۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
#قلقشندى نمونههاى متعددى، حتى نامه [[امام على(ع)]] به مالك اشتر را از همان كتاب نقل كرده است <ref>همان</ref>. | #قلقشندى نمونههاى متعددى، حتى نامه [[امام على(ع)]] به مالك اشتر را از همان كتاب نقل كرده است <ref>همان</ref>. | ||
#از مقدمه مؤلف چنين برمىآيد كه وى گوشه عزلت اختيار كرده و به جمع مواد اين كتاب پرداخته است؛ چراكه خود مىگويد: زمانى به تأليف اين كتاب دست زده است كه فساد بر زمان مستولى گشته و برادران به يكديگر خيانت مىورزند و انسان از دوست خويش مىهراسد؛ ازاينرو، عزلت شايسته و آميزش با مردم ناشايست گشته است <ref>متن كتاب، ج1، ص21</ref>. | #از مقدمه مؤلف چنين برمىآيد كه وى گوشه عزلت اختيار كرده و به جمع مواد اين كتاب پرداخته است؛ چراكه خود مىگويد: زمانى به تأليف اين كتاب دست زده است كه فساد بر زمان مستولى گشته و برادران به يكديگر خيانت مىورزند و انسان از دوست خويش مىهراسد؛ ازاينرو، عزلت شايسته و آميزش با مردم ناشايست گشته است <ref>متن كتاب، ج1، ص21</ref>. | ||
#جلد اول، باب اول و دوم را در خود جاى داده است. در باب اول، در ضمن چهار فصل، مطالبى پيرامون مواعظ، آداب دينى و سيره گذشتگان و صالحان، بيان شده است. عنوان اين فصول، عبارتند از: كلام رسولالله (ص)؛ كلام نزديكان پيامبر (ص)، از جمله [[امام على(ع)]]، امام حسن(ع)، امام حسين(ع) و...؛ كلام صحابه و سيره آنها از جمله: ابوبكر، عمر، معاذ، ابوذر، سلمان و ابن مسعود؛ اخبار تابعين و ساير طبقات صالحين <ref>همان، ص31-219</ref>. | #جلد اول، باب اول و دوم را در خود جاى داده است. در باب اول، در ضمن چهار فصل، مطالبى پيرامون مواعظ، آداب دينى و سيره گذشتگان و صالحان، بيان شده است. عنوان اين فصول، عبارتند از: كلام رسولالله(ص)؛ كلام نزديكان پيامبر(ص)، از جمله [[امام على(ع)]]، امام حسن(ع)، امام حسين(ع) و...؛ كلام صحابه و سيره آنها از جمله: ابوبكر، عمر، معاذ، ابوذر، سلمان و ابن مسعود؛ اخبار تابعين و ساير طبقات صالحين <ref>همان، ص31-219</ref>. | ||
#:باب دوم، در مورد آداب سياست و رسوم پادشاه و رعيت بوده و از جمله مطالب مطرحشده در آن، عبارت است از: حكم و آدابى كه حكما و علما بيان كردهاند؛ سياست و آداب ممكلتدارى؛ سياست وزرا، كاتبان و اتباع سلطان؛ آداب و سياستى كه باعث صلاح عمومى است؛ اخبارى در سياست و آداب و نوادرى در باب سياست <ref>همان، ص235-459</ref>. | #:باب دوم، در مورد آداب سياست و رسوم پادشاه و رعيت بوده و از جمله مطالب مطرحشده در آن، عبارت است از: حكم و آدابى كه حكما و علما بيان كردهاند؛ سياست و آداب ممكلتدارى؛ سياست وزرا، كاتبان و اتباع سلطان؛ آداب و سياستى كه باعث صلاح عمومى است؛ اخبارى در سياست و آداب و نوادرى در باب سياست <ref>همان، ص235-459</ref>. | ||
#:در جلد دوم، كه شامل باب سوم تا ششم مىشود، مطالبى در رابطه با «شرف و رياست و سيادت»، «مكارم اخلاق و زشتىهاى آن»، «سخاوت و جود و بخل و فرومايگى»، «دلاورى و شجاعت و ترس و زبونى» ذكر شده است <ref>همان، ج2، ص235-459</ref>. | #:در جلد دوم، كه شامل باب سوم تا ششم مىشود، مطالبى در رابطه با «شرف و رياست و سيادت»، «مكارم اخلاق و زشتىهاى آن»، «سخاوت و جود و بخل و فرومايگى»، «دلاورى و شجاعت و ترس و زبونى» ذكر شده است <ref>همان، ج2، ص235-459</ref>. | ||
#:از باب هفتم تا شانزدهم، در جلد سوم آمده است. از جمله مهمترين مباحث مطرحشده در اين جلد، عبارتند از: وفا، محافظه، امانت و خيانت؛ صدق و كذب؛ تواضع و تكبر؛ قناعت، حرص و طمع؛ سعايت و سخنچينى؛ عدل و جور؛ عقل، حيلهگرى، تجارب، حماقت و جهل؛ مشورت و رأى؛ عهد و وصيت؛ فخر و مفاخره <ref>همان، ج3، ص235-459</ref>. | #:از باب هفتم تا شانزدهم، در جلد سوم آمده است. از جمله مهمترين مباحث مطرحشده در اين جلد، عبارتند از: وفا، محافظه، امانت و خيانت؛ صدق و كذب؛ تواضع و تكبر؛ قناعت، حرص و طمع؛ سعايت و سخنچينى؛ عدل و جور؛ عقل، حيلهگرى، تجارب، حماقت و جهل؛ مشورت و رأى؛ عهد و وصيت؛ فخر و مفاخره <ref>همان، ج3، ص235-459</ref>. | ||
#:از باب هفدهم تا بيست و يكم، در جلد چهارم جاى گرفته است و از جمله مباحث مهم آن، مىتوان به «شكر و استعطاف»، «مراثى و تعازى»، «بيمارى و عيادت و مودت و برادرى» اشاره كرد <ref>همان، ج4، ص235-459</ref>. | #:از باب هفدهم تا بيست و يكم، در جلد چهارم جاى گرفته است و از جمله مباحث مهم آن، مىتوان به «شكر و استعطاف»، «مراثى و تعازى»، «بيمارى و عيادت و مودت و برادرى» اشاره كرد <ref>همان، ج4، ص235-459</ref>. | ||
#:در روايتى از پيامبر (ص) در مورد دوستى كه در اين جلد آمده، ايشان، جامعه مؤمنين را به بدن انسان تشبيه كرده است كه اگر در عضوى از آن، خلل و ناراحتى به وجود بيايد، تمامى بدن دچار ناراحتى خواهد شد <ref>همان، ص353</ref>. | #:در روايتى از پيامبر(ص) در مورد دوستى كه در اين جلد آمده، ايشان، جامعه مؤمنين را به بدن انسان تشبيه كرده است كه اگر در عضوى از آن، خلل و ناراحتى به وجود بيايد، تمامى بدن دچار ناراحتى خواهد شد <ref>همان، ص353</ref>. | ||
#:در جلد پنجم، باب بيست و دوم تا بيست و هفتم آمده است. از جمله مباحثى كه نويسنده به آنها پرداخته، عبارتند از: هدايا؛ هجاء و ذم؛ اغراء و تحريض؛ تقريع و توبيخ؛ وعيد و تحذير و اوصاف و نعوت. | #:در جلد پنجم، باب بيست و دوم تا بيست و هفتم آمده است. از جمله مباحثى كه نويسنده به آنها پرداخته، عبارتند از: هدايا؛ هجاء و ذم؛ اغراء و تحريض؛ تقريع و توبيخ؛ وعيد و تحذير و اوصاف و نعوت. | ||
#:باب بيست و هشتم تا سى و يكم را در باب ششم خواهيم يافت كه از جمله مهمترين مباحث آن، عبارت است از مطالبى پيرامون: پيرى و خضاب كردن؛ شعر و غزل؛ انواع گوناگون خطبه و مكاتبات و نامهها. | #:باب بيست و هشتم تا سى و يكم را در باب ششم خواهيم يافت كه از جمله مهمترين مباحث آن، عبارت است از مطالبى پيرامون: پيرى و خضاب كردن؛ شعر و غزل؛ انواع گوناگون خطبه و مكاتبات و نامهها. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
#:جلد نهم، باب چهل و پنج تا چهل و هشت را در خود جاى داده و اهم مطالب آن، عبارت است از: غنا و آوازهخوانى؛ آداب غذا خوردن؛ انواع سيره و مطالب شگفتانگيز. | #:جلد نهم، باب چهل و پنج تا چهل و هشت را در خود جاى داده و اهم مطالب آن، عبارت است از: غنا و آوازهخوانى؛ آداب غذا خوردن؛ انواع سيره و مطالب شگفتانگيز. | ||
