۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن اسحاق' به 'ابن اسحاق ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ابن سلام در واقع دو كتاب تأليف كرده بود كه يكى را به شاعران جاهلى و ديگرى را به شاعران اسلامى تا اواخر سده اول قمرى اختصاص داده بود. آنچه اينك به جاى مانده، خلاصهاى از آن دو كتاب است كه اين مطالب را در بر دارد: | ابن سلام در واقع دو كتاب تأليف كرده بود كه يكى را به شاعران جاهلى و ديگرى را به شاعران اسلامى تا اواخر سده اول قمرى اختصاص داده بود. آنچه اينك به جاى مانده، خلاصهاى از آن دو كتاب است كه اين مطالب را در بر دارد: | ||
شاعران جاهلى، در 10 طبقه، هر طبقه شامل 4 شاعر؛ شاعران اسلامى نيز در 10 طبقه و هر طبقه شامل 4 شاعر. در ميان اين دو بخش، شاعران مرثيهسرا، شاعران شهرهاى مدينه، مكه، طائف، بحرين و نيز شعراى يهود قرار دارند. محدود كردن هر طبقه به 4، البته كار را بر وى تنگ كرده و او خود نيز بر اين امر آگاهى داشته، اما گزينش شعر و شاعر، خود نوعى ارزيابى ادبى است و پيش از هر چيز به ذوق و سليقه شخصى گزيننده وابسته است. از اينجاست كه بايد ابن سلام را در تاريخ نقد نيز مورد بررسى قرار دهيم. وى دريافته بود كه شعرشناسى بيشتر به پيشه گوهريان و صرافان مىماند و بيش از هر چيز به ممارست و تجربه و ذوق و استعداد نياز دارد، به همين جهت در صلاحيت دانشمندانى كه خود شاعر نبودهاند و به روايت شعر پرداختهاند، به ديده ترديد مىنگرد، و اشتباهات شعبى دانشمند و مورخ عرب را بهعنوان مثل برمىشمارد. ابن سلام به تأثير عوامل روانى و نيز تأثير زمان و مكان در شعر پى برده بود و ازاينرو، ميان شاعران باديهنشين و شهرنشين فرق نهاد و براى هر دسته طبقهاى جداگانه قرار داد. ابن سلام در پرتو اين وسعت و دقتنظر، در اصالت و صحت انتساب انبوه شعر جاهلى به شاعران معروف دوران جاهلى ترديد كرد و با دلايل عقلى و نقلى به اين ترديد قوت بخشيد و حتى ابن اسحاق، صاحب سيره را در شمار جعّالان نهاد. | شاعران جاهلى، در 10 طبقه، هر طبقه شامل 4 شاعر؛ شاعران اسلامى نيز در 10 طبقه و هر طبقه شامل 4 شاعر. در ميان اين دو بخش، شاعران مرثيهسرا، شاعران شهرهاى مدينه، مكه، طائف، بحرين و نيز شعراى يهود قرار دارند. محدود كردن هر طبقه به 4، البته كار را بر وى تنگ كرده و او خود نيز بر اين امر آگاهى داشته، اما گزينش شعر و شاعر، خود نوعى ارزيابى ادبى است و پيش از هر چيز به ذوق و سليقه شخصى گزيننده وابسته است. از اينجاست كه بايد ابن سلام را در تاريخ نقد نيز مورد بررسى قرار دهيم. وى دريافته بود كه شعرشناسى بيشتر به پيشه گوهريان و صرافان مىماند و بيش از هر چيز به ممارست و تجربه و ذوق و استعداد نياز دارد، به همين جهت در صلاحيت دانشمندانى كه خود شاعر نبودهاند و به روايت شعر پرداختهاند، به ديده ترديد مىنگرد، و اشتباهات شعبى دانشمند و مورخ عرب را بهعنوان مثل برمىشمارد. ابن سلام به تأثير عوامل روانى و نيز تأثير زمان و مكان در شعر پى برده بود و ازاينرو، ميان شاعران باديهنشين و شهرنشين فرق نهاد و براى هر دسته طبقهاى جداگانه قرار داد. ابن سلام در پرتو اين وسعت و دقتنظر، در اصالت و صحت انتساب انبوه شعر جاهلى به شاعران معروف دوران جاهلى ترديد كرد و با دلايل عقلى و نقلى به اين ترديد قوت بخشيد و حتى [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] ، صاحب سيره را در شمار جعّالان نهاد. | ||
تحقيقات نقادان معاصرِ شعر و ادب جاهلى، چون [[طه حسین|طه حسين]] سبب شده است كه آراء ابن سلام پس از قرنها مورد توجه قرار گيرد و جاى خود را بازيابد. ابن سلام در صدد ارزيابى شعر شاعران معاصرش چون ابونواس و بشار و ابوتمام برنيامده است و اين نيز نكتهاى شايان بررسى است. | تحقيقات نقادان معاصرِ شعر و ادب جاهلى، چون [[طه حسین|طه حسين]] سبب شده است كه آراء ابن سلام پس از قرنها مورد توجه قرار گيرد و جاى خود را بازيابد. ابن سلام در صدد ارزيابى شعر شاعران معاصرش چون ابونواس و بشار و ابوتمام برنيامده است و اين نيز نكتهاى شايان بررسى است. |
ویرایش