع) سخنى درباره آنان گفته است. براى بيان هر مطلب يك روايت آوردهام كه بر آن دلالت دارد و از موضوع و صحت و سقمش چشم پوشيدهام... من اولين كسى نيستم كه تأليفى در اين موضوع نوشته است و بلكه بنده بر اساس كتابهاى پيشينيان اين كتاب را نوشته و از آنان در جرح و تعديل بهره بردهام؛ مانند [[برقی|احمد بن محمد بن خالد برقى]]، [[کشى]] و [[شیخ طوسی]]. جز آنكه من با استقراى منابع گوناگون شيعى و سنى، عناوين و اسامى ديگرى يافتم كه دانشمندان مذكور ذكر نكردهاند... .<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص9-14</ref> | نويسنده در مقدمهاش كه آن را در تاريخ شوال سال 1406ق در قم نوشته، با تأكيد بر ضرورت شناسايى رجال حديث، افزوده است: شناخت و نقادى راويان كار آسانى نيست؛ چون ناقد بايد از امتياز اطلاع گسترده بر اخبار و شناخت احوال راويان پيشين و راههاى روايتشان برخوردار باشد و همچنين دستاوردهاى راويان و مقاصد و اهدافشان و عوامل و انگيزههاى تساهل و كذب را بهخوبى بشناسد و همچنين ناقد نياز دارد كه شيوخى را كه راويان از آنان نقل كردهاند و شهرهايشان و زمان وفات و طبقات و درجاتشان را بشناسد و... با توكل بر خداى تعالى شروع به جمعآورى كتاب حاضر كردم و آن را «الجامع لرواة و أصحاب الإمام الرضا(ع)» ناميدم و باآنكه منابع كم بود، ولى كوشيدم كه هرچه بتوانم از راويان و اصحاب جمع كنم؛ چه آنان كه مشرف به زيارتش شدند و مطلبى از او شنيدند يا حكايت از او، با يا بدون واسطه، نقل كردهاند يا دوران او را ادراك كردهاند و سخنى درباره او گفتهاند و يا امام(ع) سخنى درباره آنان گفته است. براى بيان هر مطلب يك روايت آوردهام كه بر آن دلالت دارد و از موضوع و صحت و سقمش چشم پوشيدهام... من اولين كسى نيستم كه تأليفى در اين موضوع نوشته است و بلكه بنده بر اساس كتابهاى پيشينيان اين كتاب را نوشته و از آنان در جرح و تعديل بهره بردهام؛ مانند [[برقی|احمد بن محمد بن خالد برقى]]، [[کشى]] و [[شیخ طوسی]]. جز آنكه من با استقراى منابع گوناگون شيعى و سنى، عناوين و اسامى ديگرى يافتم كه دانشمندان مذكور ذكر نكردهاند... .<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ج1، ص9-14</ref> | ||
نويسنده كوشيده است كه اثرى مستند، جامع و كامل بيافريند و به نظر مىرسد در اين راه به موفقيت نسبى دست يافته است. | نويسنده كوشيده است كه اثرى مستند، جامع و كامل بيافريند و به نظر مىرسد در اين راه به موفقيت نسبى دست يافته است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است: | برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است: | ||
1. ابوعلى جميل بن دراج بن عبدالله نخعى كوفى، ثقة، فقيه، محدث، مصنف و يكى از فقيهان ششگانه است كه شيعه اماميه اجماع دارند بر آنكه هرچه از آنان روايت شده و ثابت شده و صحيح است كه از آنان روايت شده، صحيح و معتبر است و همچين فقاهت او را تصديق كردهاند و از اصحاب حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است. زمان امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امام كاظم(ع) را درك كرد و در ايام امام رضا(ع) از دنيا رفت و از آنان روايت نقل كرده است. در آغاز، واقفى بود، سپس از اعتقاد به وقف برگشت، بهخاطر معجزاتى كه به دست مبارك امام رضا(ع) آشكار شد كه دلالت بر صحت امامت ايشان مىكرد، پس جميل بن دراج، اين حجت را پذيرفت و معتقد به امامت حضرت رضا(ع) شد .<ref>متن كتاب، ج1، ص166</ref> | 1. ابوعلى جميل بن دراج بن عبدالله نخعى كوفى، ثقة، فقيه، محدث، مصنف و يكى از فقيهان ششگانه است كه شيعه اماميه اجماع دارند بر آنكه هرچه از آنان روايت شده و ثابت شده و صحيح است كه از آنان روايت شده، صحيح و معتبر است و همچين فقاهت او را تصديق كردهاند و از اصحاب حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] است. زمان امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و امام كاظم(ع) را درك كرد و در ايام امام رضا(ع) از دنيا رفت و از آنان روايت نقل كرده است. در آغاز، واقفى بود، سپس از اعتقاد به وقف برگشت، بهخاطر معجزاتى كه به دست مبارك امام رضا(ع) آشكار شد كه دلالت بر صحت امامت ايشان مىكرد، پس جميل بن دراج، اين حجت را پذيرفت و معتقد به امامت حضرت رضا(ع) شد .<ref>متن كتاب، ج1، ص166</ref> | ||