#:آخرين جلد، به فهارس كتاب، اختصاص يافته است. | #:آخرين جلد، به فهارس كتاب، اختصاص يافته است. | ||
#هرچند عنوان «تذكره» بيشتر براى كتابهاى شرح حال صوفيان، خطاطان، علما و از همه بيشتر شاعران و اديبان به كار مىرود، اما ابن حمدون بااينكه كتابش به موضوعات ديگرى غير از شرح حال اشخاص - مگر در برخى موارد - پرداخته، نام تذكره را براى آن انتخاب كرده است. تذكرهها معمولا فاقد تبويب و فصلبندى هستند، درعينحال، ابن حمدون «تذكره» را تبويب نموده و براى هر باب، فصولى مقرر كرده است. اين نحوه تنظيم، به تذكره، مقام كتابهاى ادبى را بخشيده است؛ كتابهايى چون: عيون الأخبار، عقد الفريد، نثر الدرر، مستطرف و... كه همگى به فصلهايى تقسيم شدهاند. ميل شيعى ابن حمدون در نحوه ترتيب ابواب ابتدائى كتاب، بهروشنى مشهود است. وى پس از شروع با قرآن كريم و حديث نبوى (ص)، كلام [[امام على(ع)]] و عترت پيامبر(ع) را بر كلام ساير صحابه و تابعين مقدم مىدارد. | #هرچند عنوان «تذكره» بيشتر براى كتابهاى شرح حال صوفيان، خطاطان، علما و از همه بيشتر شاعران و اديبان به كار مىرود، اما ابن حمدون بااينكه كتابش به موضوعات ديگرى غير از شرح حال اشخاص - مگر در برخى موارد - پرداخته، نام تذكره را براى آن انتخاب كرده است. تذكرهها معمولا فاقد تبويب و فصلبندى هستند، درعينحال، ابن حمدون «تذكره» را تبويب نموده و براى هر باب، فصولى مقرر كرده است. اين نحوه تنظيم، به تذكره، مقام كتابهاى ادبى را بخشيده است؛ كتابهايى چون: عيون الأخبار، عقد الفريد، نثر الدرر، مستطرف و... كه همگى به فصلهايى تقسيم شدهاند. ميل شيعى ابن حمدون در نحوه ترتيب ابواب ابتدائى كتاب، بهروشنى مشهود است. وى پس از شروع با قرآن كريم و حديث نبوى(ص)، كلام [[امام على(ع)]] و عترت پيامبر(ع) را بر كلام ساير صحابه و تابعين مقدم مىدارد. | ||
#تذكره، با مواعظ و آداب آغاز و با ادعيه پايان مىيابد. اما تنظيم و ترتيبى كه ابن حمدون در كتاب تذكره اعمال كرده، از يك جهت داراى ايراد و اشكال است و آن اينكه ابوابى كه مىتوانست متعاقب يكديگر ذكر شود، با فاصله از يكديگر آمده است؛ ازاينرو گاهى تقسيماتى كه وى اعمال كرده، با يكديگر تداخل مىكنند؛ بهعنوان مثال، باب دوم كتاب كه در آداب سياست دنيوى و رسوم پادشاهان است، نمىتواند از باب 12 كه درباره عدل و جور است و باب 14 كه درباره مشورت است و نيز باب 41 كه درباره حجاب است، جدا باشد؛ چراكه همه اين ابواب مربوط به سياست است. | #تذكره، با مواعظ و آداب آغاز و با ادعيه پايان مىيابد. اما تنظيم و ترتيبى كه ابن حمدون در كتاب تذكره اعمال كرده، از يك جهت داراى ايراد و اشكال است و آن اينكه ابوابى كه مىتوانست متعاقب يكديگر ذكر شود، با فاصله از يكديگر آمده است؛ ازاينرو گاهى تقسيماتى كه وى اعمال كرده، با يكديگر تداخل مىكنند؛ بهعنوان مثال، باب دوم كتاب كه در آداب سياست دنيوى و رسوم پادشاهان است، نمىتواند از باب 12 كه درباره عدل و جور است و باب 14 كه درباره مشورت است و نيز باب 41 كه درباره حجاب است، جدا باشد؛ چراكه همه اين ابواب مربوط به سياست است. | ||
ویرایش