۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
درس دوازدهم و سيزدهم، پيرامون فطرت خداجويى است. نويسنده ضمن ذكر آياتى كه به فطرت آدمى اشاره دارد، به اين نكته تأكيد مىكند كه فرزند انسان، از همان روزى كه به دنيا مىآيد، بايد دستورات اسلامى در مورد او عملى شود <ref>همان، ص149</ref>. | درس دوازدهم و سيزدهم، پيرامون فطرت خداجويى است. نويسنده ضمن ذكر آياتى كه به فطرت آدمى اشاره دارد، به اين نكته تأكيد مىكند كه فرزند انسان، از همان روزى كه به دنيا مىآيد، بايد دستورات اسلامى در مورد او عملى شود <ref>همان، ص149</ref>. | ||
درس چهاردم، در مورد عزت و شخصيت كودك است. نويسنده كه اين بحث را بسيار ارزنده مىداند، قائل است كه پدر و مادرها، بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه اسلام، به شخصيت انسانها اهميت فراوانى داده و عزت هر انسانى را، در كنار عزت خدا و رسول الله (ص) قرار داده است و لذا بايد عزت و شخصيت فرزندان را حفظ كرده و به آنها توهين نكرد <ref>همان، ص176</ref>. | درس چهاردم، در مورد عزت و شخصيت كودك است. نويسنده كه اين بحث را بسيار ارزنده مىداند، قائل است كه پدر و مادرها، بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه اسلام، به شخصيت انسانها اهميت فراوانى داده و عزت هر انسانى را، در كنار عزت خدا و رسول الله(ص) قرار داده است و لذا بايد عزت و شخصيت فرزندان را حفظ كرده و به آنها توهين نكرد <ref>همان، ص176</ref>. | ||
در درس پانزدهم و شانزدهم، به اهميت تعليم و تعلم اولاد در اسلام، اشاره شده و نويسنده در پى اثبات اين امر است كه در روايات تربيتى و در رواياتى كه مربوط به تربيت اولاد است، مسئله تعليم و تعلم بچهها، از حقوق شمرده شده و در غالب روايات مىخوانيم كه حق اولاد بر پدر و مادر اين است كه آنها را عالم كنند <ref>همان، ص192</ref>. | در درس پانزدهم و شانزدهم، به اهميت تعليم و تعلم اولاد در اسلام، اشاره شده و نويسنده در پى اثبات اين امر است كه در روايات تربيتى و در رواياتى كه مربوط به تربيت اولاد است، مسئله تعليم و تعلم بچهها، از حقوق شمرده شده و در غالب روايات مىخوانيم كه حق اولاد بر پدر و مادر اين است كه آنها را عالم كنند <ref>همان، ص192</ref>. |
ویرایش