۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
نويسنده مطالب را با حرف همزه آغاز كرده و آن را داراى معانى متعددى معرفى نموده است كه به ترتيب عبارتند از: | نويسنده مطالب را با حرف همزه آغاز كرده و آن را داراى معانى متعددى معرفى نموده است كه به ترتيب عبارتند از: | ||
#همزه تسويه: كه بعد از كلمه (سواء) در جمله مىآيد و لازم است كه بعد از آن حرف (أم) آورده شود تا در جمله، تعادل (بين حالت قبل و بعد از همزه) ايجاد گردد. جملهاى كه در آن همزه تسويه آمده است نيز قابل تأويل به مصدر مىباشد، همانند آيه شريفه: '''(سواء علينا أجزعنا أم صَبَرنا ما لنا من محيصٍ)''' كه تأويل مصدر آن، جمله: سواء علينا جزُعُنا أو صَبرُنا است. | |||
#همزه استفهام. | |||
#همزه نداء. | |||
#همزه أصل و آن همزهاى است كه جزو اصل كلمه است همانند: (أخ، أب). | |||
#همزه قطع. | |||
#همزه وصل. | |||
حرف(الف): اين حرف نيز داراى چند معنى مىباشد: | حرف(الف): اين حرف نيز داراى چند معنى مىباشد: | ||
#ضمير رفع، همانند: ((المعلمانِ يُدربانِ التلاميذَ)). | |||
#علامت رفع در اسم مثنى. | |||
#علامت نصب در اسماء ستة. | |||
#حرفى كه محلى از اعراب ندارد، كه در چند مورد است: | |||
أ: در اسمى كه تنوين نصب دارد، همانند: (شاهدتُ سميرا). | أ: در اسمى كه تنوين نصب دارد، همانند: (شاهدتُ سميرا). | ||
خط ۹۱: | خط ۸۳: | ||
-آخِر: كه بر سه حالت مىآيد: | -آخِر: كه بر سه حالت مىآيد: | ||
#حال و منصوب به فتحه، همانند: جاء زيد فى الترتيبِ آخِرا. | |||
#ظرف زمان و منصوب به فتحه، همانند: زُرتُ المعلمَ آخِرَ النهارِ. | |||
#با توجه به موقعيت آن در جمله، معرب مىشود. همانند: انطلقَ الآخِرُ. | |||
-آنئذٍ: لفظى است مركب از (آن) و (إذ). همانند: رَن الجرَسُ و كنتُ آنئذٍ فى غُرفة المُطالعة. | -آنئذٍ: لفظى است مركب از (آن) و (إذ). همانند: رَن الجرَسُ و كنتُ آنئذٍ فى غُرفة المُطالعة. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۹۵: | ||
-ب: دومين حرف از حروف الفبا است كه داراى سه حالت است: | -ب: دومين حرف از حروف الفبا است كه داراى سه حالت است: | ||
#حرف جر. كه اسم ظاهر و ضمير را مجرور نموده و بر چند معنى مىآيد: | |||
#:#تعديه، كه در بيشتر مواقع فعل قاصر را متعدى مىكند. | |||
#:#مصاحبه. | |||
#:#تبعيض. همانند: (عينا يشربُ بها المقربون). | |||
#:#استعلاء. | |||
#:#استعانه. | |||
#:#بدل يا مقابله، همانند: (اشتريتُ الثوب بمأتى دينار). | |||
#:#الصاق. كه خود بر دو نوع است: 1- حقيقى. 2- مجازى. | |||
#:#سببيت. | |||
#:#ظرفيت. | |||
#:#تفديه. همچون: (بأبى أنت و أمى يا حسين). | |||
#:#قَسَم. | |||
#حرف جر زائد. كه غالبا براى تاكيد مورد استعمال قرار مىگيرد. از جمله موارد استعمال آن، موارد ذيل است: | |||
#:#مبتدا. همانند: (بحسبك النجاحُ). | |||
#:#فاعل(كفى)، همچون: (و كفى بربك هاديا و نصيرا). | |||
#:#مفعول به. | |||
#:#خبر (ليس). | |||
#:#خبر (كان) كه مسبوق به نفى بوده است. | |||
#:#خبر (ما)ى حجازيه عامل، مانند: ما الطقسُ بِمُمطر. | |||
#:#فاعل صيغه تعجب. | |||
#:#بعد از ادوات تأكيد. | |||
#حرف جر در (قسم). مهمترين خصوصيت حرف(باء) اين است كه براى سوگند و قسم مورد استعمال قرار گيرد، و داراى ويژگيهاى ديگرى نيز مىباشد كه عبارتند از: | |||
#:#وارد شدن بر ضمير، همانند: (بِكُم لأدرُسن). | |||
#:#جواز حذف(باء) و باقى ماندن مقسم به، همچون: (اللهِ لأستقبلنك). | |||
#:#جواز ورود مقسم به همراه آن به هنگام ترحم و جلب عطوفت ديگران، همانند: (بالله أنقذنى). | |||
روش نويسنده در ساير بخشهاى كتاب نيز بر همين منوال بوده و با دقت خاصى، موضوع كتاب را ادامه داده است. | روش نويسنده در ساير بخشهاى كتاب نيز بر همين منوال بوده و با دقت خاصى، موضوع كتاب را ادامه داده است. |
ویرایش