۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نويسنده در تفسير آيات، به بررسى اقوال اشاعره و معتزله در موارد اختلافى پرداخته و در نهايت، به قول مشهور اشاره كرده است. | نويسنده در تفسير آيات، به بررسى اقوال اشاعره و معتزله در موارد اختلافى پرداخته و در نهايت، به قول مشهور اشاره كرده است. | ||
در تحقيق و تصحيح كتاب، از دو نسخه خطى استفاده شده است <ref>مقدمه محقق، ص4</ref>. | در تحقيق و تصحيح كتاب، از دو نسخه خطى استفاده شده است .<ref>مقدمه محقق، ص4</ref>. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه محقق، اطلاعات مختصرى پيرامون زندگىنامه نويسنده و نسخ خطى كتاب، ارائه شده است <ref>همان، ص3 - 4</ref>. | در مقدمه محقق، اطلاعات مختصرى پيرامون زندگىنامه نويسنده و نسخ خطى كتاب، ارائه شده است .<ref>همان، ص3 - 4</ref>. | ||
مقدمه نويسنده، داراى سه فصل به شرح زير است: | مقدمه نويسنده، داراى سه فصل به شرح زير است: | ||
#نويسنده در فصل اول، به شرح اسم كتاب پرداخته و تكتك واژههاى آن را تبيين نموده است؛ مثلا فرموده است: «اشارات» جمع «اشاره» و به معنى ايماء بهوسيله فعل يا گفتار بهسوى امرى مىباشد. ايماء، بهوسيله فعل، مانند چيزى را با حركات چشم و ابرو نشان دادن (خائنة الأعين، كه در قرآن آمده، از همين قبيل است). ايماء بهوسيله گفتار عبارت است از: «با الفاظ اندك، معانى بسيار را فهماندن»... <ref>مقدمه نويسنده، ص12</ref>. | #نويسنده در فصل اول، به شرح اسم كتاب پرداخته و تكتك واژههاى آن را تبيين نموده است؛ مثلا فرموده است: «اشارات» جمع «اشاره» و به معنى ايماء بهوسيله فعل يا گفتار بهسوى امرى مىباشد. ايماء، بهوسيله فعل، مانند چيزى را با حركات چشم و ابرو نشان دادن (خائنة الأعين، كه در قرآن آمده، از همين قبيل است). ايماء بهوسيله گفتار عبارت است از: «با الفاظ اندك، معانى بسيار را فهماندن»... .<ref>مقدمه نويسنده، ص12</ref>. | ||
#در فصل دوم، به بيان انگيزه انتخاب موضوع كتاب و نگارش آن، پرداخته شده است. عدول مردم از كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) در استنباط اصول دين و روى آوردن آنها به ادله عقلى و شبهات فلسفى و مغالطات سوفسطايى، نويسنده را بر آن داشته تا اثر حاضر را تأليف نمايد؛ كتابى كه در آن، به توضيح آياتى پرداخته شده كه به اصول دينى، اشاره دارند <ref>همان، ص13</ref>. | #در فصل دوم، به بيان انگيزه انتخاب موضوع كتاب و نگارش آن، پرداخته شده است. عدول مردم از كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) در استنباط اصول دين و روى آوردن آنها به ادله عقلى و شبهات فلسفى و مغالطات سوفسطايى، نويسنده را بر آن داشته تا اثر حاضر را تأليف نمايد؛ كتابى كه در آن، به توضيح آياتى پرداخته شده كه به اصول دينى، اشاره دارند .<ref>همان، ص13</ref>. | ||
#در فصل سوم، نويسنده از منبع مورد اعتماد خود، كه بررسى قرآن كريم از آغاز تا پايان و تقرير مطالب اصولى از آنهاست، سخن مىگويد. | #در فصل سوم، نويسنده از منبع مورد اعتماد خود، كه بررسى قرآن كريم از آغاز تا پايان و تقرير مطالب اصولى از آنهاست، سخن مىگويد. | ||
پس از اين مقدمه، به تفسير آيات قرآن كريم و تبيين اصول مورد اشاره در آن آيات، پرداخته شده است؛ بهعنوان مثال، نويسنده در تفسير آيه ''' «الرحمن الرحيم» ''' <ref>الفاتحة: 3</ref>، به اين نكته اشاره دارد كه در اصول دين، كلام در مورد خداوند، يا درباره ذات اوست يا درباره صفات او يا درباره افعال او. در اينجا سخن درباره صفات است. دو لفظ يادشده، از رحمت مشتق شدهاند و در مورد رحمت، اختلاف وجود دارد؛ برخى، آن را صفت فعل به معناى نيكى نمودن به خلق...و برخى، آن را صفت ذات، مثل علم دانسته و... <ref>متن كتاب، ص32</ref>. | پس از اين مقدمه، به تفسير آيات قرآن كريم و تبيين اصول مورد اشاره در آن آيات، پرداخته شده است؛ بهعنوان مثال، نويسنده در تفسير آيه ''' «الرحمن الرحيم» ''' .<ref>الفاتحة: 3</ref>، به اين نكته اشاره دارد كه در اصول دين، كلام در مورد خداوند، يا درباره ذات اوست يا درباره صفات او يا درباره افعال او. در اينجا سخن درباره صفات است. دو لفظ يادشده، از رحمت مشتق شدهاند و در مورد رحمت، اختلاف وجود دارد؛ برخى، آن را صفت فعل به معناى نيكى نمودن به خلق...و برخى، آن را صفت ذات، مثل علم دانسته و... .<ref>متن كتاب، ص32</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش