۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
ادوار فقه شيعه | ادوار فقه شيعه | ||
مؤلف، براى فقه اماميه نه دوره ترسيم نموده كه به ترتيب عبارتند از: 1- دوره تفسير و تبيين كه از رحلت پيامبر(ص) آغاز شده و تا پايان غيبت صغرى ادامه يافته است. در اين دوره اگر چه باب اجتهاد در ميان اهل سنت گشوده شد؛ ولى شيعيان با وجود ائمه معصومين (ع) نيازى به اجتهاد نمىديدند. در اين دوره از امامان (ع) نمىتوان به فقيه تعبير كرد، زيرا آنان در واقع مفسران شريعت مىباشند نه يك مجتهد و فقيه صرف. البته در ميان شاگردان آنها مخصوصا شاگردان صادقين (ع) افراد بودند كه با وجود نقل احاديث، از قدرت استنباط احكام نيز برخوردار بودند كه از آنها به عنوان فقهاى اين دوره ياد مىشود. 2- دور دوم، دوره محدثان نام دارد كه از حدود غيبت كبرى؛ يعنى اواسط نيمه اول قرن چهارم تا نيمه اول قرن پنجم را در بر گرفته است. بزرگان اين دوره غالبا در دو شهر مذهبى قم و رى زندگى مىكردهاند. على بن ابراهيم قمى، [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]]، جعفر بن محمد بن قولويه و على بن حسين بن موسى بن بابويه و پسرش، فقهاى اين دوره مىباشند. 3- دوره سوم، عصر آغاز اجتهاد است. اين دوره هم مقارن دوره قبل بوده و از آغاز غيبت كبرى توسط ابن عقيل عمانى و ابن جنيد اسكافى شروع شده و حدود يك قرن و نيم ادامه يافت. غير از اين دو نفر ابن قولويه، [[شيخ مفيد]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] نيز از فقهاى اين دوره هستند. 4- چهارمين دوره فقه شيعه را عصر كمال و اطلاق اجتهاد ناميدهاند. اين دوره نيز به نوعى با دوره قبلى در هم مىباشند. سر سلسله اين دوره، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] است كه معاصر [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و [[شيخ مفيد]] بوده و به همين جهت اين دوره را مىتوان امتداد دوره سابق به شمار آورد. تأثيرات بىنظير [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در فقه شيعه در همين دوره معنا پيدا كرد كه در موردش مطالب بسيارى گفته شده است. 5- دوره پنجم، عصر تقليد نام دارد و علتش تأثير عظمت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مىباشد. طبرسى، [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]]، قطب الدين راوندى، احمد بن على طبرسى، سديد الدين محمود بن على حمصى رازى، عماد طوسى، منتجب الدين، قطبالدين و ابن شهر آشوب نيز از فقهاى اين دوره به شمار مىروند. 6- عصر نهضت مجدد مجتهدان، نامى است كه بر اساس شرايط دوره ششم فقه شيعه بر آن گذاشته شده و محرك و عامل اصلى اين نهضت نيز [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادريس حلى]] مىباشد كه با نوشتن كتاب سرائر و نقد غالب نظريات شيخ، باعث شكست اين ركود گرديد. [[ابنطاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]]، [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و پسرش، [[شهيد اول]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، [[شهيد ثانى]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] از فقهاى اين دوره مىباشند. 7- دوره هفتم را عصر پيدايش مذهب اخباريان ناميدهاند. [[استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف|محمد امين استرآبادى]] از محدثان و محققان شيعه است كه در واقع عامل ترويج مذهب اخبارىگرى در ميان شيعيان مىباشد. مولى صالح مازندرانى، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]]، [[حر عاملى]] و [[علامه مجلسى]] از ديگر فقهاى دوره مذكور مىباشند. 8- دوره هشتم، عصر جديد استنباط است كه به وسيله [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] بنيان گذارده شد و توسط شاگردانش تكميل گرديد. اينان با ايستادگى در مقابل اخباريان، به فقه شيعه نفسى تازه بخشيدند. 9- دوره نهم كه منتهى به زمان حاضر مىگردد، در واقع دنباله دوره هشتم بوده و توسط [[شيخ انصارى]] شكوفايى خاصى پيدا كرد. مؤلف، در مورد علم اصول نيز به پيدايش علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر و تحولات اين علم در طول تاريخ اشاره كرده است. | مؤلف، براى فقه اماميه نه دوره ترسيم نموده كه به ترتيب عبارتند از: 1- دوره تفسير و تبيين كه از رحلت پيامبر(ص) آغاز شده و تا پايان غيبت صغرى ادامه يافته است. در اين دوره اگر چه باب اجتهاد در ميان اهل سنت گشوده شد؛ ولى شيعيان با وجود ائمه معصومين(ع) نيازى به اجتهاد نمىديدند. در اين دوره از امامان(ع) نمىتوان به فقيه تعبير كرد، زيرا آنان در واقع مفسران شريعت مىباشند نه يك مجتهد و فقيه صرف. البته در ميان شاگردان آنها مخصوصا شاگردان صادقين(ع) افراد بودند كه با وجود نقل احاديث، از قدرت استنباط احكام نيز برخوردار بودند كه از آنها به عنوان فقهاى اين دوره ياد مىشود. 2- دور دوم، دوره محدثان نام دارد كه از حدود غيبت كبرى؛ يعنى اواسط نيمه اول قرن چهارم تا نيمه اول قرن پنجم را در بر گرفته است. بزرگان اين دوره غالبا در دو شهر مذهبى قم و رى زندگى مىكردهاند. على بن ابراهيم قمى، [[کلینی، محمد بن یعقوب|محمد بن يعقوب كلينى]]، جعفر بن محمد بن قولويه و على بن حسين بن موسى بن بابويه و پسرش، فقهاى اين دوره مىباشند. 3- دوره سوم، عصر آغاز اجتهاد است. اين دوره هم مقارن دوره قبل بوده و از آغاز غيبت كبرى توسط ابن عقيل عمانى و ابن جنيد اسكافى شروع شده و حدود يك قرن و نيم ادامه يافت. غير از اين دو نفر ابن قولويه، [[شيخ مفيد]] و [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] نيز از فقهاى اين دوره هستند. 4- چهارمين دوره فقه شيعه را عصر كمال و اطلاق اجتهاد ناميدهاند. اين دوره نيز به نوعى با دوره قبلى در هم مىباشند. سر سلسله اين دوره، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] است كه معاصر [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و [[شيخ مفيد]] بوده و به همين جهت اين دوره را مىتوان امتداد دوره سابق به شمار آورد. تأثيرات بىنظير [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در فقه شيعه در همين دوره معنا پيدا كرد كه در موردش مطالب بسيارى گفته شده است. 5- دوره پنجم، عصر تقليد نام دارد و علتش تأثير عظمت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] مىباشد. طبرسى، [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]]، قطب الدين راوندى، احمد بن على طبرسى، سديد الدين محمود بن على حمصى رازى، عماد طوسى، منتجب الدين، قطبالدين و ابن شهر آشوب نيز از فقهاى اين دوره به شمار مىروند. 6- عصر نهضت مجدد مجتهدان، نامى است كه بر اساس شرايط دوره ششم فقه شيعه بر آن گذاشته شده و محرك و عامل اصلى اين نهضت نيز [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادريس حلى]] مىباشد كه با نوشتن كتاب سرائر و نقد غالب نظريات شيخ، باعث شكست اين ركود گرديد. [[ابنطاووس، علی بن موسی|سيد بن طاووس]]، [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و پسرش، [[شهيد اول]]، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، [[شهيد ثانى]] و [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] از فقهاى اين دوره مىباشند. 7- دوره هفتم را عصر پيدايش مذهب اخباريان ناميدهاند. [[استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف|محمد امين استرآبادى]] از محدثان و محققان شيعه است كه در واقع عامل ترويج مذهب اخبارىگرى در ميان شيعيان مىباشد. مولى صالح مازندرانى، [[فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی|فيض كاشانى]]، [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]]، [[حر عاملى]] و [[علامه مجلسى]] از ديگر فقهاى دوره مذكور مىباشند. 8- دوره هشتم، عصر جديد استنباط است كه به وسيله [[وحید بهبهانی، محمدباقر|وحيد بهبهانى]] بنيان گذارده شد و توسط شاگردانش تكميل گرديد. اينان با ايستادگى در مقابل اخباريان، به فقه شيعه نفسى تازه بخشيدند. 9- دوره نهم كه منتهى به زمان حاضر مىگردد، در واقع دنباله دوره هشتم بوده و توسط [[شيخ انصارى]] شكوفايى خاصى پيدا كرد. مؤلف، در مورد علم اصول نيز به پيدايش علم اصول و مقام آن در ميان علوم ديگر و تحولات اين علم در طول تاريخ اشاره كرده است. | ||
ویرایش