2. ابوالحسن، على بن يقطين بن موسى، مولى بنى اسد، كوفي الأصل، بغدادي المسكن، در كوفه در سال 124ق، زاده شد و در سال 182ق در بغداد درگذشت و محمد بن الرشيد عباسى بر او نماز خواند. [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]را درك و از او روايت كرده است و در نزد حضرت امام كاظم(ع) منزلت بلندى داشت و از او فراوان روايت كرده است و همچنين او از كسانى است كه نص بر امامت على بن موسى الرضا(ع) را نقل كرده و نيز از حضرت امام رضا(ع) روايت نقل كرده است .<ref>ر.ك: همان، ج1، ص475-476</ref> | 2. ابوالحسن، على بن يقطين بن موسى، مولى بنى اسد، كوفي الأصل، بغدادي المسكن، در كوفه در سال 124ق، زاده شد و در سال 182ق در بغداد درگذشت و محمد بن الرشيد عباسى بر او نماز خواند. [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]را درك و از او روايت كرده است و در نزد حضرت امام كاظم(ع) منزلت بلندى داشت و از او فراوان روايت كرده است و همچنين او از كسانى است كه نص بر امامت على بن موسى الرضا(ع) را نقل كرده و نيز از حضرت امام رضا(ع) روايت نقل كرده است .<ref>ر.ك: همان، ج1، ص475-476</ref> | ||
3. ابويوسف، يعقوب بن اسحاق مشهور به ابن سكيت، پيشواى لغت و ادب كه اهل تصنيف و تدريس بود و در سال 186ق زاده شد و خليفه متوكل عباسى او را در سال 244ق، به شهادت رساند. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] او را چنين وصف كرده است: در نزد امام رضا(ع) و [[امام جواد(ع)]] مقرب بود و از امام جواد(ع) روايت و مسائلى نقل كرده است. متوكل او را بهخاطر تشيعش مُثله كرد كه داستانش معروف است. در علم عربى و لغت، موجه و ثقه و مورد تصديق بود و كسى سخنش را رد نمىكرد. ابن سكيت، از امام رضا(ع) روايت كرده و همچنين ابويعقوب بغدادى از او نقل كرده؛ همانطوركه در سند حديثى كه [[شيخ صدوق]] در «علل الشرائع» و «عيون الأخبار» درباره پرسش ابن سكيت از امام رضا(ع) در مورد راز تفاوت معجزات پيامبران(ع) نقل كرده، آمده است .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص246-248</ref> | 3. ابويوسف، يعقوب بن اسحاق مشهور به ابن سكيت، پيشواى لغت و ادب كه اهل تصنيف و تدريس بود و در سال 186ق زاده شد و خليفه متوكل عباسى او را در سال 244ق، به شهادت رساند. [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] او را چنين وصف كرده است: در نزد امام رضا(ع) و [[امام جواد(ع)]] مقرب بود و از امام جواد(ع) روايت و مسائلى نقل كرده است. متوكل او را بهخاطر تشيعش مُثله كرد كه داستانش معروف است. در علم عربى و لغت، موجه و ثقه و مورد تصديق بود و كسى سخنش را رد نمىكرد. ابن سكيت، از امام رضا(ع) روايت كرده و همچنين ابويعقوب بغدادى از او نقل كرده؛ همانطوركه در سند حديثى كه [[شيخ صدوق]] در «علل الشرائع» و «عيون الأخبار» درباره پرسش ابن سكيت از امام رضا(ع) در مورد راز تفاوت معجزات پيامبران(ع) نقل كرده، آمده است .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص246-248</ref> | ||
4. سيده نجمه كه بانويى باتقوا، باورع و عفيف و مادر حضرت امام رضا(ع) بود و به او امالبنين مىگفتند و اسمهايى داشت از جمله: اروى، سمان، تكتم و آن آخرين اسم اوست... .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص335</ref> | 4. سيده نجمه كه بانويى باتقوا، باورع و عفيف و مادر حضرت امام رضا(ع) بود و به او امالبنين مىگفتند و اسمهايى داشت از جمله: اروى، سمان، تكتم و آن آخرين اسم اوست... .<ref>ر.ك: همان، ج2، ص335</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش