۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يعقوب جعفرى' به 'يعقوب جعفرى ') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
همچنين پس از تفسير آيات، در مواردى كه لازم ديده، رواياتى را كه از حضرات معصومين در تفسير آن آيات آمده، بيان كند و البته رواياتى را كه كوتاه بود با متن عربى و ترجمه آورده ولى متن عربى روايات مفصل را ذكر نكرديم و فقط به ترجمه آنها بسنده نموده است.(همان) | همچنين پس از تفسير آيات، در مواردى كه لازم ديده، رواياتى را كه از حضرات معصومين در تفسير آن آيات آمده، بيان كند و البته رواياتى را كه كوتاه بود با متن عربى و ترجمه آورده ولى متن عربى روايات مفصل را ذكر نكرديم و فقط به ترجمه آنها بسنده نموده است.(همان) | ||
همچنين مفسر محترم سعى نموده از گزارشهاى تاريخى كه مربوط به آيه است و به سند آن دسترسى داشته، اشاره كند به علاوه از گزارشهاى تاريخى ديگر كه مربوط به آن آيه نيست، ولى مىتواند در فهم آن آيه كمك كند استفاده نمايد. وى از منابع معتبرى كه در دست داشته استفاده كرده و در گزارشهاى مربوط به امتهاى پيشين و حوادث تاريخى عصر رسول خدا (ص) زواياى تاريكى بوده كه سعى نموده آنها را روشن نمايد. مثلا وقتى در سوره كهف به جريان ذوالقرنين مىرسد، در مورد اين كه ذوالقرنين كيست، مطالعات گسترده اى نموده، حتى از كتابهاى عهدين (چون نام كوروش در تورات زياد آمده و بعضىها مىگويند منظور از ذوالقرنين كوروش است) و از كتابهاى تاريخى مربوط به ايران باستان استفاده نموده است (چون مىگويند ذوالقرنين كوروش يا داريوش است)، همچنين از منابع تاريخى مربوط به روم بهره برده، زيرا نويسندگان رومى مىگويند ذوالقرنين اسكندر است. وى همه اينها را بررسى نموده، روايات را مشاهده كرده و با اين كه بناى وى در تفسير كوثر بر اختصار بوده است، در اين جا بيست، سى صفحه درباره ذوالقرنين و اين كه ذوالقرنين كيست؟ ياجوج و ماجوج چه قومى هستند؟ و سدّ ذوالقرنين كجا بود، بحث كرده است.(نشريه آيينه پژوهش، شماره 7، ص15) | همچنين مفسر محترم سعى نموده از گزارشهاى تاريخى كه مربوط به آيه است و به سند آن دسترسى داشته، اشاره كند به علاوه از گزارشهاى تاريخى ديگر كه مربوط به آن آيه نيست، ولى مىتواند در فهم آن آيه كمك كند استفاده نمايد. وى از منابع معتبرى كه در دست داشته استفاده كرده و در گزارشهاى مربوط به امتهاى پيشين و حوادث تاريخى عصر رسول خدا(ص) زواياى تاريكى بوده كه سعى نموده آنها را روشن نمايد. مثلا وقتى در سوره كهف به جريان ذوالقرنين مىرسد، در مورد اين كه ذوالقرنين كيست، مطالعات گسترده اى نموده، حتى از كتابهاى عهدين (چون نام كوروش در تورات زياد آمده و بعضىها مىگويند منظور از ذوالقرنين كوروش است) و از كتابهاى تاريخى مربوط به ايران باستان استفاده نموده است (چون مىگويند ذوالقرنين كوروش يا داريوش است)، همچنين از منابع تاريخى مربوط به روم بهره برده، زيرا نويسندگان رومى مىگويند ذوالقرنين اسكندر است. وى همه اينها را بررسى نموده، روايات را مشاهده كرده و با اين كه بناى وى در تفسير كوثر بر اختصار بوده است، در اين جا بيست، سى صفحه درباره ذوالقرنين و اين كه ذوالقرنين كيست؟ ياجوج و ماجوج چه قومى هستند؟ و سدّ ذوالقرنين كجا بود، بحث كرده است.(نشريه آيينه پژوهش، شماره 7، ص15) | ||
جلد ششم از تفسير كوثرشامل جزء چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم است كه اين مباحث را دربردارد: مصونيت قرآن از تحريف؛ تعبير «سبعا من المثانى»؛ زنده به گور كردن دختران در عصر جاهلى؛ جامعيت قرآن؛ سه روش تربيتى؛ كنايه در قرآن؛ حتمى بودن سقوط جامعه ها؛ اوقات نماز؛ ذوالقرنين و قوم ياجوج و ماجوج و بحثى درباره استعاره در قرآن.(نشريه آيينه پژوهش، شماره 82، ص128) | جلد ششم از تفسير كوثرشامل جزء چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم است كه اين مباحث را دربردارد: مصونيت قرآن از تحريف؛ تعبير «سبعا من المثانى»؛ زنده به گور كردن دختران در عصر جاهلى؛ جامعيت قرآن؛ سه روش تربيتى؛ كنايه در قرآن؛ حتمى بودن سقوط جامعه ها؛ اوقات نماز؛ ذوالقرنين و قوم ياجوج و ماجوج و بحثى درباره استعاره در قرآن.(نشريه آيينه پژوهش، شماره 82، ص128) |
ویرایش